روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

هزینه ساخت پراید چقدر است؟

انحصار طولانی مدت در تولید خودروهای بی کیفیت داخلی که بسیاری از آنها تنها در ایران تولید شده و با قیمت های گزاف به فروش می رسند رفاه مصرف کننده را به سود عده ای اندک نابود کرده است.
بهانه اشتغال زایی 500 هزار نفری شاغلان بخش خودرو که آمارها نشان می دهد کمتر از 40 هزار نفر در بخش تولید خودرو فعالیت می کنند باعث شده است تا عده ای در مقام توجیه تولید خودرو با وضعیت کنونی بر بیایند.
نیازی به توضیح نیست که آمار 500 هزار نفری به خدمات خودرو مانند تعویض روغن، پنچرگیری، تعمیرات و ... مربوط می شود که چه خودروی داخلی در بازار باشد و چه خودروی وارداتی باکیفی تغییر نمی کند.
برآوردهای دقیق کارشناسی نشان می دهد که در صورت مدیریت صحیح و ابتدایی که نیاز به برنامه ریزی حتی میان مدت نیز ندارد در خط تولید؛ 3 میلیون در هزینه تمام شده خودروی پراید صرفه جویی فوری اتفاق می افتاد که اگر هزینه های ناشی از ریخت و پاش و یا عوارض بی ربط از آن کسر شود هزینه تمام شده پراید نه حدود 20 میلیون تومان که تنها 3 میلیون و 700 هزار تومان خواهد بود.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/340372

2 کشته در انفجار پراید در زاهدان

بر اثر انفجار خودرو پراید گازسوز غیراستاندارد در محل یک تعمیرگاه در شهرک تعمیرگاهی خیابان شهید فاضلی زاهدان دو نفر از تعمیرکاران در آتش سوختند.
شاهدان حادثه می گویند در این حادثه که به علت کم توجهی به اصول ایمنی اتفاق افتاده ضمن تخریب دیوار، یک دستگاه خودرو پراید و یک دستگاه خودرو یدک کش که برای تعمیر در تعمیرگاه متوقف بودند دچار خسارت شده و در آتش سوختند.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/340368

كشف جسد عريان مقابل پارك ساعي

جسد مردي عريان در مقابل خانه كودك پارك ساعي كشف شد

جسد مردي عريان در حالي كه تنها يك لباس زير مشكي به تن داشت مقابل در ورودي خانه كودك پارك ساعي كه مدتي تعطيل شده و به حالت متروكه درآمده روي زمين افتاده و اطرافش را نوار كشيده‌اند.
نظرات بینندگان

در انتظار بررسی: 60

انتشار یافته: 6

خوب معلومه به قتل رسيده !!! دانشمند!!! كي لخت و عور مياد توي پارك بعد به صورت خودجوش ميميره ؟؟؟؟!!!!! حتما ميخواي بگي يادش رفته لباس بپوشه اومده بيرون يهو ديده لخته از خجالت مرده !!!!!

پ .ن.پ ؛لخت شده، بعد طوفان اومده و مرده!!!!
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/407592




تاریخ: جمعه 23 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

به مناسبت ۲۲ خرداد روز جهانی علیه کار کودک

امروز پنجشنبه 12 ژوئن 2014، برابر با 22 خرداد 1393، روز جهانی علیه کار کودک است. این روز در سال 2002 توسط سازمان جهانی کار (آی ال او) معرفی شد. آی ال او هدف از تعیین این روز را توجه دادن به وسعت کار کودک و نیاز به دست زدن به اقدامات و فراهم کردن امکانات در جهت از بین بردن آن اعلام نمود. اهداف مراسم های امسال از طرف این سازمان چنین اعلام شده است:
• دست زدن به اقدام در جهت بهبود حمایت اجتماعی از کودک کار و وسعت بخشیدن به آن.
• ایجاد و یا بهبود بخشیدن به بیمه های اجتماعی برای حمایت از کودکان و کمک به مبارزه علیه کار کودکان.
• حفاظت اجتماعی از کودکان آسیب پذیر.
آی ال او تعداد ثبت شده کودکان دختر و پسر کار را 168 میلیون اعلام کرده است. آمارهای دیگر تعداد کودکان کار در جهان را 215 میلیون نفر ارزیابی کرده اند. در این شکی نیست که تعداد کودکان کار ثبت نشده فراوانند و شمار واقعی کودکان کار بیش از این است. از آمار اعلام شده توسط آی ال او تعداد 85 میلیون نفرشان به کارهای خطرناکی نظیر کار کردن در معادن و کار کردن با مواد شیمیایی در مزارع و مراکز صنعتی اشتغال دارند. ای ال او نگرانی ویژه ای نسبت به کار کودکان عمدتا دختری ابراز کرده که در خانه ها و دور از نظارت افکار عمومی و محروم از هرگونه پوشش حمایتی و قانونی کار میکنند.
سالانه 2 میلیون کودک برای انجام کار اجباری و یا سوء استفاده جنسی قاچاق می شوند. قاچاق کودکان پس از قاچاق مواد مخدر و قاچاق اسلحه پر سود ترین عمل ضد انسانی برای باندها مافیایی است.

اکثر قریب به اتفاق کودکان کار فزندان کارگران و مردم زحمتکش هستند. کار کودک از سرچشمه های اصلی امراض گوناگون روانی و جسمی، محرومیت از آموزش، بی بهرگی از شکوفایی اجتماعی و رشد توان خلاقه کودکان می باشد. سازمانهای بورژوایی نظیر آی ال او عواملی نظیر فقر و یا ضعف حمایت های اجتماعی و دولتی از کودکان کار و خانواده های آنان را به عنوان عوامل کار کودکان به رسمیت می شناسند که مفید است، اما کافی نیست. به همین جهت این سازمان ها گرچه می توانند کمک های معینی در جهت تضعیف کار کودک به عمل آورند، ولی هرگز قادر نخواهند شد آن را ریشه کن نمایند. دلیلش هم اینست که این سازمان ها هرگز دست به ریشه اصلی کار کودک که خود نظام سرمایه داری است نمی برند. آنها معمولا حریص بودن کارفرماهای معادن، کارخانه ها، کارگاهها، شرکت ها و منازل در استفاده از کار کودکان را برجسته می کنند، اما این واقعیت را می پوشاند که خود سیستم سرمایه داری عامل کار کودکان است.
کار کودک بویژه در خانه ها و در کار کشاورزی در همه نظام ها معمول بوده، اما کار در کارخانه ها با شروع سیستم ماشینی در نظام سرمایه داری وسعت زیادی گرفت. انگشتان منعطف کودکان در کارخانه های نساجی، بدن کوچک و منعطف آنان که در لابلای ماشین ها مانور میدادند و تمیزشان میکردند در ابتدا مشوق کارفرمایان برای استثمار شدید و طولانی مدت کار کودکان از چهار سال به بالا به نظر رسید. اما عامل محرکه اصلی سرمایه داران در استفاده از نیروی کودکان کار ارزان بودن این نیرو و مطیع بودن کودکان است. طبعا آزمندی صاحبان سرمایه هم در این میدان نقش دارد. اما هم آن قانونمندی و هم این آزمندی در مبارزه طبقاتی مهار شدنی بوده و کارگران در کشورهای سابق بلوک شرق و در کشورهای توسعه یافته غربی برای دهها سال دولتهای ناظر بر تولید و یا سرمایه دارن بخش خصوصی را ناچار کردند کار کودکان را قانونا قدغن کرده و به جای آن تحصیل اجباری را قرار دهند. پا به پای ضعیف شدن جنبش کارگری این قانون کمتر در عمل رعایت شد. مثلا در دوره شوروی از نیروی کار کودکان در جمع آوری کتان وسیعا استفاده می شد. با فروپاشی شوروی و پیوستن جمهوری های آن و سایر کشورهای بلوک شرق به بازار ازاد سوء استفاده همه جانبه از کودکان و نیروی کارشان وسعتی چشمگیر گرفت. سرمایه داران در کشورهای آمریکا و غرب اروپا در قرن نوزده وسیعا کودکان 4 تا 16 سال را استثمار کردند. مبارزه ای گسترده و شدید طی دهها سال علیه آنها انجام گرفت تا دست آنها به طور نسبی از استثمار کار کودکان کوتاه گردید. اما با دست بالا پیدا کردن آنها در مبارزه طبقاتی حمایت از کودکان کاهش یافت. در نتیجه این امر دوباره استثمار شدید کار کودکان از دهه هشتاد ببعد در آمریکا و غرب وسعت گرفت و با سقوط شوروی و معمول شدن اقتصاد بازار آزاد در کل اروپا این مصیبت وسعتی تکان دهنده یافت.
اما سوء استفاده از کار کودکان در شرق تا حد برده کردن آنها در پاکستان، بنگلادش، برمه (میانمار)، اندونزی، مالزی، کامبوج، لائوس، افغانستان و هندوستان ادامه دارد و ننگی عظیم بر پیشانی سرمایه دارن و دولتهای‌شان بوده و هست. در این کشورها به دلیل فقر و بیکاری وسیعی که این کارفرمای دولت‌ها و سرمایه دارن بخش شبه دولتی و خصوصی بر طبقه مزدبگیر و حقوق‌بگیر تحمیل کرده اند فرزندان آن‌ها به ناچار و در مقیاس چند میلیونی در مزارع، کارگاه ها و در خیابان‌ها به کار پرداخته و می‌پردازند.

کار حرفه ای کودکان که به استثمار شدید و لطمه زدن جبران ناپذیر به شخصیت و جسم و روان دختران و پسران کمتر از 18 سال منتهی می شود باید در جامعه ریشه کن شود. از آنجا که ریشه این مصیبت یزرگ سیستم سرمایه داری است پس جز با نابودی این نظام و جایگزین کردن آن با سیستم سوسیالیستی، کار حرفه ای کودک لغو نخواهد شد. تا رسیدن به چنین شرایطی لازم است ضمن توجه دادن مستمر به این واقعیت‌ها، باید هر قدمی که برای کاهش رنج و مرارت کودکان و پرورش و آموزش آنها برداشته می شود را مورد حمایت قرار داد.

 پایان

+ نوشته شده توسط سیاوش در پنجشنبه 1393/03/22 و ساعت 16:13 | نظر شما

اعتصاب 24 ساعته كاركنان راه‌آهن فرانسه

كاركنان راه‌آهن فرانسه اعتصابی 24 ساعته را آزاد كردند.

به گزارش ایلنا به نقل از شینهوا، این اعتصاب كه از سه‌شنبه شب آغاز شد، در اعتراض به اصلاحات پیشنهادی مسئولان راه‌آهن برای جبران كسری بودجه بخش حمل و نقل ریلی صورت می‌گیرد.

كاركنان راه‌آهن فرانسه پیش از این نیز به دعوت کنفدراسیون دموکراتیک کار، کنفدراسیون عمومی کار و اتحادیه ملی سندیکاهای خودمختار علیه سیاست‌های دولت دست به اعتصاب زده بودند.

از هر دو یا سه قطار سریع‌السیر، فقط یک قطار فعال خواهد بود و انتظار می‌رود این اعتصاب، باعث اختلال شدید در رفت و آمد شهروندان شود.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=175394

تذکر نمایده یزد در مورد اعتصاب کارگران معدن بافق

هم‌اکنون 23 روز از اعتصاب صنفی 5 هزار و 300 نفر از کارگران و مهندسان شرکت سنگ آهن مرکزی در شهرستان بافق می‌گذرد که قطعا این موضوع تأثیر منفی در اقتصاد کشور دارد.

شهر محروم بافق دارای این شرکت بهره‌بردار از سنگ آهن است که این شرکت به مدت 50 سال خوراک کارخانه‌های فولاد کشور را تامین کرده است، با این شرایط ذخایر سنگ آهن این دو معدن در سال آینده به پایان می‌رسد، در این صورت به علت نبود زیرساخت‌های لازم و صنایع جوان معدنی و صنایع دیگر و مجاورت با کویر، این منطقه دچار شرایط بدی خواهد شد.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=175280 




تاریخ: جمعه 22 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

تایید رسمی تعرض دو ناظم به دانش‌آموزان

حالا یک ماه از آن روز می‌گذرد؛ وقتی پدر و مادر ۲ دانش‌آموز یک دبستان پسرانه در شهرک دانشگاه تهران به دادگاه کیفری رفتند و از ناظم مدرسه پسرشان شکایت کردند. آنها در شکایتشان گفتند متوجه شده‌اند که ناظم مدرسه، پسرشان را آزار و اذیت جنسی داده است. بعد از آن معاون این مدرسه بازداشت شد و حالا پرونده در شعبه ۷۹ دادگاه کیفری تهران در جریان است.

به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند با این مقدمه نوشت: بعد از گذشت یک‌ ماه از این اتفاق و در حالی‌ که هنوز مسئولان آموزش‌ و پرورش در این‌باره واکنشی نشان نداده‌اند، فعالان حقوق کودک از مدرسه دیگری می‌گویند که معاون آن هم تعدادی از دانش‌آموزان را آزار و اذیت کرده است.

حالا این حمیدرضا کفاش معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش‌ و پرورش است که به‌ عنوان اولین مسئول این وزارتخانه، این دو اتفاق را تأیید می‌کند. او می‌گوید در ایران نمی‌توان مسائل مربوط به امور جنسی را در کتاب‌ها آورد یا مستقیم به دانش‌آموزان آموزش داد، بلکه باید فکری به حال آموزش خانواده‌های دانش‌آموزان کرد.

* پس این اتفاق را تأیید می‌کنید؟

بله، تأیید می‌کنم.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/340001

بنزین را با انگلیس مقایسه می‌کنیم اما درآمد را نه!

- یکی از مسائل مهم در کشورهای پیشرفته که سرانه مطالعه بالاست، مسئله اقتصاد است. وقتی مردم ما مشکل نان دارند و ده هزار تومان برایشان رقم بالایی است نباید انتظار داشته باشیم کتاب بخرند. گرچه این رقم، ممکن است برای نویسنده و ناشر، ناچیز باشد و حتی گوشه ای از مخارج آن زحمات را جبران نکند اما برای خواننده ای که وضع مالی مناسبی ندارد مقدور نیست ماهیانه مبلغی را به خرید کتاب اختصاص دهد. باید به صورت ریشه ای فکر کرد. کشورهای اروپایی از نظر اقتصادی هم رشد کرده اند. در آن جا کسی که اهل مطالعه است اگر 2000 یورو درآمد دارد می تواند 150 یورو آن را به خرید کتاب اختصاص دهد اما در ایران، خانواده ای که با چند جا کار کردن نهایتا درآمدش به یک میلیون تومان می رسد خرید کتاب حتی در فکرش هم نمی گنجد. دولت باید اهرم هایی را به کار گیرد تا مردم را به کتابخوانی تشویق کند.
- متاسفانه در کشور ما همه چیز را با کشورهای جهان، مقایسه می کنند و تنها چیزی که قیاس نمی شود حقوق و درآمد مردم است. مثلا می گویند در انگلستان، بنزین لیتری 6000 تومان است اما نمی گویند درآمد یک حقوق بگیر در آن جا چه قدر است. اگر کتاب را با استانداردهای جهانی، مقایسه کنیم می بینیم اتفاقا در کشور ما خیلی هم ارزان است؛ اما اگر به نسبت سرانه درآمد مردم باشد قیمت بالاست و برای افراد علاقمند به مطالعه، خرید 2، 3 جلد کتاب در ماه، مقدور نیست. کسانی که نیازمند دریافت یارانه 45000 تومانی هستند و انصراف نمی دهند طبعا در این عرصه هم باید مورد بازنگری قرار گیرند.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/406782

غمگینیم، چون مذهبی‌ایم؟!

موسسه «گالوپ»، ایران را بعد از عراق جزو کشورهای غمگین دنیا قلمداد کرده است.

نظرات بینندگان

غیر قابل انتشار: 3

در انتظار بررسی: 107

انتشار یافته: 56

من به عنوان یک شهروند تایید می کنم. ما غمگینیم. افسرده و سرخورده. بی انرژی و کسلتر از چیزی که واقعاً می تونیم باشیم. ما نمی تونیم با هم شادی کنیم. شادیهامون به صورت فردی و در خفا صورت می گیره. تو جمع نمی خندیم. تو جمع نمی رقصیم. تو خفا می خونیم. تو خودمون فریاد می زنیم. بی تفاوت شدیم به مسائل..اجتماعی ، هنری، ادبی، سیاسی، خانواده هامون داره از هم می پاشه. جوونامون اعتیاد رو راهکار فرار از این مشکل انتخاب کردن. باید کاری کنیم.پاشیم و پویا باشیم. به هر قیمتی. مشکل از ماست. این دفعه تقصیر اسرائیل و امریکا نیست.

یادداشت نویس محترم چرااینقدرصغری کبری می کنند،/آنهاکارندارندبه اینکه شماچه عقایدی داریدواینکه اکثراگریه می کنیدآنان مولفه های دیگری رادرنظرمی گیرند/مثال:شمانویسنده محترم همین امروزیک ساعت درخیابانهای تهران قدم بزنیدوبه چهره مردم نگاه کنیدببینیدچنددرصدمردم چهره ای غیرعبوس وخندان دارندهمه چیزدستتان می آید.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/406919

بانک‌ها به برخی‌ها در 5 سال 300 بار وام دادند!

مدیرعامل شرکت رتبه‌بندی و اعتبارسنجی مشتریان بانک‌ها با اعلام اینکه ما مسئول پرداخت وام بانکی به مشتریان دانه درشت دارای معوقات بانکی نیستیم، گفت: 19 میلیون ایرانی طی 5 سال گذشته حداقل 3 بار وام بانکی دریافت کرده‌اند و برخی مشتریان 300 بار از نظام بانکی وام گرفتند.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/407027

شناسایی رانندگان مست از 20 متری با شلیک لیزر به خودرو

نوعی سامانه لیزرمحور جدید ابداع شده که بخار الکل درون یک خودروی متحرک را شناسایی کرده و می‌تواند رانندگان بی‌پروایی را که بیش از اندازه الکل مصرف کرده‌اند، رهگیری کند.
سیستم ابداعی با شناسایی تغییرات ریز در پرتو لیزر به هنگام عبور این پرتو از خلال بخار عمل می‌کند و قادر به کشف الکل با تراکم‌های پایین‌تر از 0.1 درصد است.
پیش‌تر، سامانه‌هایی برای اعمال سرعت محدود به کار می‌رفته و هم‌اکنون محققان نشان داده‌اند چگونه یک ابزار لیزری را می‌توان به صورت موثر برای شناسایی رانندگان مست و در نتیجه کمک به کاهش تعداد تصادف‌هایی به کار برد که تحت تاثیر مشروبات الکلی رخ می‌دهند.
سیستم لیزری مزبور توسط «دانشگاه نظامی فناوری» در ورشو لهستان ساخته شده و در کنار خیابان با هدف نظارت بر هر خودرویی کار گذاشته می‌شود که از مقابل آن عبور می‌کند. چنانچه بخار الکل در اتومبیل کشف شود، پیغامی با تصویری از خودرو، شامل شماره پلاک آن به افسر پلیسی که در کنار خیابان است، ارسال می‌شود. افسر سپس اتومبیل را متوقف کرده و به دنبال علائم الکل با استفاده از آزمایش‌های معمول خواهد بود.
دانشمندان این ابزار را با تاباندن لیزر بر خودرویی که از فاصله 20 متری عبور می‌کرد، آزمایش کردند و نتایج آن موفقیت‌آمیز گزارش شد.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/340028

بی‌اطلاعی مسئولان از ۸۰۰ تریلی سیگار قاچاق!

حسین طلا با افشا و انتقاد از قاچاق ۱۶ نوع سیگار مارلبرو در کشور گفت: سالانه ۶ تا ۷ میلیون نخ سیگار مارلبرو، معادل ۸۰۰ تریلی ۲۰ متری که ۱۶ کیلومتر را در بر می‌گیرد مصرف می‌شود و همه هم ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند.
حسین طلا در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم، درباره معضل قاچاق سیگار در کشور اظهار داشت: سیگار مارلبرو نه یک نخ در کشور تولید می‌شود و نه یک نخ در کشور به صورت رسمی وارد می‌شود و تمام این سیگار به صورت قاچاق در ایران وجود دارد و هولگرام هم ندارد. حتی نمی‌توانید یک سیگار هولگرام دار مارلبرو پیدا کنید. اگر پیدا کردید بنده به شما یک میلیون تومان جایزه می‌دهم.
وی ادامه داد: این در حالی است که ما در بازار کشور 16 نوع سیگار مارلبرو داریم، بنده حساب کردم که در حدود 6 تا 7 میلیون نخ سیگار مارلبرو در سال در کشور مصرف می‌شود، این تعداد نخ سیگار به روایتی حدود 600 تا 700 تریلی می‌شود، چون هر تریلی یک هزار کارتن را شامل می‌شود و هر کارتن 10 هزار نخ سیگار را شامل می‌شود.
طلا تصریح کرد: وقتی در خیابان قزوین تهران و در شرکت دخانیات سیگار تولید می‌شود و به بازار می‌آید این جعبه سیگارها «له» شدگی دارد اما سیگار مارلبرو روی آن حتی یک خش هم نیفتاده است، بنابراین حدود 800 تریلی مملو از سیگار مارلبرو را اگر هر تریلی 20 متر در نظر بگیریم ،حدود 16 کیلومتر صف این مسیر تریلی‌های قاچاق سیگار مارلبرو می‌شود.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/407159

اسیدپاشی بر روی همسر سابق

شکوفه (24 ساله) گفت: شب قبل از حادثه (همزمان با شب یلدا) همسر سابقم به نام "حمید" به محل زندگی من آمد و خواست تا به درخواست ازدواج مجدد با وی جواب مثبت بدهم اما من که به هیچ عنوان قصد نداشتم تا به زندگی گذشته خود بازگردم، بار دیگر و همانند درخواستهای گذشته به او پاسخ منفی داده و اینبار، برای آنکه مانع از تکرار درخواستهای مکرر او شوم عنوان داشتم که قصد ازدواج با شخص دیگری را دارم و حمید نیز پس از شنیدن این حرف از خانه خارج شد. روز حادثه، حدودا ساعت هفت بود که از خانه خارج شده بودم که ناگهان فردی مرا با اسم کوچک از پشت سر صدا کرد؛ زمانیکه به پشت سر خود نگاه کردم، حمید را دیدم که در مقابل من ایستاده بود؛ دیگر هیچ چیزی جز سوزش و درد شدید در ناحیه چشم و صورت احساس نکردم تا اینکه به بیمارستان منتقل شدم.
متهم در اعترافات خود عنوان کرد: از چند روز پیش از اقدام به اسیدپاشی، تصمیم به اینکار گرفته بودم اما هربار امیدوار بودم که شکوفه حداقل به خاطر پسر پنج ساله‌مان، به درخواست ازدواج من پاسخ مثبت دهد؛ آخرین بار و همزمان با شب یلدا تصمیم گرفتم تا بار دیگر درخواست خود را مطرح کنم اما زمانیکه شکوفه اینبار مدعی قصد ازدواج با فرد دیگری شد، تصمیم گرفتم تا حداقل مانع از ازدواج او با فرد دیگری شوم.
منبع: http://www.asriran.com/fa/news/340077

+ نوشته شده توسط سیاوش در چهارشنبه 1393/03/21 و ساعت 0:6 | نظر شما

 

تحلیل دی ان آی، راه جدید شناسایی بیماری های عفونی

تعیین نوع دی ان ای ریشه بیماری را پیدا می کند

برای درمان بیماری های شدید عفونی به طور سنتی برای شناسایی عامل آن آزمایش هایی مثل خون انجام می شود. اما این شیوه در بسیاری موارد جوابگو نیست.

گاه عفونت شدید و خطرناک است و جان بیمار را تهدید می کند.

حالا محققان در کالیفرنیا برای حل این مشکل به تحلیل دی ان ای متوسل شده اند.

این تحقیقات در دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو ممکن شده چون در سال های اخیر دستگاه های تجزیه و تحلیل دی ان ای با سرعت فوق العاده ای پیشرفت کرده است.

کار با نمونه برداری از خون یا مایع نخاعی بیمار شروع می شود. همه انواع دی ان اِی کشف شده در نمونه تحلیل می شود تا ویروس، باکتری، قارچ یا حتی انگل عامل بیماری شناسایی شود.

این فناوری "نکست جنریشن سیکوئنسینگ" نامگذاری شده که ترجمه آن "نسل آینده تعیین آرایش پایه های دی ان ای" است.

از جمله یکی از بیماران یک زن ۲۱ ساله بود که دچار عفونت شدید با تب و درد مفاصل شده بود.

پزشکان با آزمایش های معمول موفق به کشف علت عفونت نشدند. به این ترتیب متخصصان در دانشگاه سانفرانسیسکو شیوه تازه را آزمایش کردند.

دکتر چالرز چیو سرپرست مطالعه و تیمش نمونه خون بیمار را در دستگاه تحلیل دی ان ای قرار دادند، دستگاهی که با سرعتی فوق العاده آرایش پایه های دی ان اِی را تعیین می کند.

بعد نتایج با دی ان ای موجود در یک بانک داده های بزرگ مقایسه شد. این بانک حاوی انواع عوامل بیماری های عفونی است.

معلوم شد که دختر ۲۱ ساله مبتلا به یک ویروس مرتبط با آبله مرغان است. و البته با شناسایی علت بیماری، درمان آسان شد و بیمار اکنون خوب شده است.

نتایج این مطالعه در نشریه "تحقیقات ژنوم" (جینوم ریسرچ) چاپ شده است. جزئیات دستگاه های مورد استفاده هم در همین مقاله تشریح شده.

این شیوه همچنین برای درمان یک پسربچه ۱۴ ساله به کار گرفته شد که دچار تورم مغزی شده بود و در وضعیت وخیمی به سر می برد.

آزمایش های معمولی در این مورد هم جواب نداد تا اینکه دستگاه تحلیل دی ان ای ظرف فقط ۴۸ ساعت علت عفونت را پیدا کرد؛ که در این مورد یک باکتری به نام لپتوسپیرا بود که در مناطق حاره ای شایع است.

پسر بچه با تجویز دوز شدید پنی سیلین درمان شد.

دکتر چیو می گوید که این شیوه در مجموع در ۳۰ مورد به کار گرفته شده که در ۲۵ درصد موفق بوده.

بعضی از این ۳۰ مورد دلایلی غیرعفونی داشت.

هرچند این آزمایش ها در محیط دانشگاهی انجام شد اما هزینه این نوع فناوری به سرعت درحال کاهش است و ممکن است در آینده در دسترس مراکز معمول پزشکی قرار گیرد.

منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی

+ نوشته شده توسط سیاوش در دوشنبه 1393/03/19 و ساعت 0:5 | نظر شما

ارتش بیکاران دستیابی کارگران به مزد عادلانه را ناممکن کرده اند

بیکاری عامل مهمی در تشدید کاهش دستمزدها بوده به گونه ای که استثمار نیروی کار اعم از زن و مرد را تشدید کرده و خدمات اجتماعی را کاهش داده است.

به گفته اکبری این فعال کارگری فلزکار مکانیک بیان کرد: حتی در صورت پنهان سازی های معمول و جعل واقعیات از سوی برخی دولت ها، بحران بیکاری در ایران کارکرد غیر قابل انکاری دارد. وقتی دولت ها به ادغام وزارت خانه های متولی صنعت و معدن، و بازرگانی همت گماشتند، این واقعیت دردناک معنایی جز کوچک کردن میدان فعالیت های تولیدی و سپردن امور آن ها به بخش تجاری - سرمایه داری نداشت و این کوچک سازی سازمانی، بنیان اشتغالزایی را ویران کرد.

تجار گرد آمده در اتاق بازرگانی به عنوان اتاق فکر سرمایه داری با پیروی از اصل سود بیشتر با هزینه کمتر در زمان کوتاه تر، با واردات بی رویه کالا از کشورهای دیگر به خصوص چین، چوب حراج را به تولیدات داخلی نواختند، به گونه ای که کارخانه ها یکی پس از دیگری یا تعطیل و یا به انبار کالاهای وارداتی چینی، ترکیه ای و سایر کشور ها بدل شدند.

به گفته اکبری، کارگران در چنین شرایطی حقوق بیمه بیکاری را با درآمد ناشی از دست فروشی، مسافرکشی و شاگردی معاملات ملکی گره زده تا راه بقای خانواده خود را هموار کنند و امروز هم شاهدیم که فرزندان همان کارگران و زحمتکشان، ارتش بیکاران را تشکیل داده اند.

این فعال کارگری ادامه داد: به بیان ساده تر، بیکاری و بحران ناشی از آن تاثیرات معنی داری بر زندگی زحمت کشان دارد که حاصل آن فقر و تنگدستی و تمامی تبعات ناشی از آن است که طیف وسیعی از آسیب های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به بار خواهد آورد.

وی تصریح کرد: وقتی عرضه و تقاضا در بازار کار به سود سرمایه داری است، دستمزدها به دلخواه آن ها پرداخت خواهد شد. وقتی داشتن شغل مهمتر از میزان دستمزد است، هیچ کارگری برای اعتراض به تعیین حداقل دستمزد ناعادلانه اعتراض نمی کند.

اکبری تاکید کرد: تا بیکاری هست، دستمزدها هیچگاه به دستمزد واقعی نزدیک هم نمی شود. تا بیکاری هست، دستمزد های رسمی و اعلام شده از سوی بخش بزرگی از کارفرمایان به ویژه در بخش خصوصی پرداخت نمی شود. تا بیکاری هست، کسب و کار های غیر رسمی و زیر زمینی شیره جان زحمتکشان را به کالای نامرغوب بدل کرده و روانه بازار مصرف می کند و هیچ اراداه ای قادر به مبارزه با آن نیست. تا بیکاری هست، بازار دست فروشی در میادین، چهارراه ها، اتوبوس ها و واگن های مترو رواج و گسترش خواهد یافت.

این فعال کارگری در پایان اظهار کرد: تا بیکاری هست، نهاد های رسمی و غیر رسمی برای برداشتن حمایت های قانونی و لغو و خنثی کردن قوانین حمایتی از کارگران میدان داری می کنند و جسارت می یابند تا خلاف قوانین موجود در قانون اساسی گرفته تا قانون کار و سایر قوانین مربوطه، مصوبه های ضد کارگری چون دستور العمل استاد - شاگردی را به تصویب رسانده و برای اجرا ابلاغ کنند.

منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=174046

افرادی که تغذیه نامناسب دارند، شاد نیستند

مطالعات اخیر محققان دانشگاه مسینای ایتالیا نشان می دهد که نوع تغذیه، مهمترین عامل در بروز بیماری های روحی و افسردگی است.
نتیجه این تحقیقات نشان می دهد، افرادی که بیش از اندازه از غذای آماده، فست فود و شیرینی استفاده می کنند، کمتر احساس شادی می کنند و اغلب افسرده اند.
در ادامه این تحقیقات آمده است که اثرات تغذیه ناسالم در کودکی و نوجوانی بروز نمی کند ولی با افزایش سن، این اثرات قابل مشاهده هستند.
بدن انسان دارای میکروارگانیسم هایی به نام «microbiome» است که اغلب در روده زندگی می کنند و به دو گروه باکتری های مفید و مضر تقسیم بندی می شوند.
زمانی که غذاهای مفیدی مانند سبزیجات و میوه جات تازه، غلات کامل، ماهی، کربوهیدرات تصفیه شده و گوشت فرآوری نشده مصرف شود، تعادل مناسبی از باکتری های مفید در روده برقرار می شود که به تجزیه مواد غذایی و زاید کمک می کند.
از سوی دیگر، مصرف بی رویه چربی، غذاهای آماده و فرآوری شده باعث افزایش باکتری های مضر و بروز بیماری های روحی و جسمی می شود.
افراط در مصرف غذاهای آماده و نمک نیز باعث پیری زودرس می شود که در روحیه فرد موثر است.

منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/405858

چگونه ید نمک را حفظ کنیم؟

نمک یددار تصفیه شده نمکی است که ناخالصی‌های نامحلول مانند فلزات سنگین و آهک، شن و ماسه طی فرآیندی در کارخانه حذف شده و ید به آن اضافه شده است.
نمک دریایی به علت داشتن ناخالصی‌های مختلف و حتی فلزات سنگین مثل سرب، جیوه، کادمیوم و یا آرسنیک خاصیت سرطان زایی داشته و مصرف مداوم آن در افراد سالم منجر به بروز ناراحتی های گوارشی، کلیوی، کبدی و حتی کاهش جذب آهن در بدن می شود.
مقدار مصرف نمک روزانه 5 گرم است ولی در حال حاضر مصرف نمک در کشور ما بالا بوده و حدود 3تا2 برابر مقدار توصیه شده سازمان جهانی بهداشت است.
 برای حفظ ید در نمک، باید نمک را دور از نور و رطوبت و در ظرف در بسته پلاستیکی، چوبی، سفالی و یا شیشه های رنگی و تیره نگهداری کرد و جهت اضافه کردن آن به غذا در زمان طبخ، نمک را در انتهای پخت اضافه نمود تا ید آن در حداکثر مقدار حفظ شود.
فقط نمک هایی قابل مصرف و مجاز هستند که شماره پروانه ساخت بر روی بسته بندی آنها درج شده باشد.
دقت کنید که عبارت "نمک ید دار تصفیه شده "بر روی بسته بندی نمک درج شده باشد و از هر گونه نمک با عنوان "صادراتی صنعتی" که مصرف خوراکی ندارد و یا "نمک دریا" که ید کافی ندارد خودداری نمایید.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/339440

وقتی شلوارک همسایه‌ام را در پشت پرده دیدم (طنز)

ما خودمان یک همسایه‌ای داشتیم که از آن همسایه‌ها بود. یعنی کسی جرأت نمی‌کرد حتی برای بدگویی واژه آمریکا را در حضور او به کار ببرد، حتی ترکیب اصلاح‌طلب را. دیگر ماهواره و آزادی بیان بماند. این همسایه ما همیشه پرده‌شان آویزان بود و رعایت می‌کردند که پرده‌شان برنیفتد اما یک بار دم عید پرده‌شان را برانداختند تا بدهند خشک‌شویی. از قضا تا پرده را باز کردند و رفتند روزنامه بیاورند بچسبانند من اتفاقی درون خانه‌شان را دیدم. توی خانه‌شان علاوه بر ماهواره که روشن بود عکس قدی مایکل جکسون هم بود. یک بشکه بزرگ هم گوشه پذیرایی داشتند که صد مدل لیوان کنارش چیده شده بود. خلاصه همین سه قلم مورد را دیدم تا این‌که آقای همسایه را با شلوارک دیدم و از هوش رفتم.

همیشه همین‌طور است، وقتی پرده‌ها برمی‌افتند هوش از سر آدم می‌پرد. به نظرم مردم و مسؤولین خیلی باید مواظب پرده‌هایشان باشند. پرده‌ها اگر کنار زده بشود ممکن است هوش از سر خیلی‌ها بپرد. چون وقتی پرده‌ها کنار می‌رود فعال اقتصادی به مفسد اقتصادی تبدیل می‌شود، وگرنه جلو پرده همه داریم به مملکت خدمت می‌کنیم. مهم پشتِ پرده است، همان که وقتی برافتد نه تو مانی و نه من.

خلاصه که خیلی‌ وقت‌ها در جلو پرده نان و پنیر و سبزی است و طرف فریاد می‌زند از کی اومدین و کی خسته‌اس، اما در پشت پرده به پراید دولتی هم رحم نمی‌کنند و تحویلش نمی‌دهند.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/339457

عنصر زندگی شناخته شد

محققان دانشگاه واندربیلت آمریکا به تازگی دریافته اند که عنصر «برم» برای ادامه حیات ضروری است.
عنصر شیمیایی برم (Bromine) با علامت اختصاری Br در گروه هفتم جدول تناوبی و در خانواده هالوژن ها قرار دارد و عدد اتمی آن 35 است.
محققان دانشگاه واندربیلت آمریکا به تازگی دریافته اند که زندگی تمام موجودات زنده به این عنصر وابسته است.
برمبنای این تحقیقات، برم یک عنصر حیاتی برای تمام حیوانات، از موجودات دریایی گرفته تا انسان محسوب می شود.
محققان در پژوهش های خود، پس از بررسی دقیق مگس های میوه، دریافتند که مگس هایی که در رژیم غذاییشان برم وجود ندارد، نابود می شوند.
این دستاورد در درمان بیماری ها اهمیت فوق العاده ای دارد
و بسیاری از بیماری ها به دلیل کمبود این عنصر در بدن گسترش پیدا می کنند.
کمبود این عنصر باعث فعال شدن آنزیمی به نام peroxidasin می شود. فعال شدن این آنزیم نقش مهمی در بیماری های رسوب بیش از حد کلاژن دارد که باعث ضخیم شدن غشای پایه و اختلالات کلیوی می شود.
مهمترین کاربرد برم،توسعه بافت های بدن است.
نتایج این تحقیقات در شماره اخیر نشریه Cell منتشر شده است.

منبع:http://www.asriran.com/fa/news/339558

کشف طبقه تازه ای از "ابر زمین ها" در راه شیری

قطر این سیاره دو برابر زمین و جرم آن هفده برابر زمین است

منجمان می گویند یک سیاره خیلی بزرگ تر از زمین را کشف کرده اند که برخلاف انتظارشان سطحی خاکی مثل زمین دارد و باید در طبقه بندی تازه ای از سیارات جای گیرد.

این سیاره به نام کپلر-۱۰سی دارای جرمی ۱۷ برابر زمین است و در فاصله ۵۶۰ سال نوری از زمین قرار دارد.

دانشمندان مشخصات این سیاره را در نشست انجمن نجوم آمریکا در بوستون تشریح کرده اند.

آنها اذعان می کنند که این یافته باعث شده سر خود را به حیرت بخارانند.

نظریه پردازان همواره فکر می کردند هر سیاره ای که این قدر بزرگ باشد هیدروژن زیادی جذب خواهد کرد و بیشتر چیزی شبیه به نپتون یا مشتری به نظر خواهد رسید.

پروفسور دیمیتار ساسلوف از مرکز هاروارد اسمیتسونین در علوم اخترفیزیک به خبرنگاران گفت: "راه صحیح نام بردن از آن این است که چیزی بزرگتر از "ابرزمین" (Super Earth) است بنابراین چطور است آن را "مگا زمین" خطاب کنیم."

کپلر-۱۰سی همانطور که از نام آن پیداست توسط تلسکوپ فضایی کپلر ناسا کشف شده است.

این تلسکوپ با جستجوی افت بسیار خفیف نور ستاره مرکزی هنگام عبور سیاره از برابر ستاره به وجود آن پی می برد.

این تکنیک نشان می دهد که قطر سیاره تازه ۲۹ هزار کیلومتر یعنی دو برابر زمین است.

منجمان برای اندازه گیری جرم زمین از تلسکوپ ملی گالیله در جزایر قناری استفاده کردند. این کار با بررسی تعامل گرانشی میان سیاره و ستاره مرکزی انجام شد.

جرم و قطر سیاره نشان داد که نمی تواند از نوع سیارات گازی باشد بلکه چگالی آن احتمالا خیلی بالاست.

در واقع چگالی آن ۷.۵ گرم در سانتیمتر مکعب است که به گفته محققان از زمین (۵.۵ گرم در سانتیمتر مکعب) هم بیشتر است.

جالب اینکه عمر ستاره مرکزی ۱۱ میلیارد سال است یعنی در دوره اولیه تکامل کیهان متولد شده، یعنی زمانی که تصور می شد ستاره ها هنوز عناصر لازم برای شکل گیری سیارات خاکی را نساخته اند.

پروفسور ساسلوف می گوید: "یافتن کپلر-۱۰سی نشان می دهد که سیارات خاکی پیشتر از آنکه تصور می کردیم امکان شکل گیری داشته اند. و اگر امکان ساختن سنگ و صخره وجود داشته، امکان پیدایش حیات هم وجود داشته."

منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی

کره ماه چگونه به وجود آمد؟

به نظر پژوهشگران ماه از برخورد زمین و یک سیاره بزرگ دیگر به وجود آمد شواهد جدیدی از نحوه به وجود آمدن کره ماه به دست آمده است.

پژوهشگران آلمانی در پی آزمایش دوباره نمونه‌های موجود از خاک کره ماه با استفاده از روش‌های جدید علمی، دریافته‌اند که این نمونه‌ها علاوه بر ترکیبات شبیه آنچه که در خاک کره زمین یافت می‌شود، حاوی ترکیبات متفاوتی هم هستند.

نتیجه تحقیقات این گروه در نشریه علمی "ساینس" منتشر شده و در آن آمده است که نتیجه این آزمایش نشان می‌دهد که تنها کره زمین در ایجاد کره ماه در چهار و نیم میلیارد سال پیش نقش نداشته بلکه جسم آسمانی دیگری نیز در این پدیده سهم داشته است.

این پژوهشگران براساس این تحقیقات نتیجه گرفته‌اند که قطعا کره زمین در "دوره جوانی" با یک کره دیگر به اندازه کره مریخ، که دانشمندان آن را تیا نام‌گذاری کرده اند، برخورد کرد و نتیجه آن، انفجاری عظیم و ایجاد "ابر عظیمی" از قطعات و گرد و خاک این دو کره در فضا بود. کره ماه از به هم پیوستن این قطعات پدید آمد.

قطر سیاره مریخ تقریبا نصف قطر کره زمین است.

هر یک از سیاره‌های منظومه شمسی دارای ترکیب شیمیایی اندکی متفاوت از دیگری است و یافت شدن مقادیری از مواد متفاوت با کره زمین در ترکیب شیمیایی کره ماه نشان می‌دهد که دو کره در ایجاد آن دخالت داشته‌اند.

نمونه آزمایش شده را سرنشینان سفینه آپولو به زمین آورده بودند

البته فرضیه به وجود آمدن ماه از برخورد زمین با یک کره دیگر پیش از این تدوین شده بود اما تا یافتن روش جدید آزمایش نمونه‌های کره ماه، شواهد آزمایشگاهی در حمایت از این نظریه در دست نبود.

نمونه‌هایی که پژوهشگران آلمانی مورد آزمایش قرار داده‌اند توسط سفینه‌های آمریکایی آپولو یازده، آپولو دوازده و آپولو شانزده بین سال های ١٩٦٩ تا ١٩٧٢ از سطح ماه برداشته و به زمین آورده شده بود. تا کنون آزمایش‌های متعددی روی این نمونه‌ها صورت گرفته اما تنها پس از کشف روش جدید آزمایش پژوهشگران توانسته‌اند تفاوت‌های ناچیز موجود در ترکیب آنها را تشخیص دهند.

به گفته یکی از پژوهشگران، روش جدید آزمایش امکان آن را می‌دهد تا بتوان ایزوتوپ‌های متفاوت اکسیژن را در نمونه آزمایشگاهی تشخیص داد و به این ترتیب، تفاوت بسیار ناچیز بین ترکیبات کره ماه و کره زمین را مشاهده کرد.

گفته می‌شود که سیاره تیا دارای نوع خاصی از اتم اکسیژن بود و برخی پژوهشگران براساس آزمایش های انجام شده، تخمین زده اند که حدود سی تا پنجاه درصد از کره ماه شمال اجزایی از تیا باشد.

در عین حال، این تفاوت چنان اندک است که شاید نتواند تمامی کارشناسان را صد در صد قانع کند.

منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی




تاریخ: جمعه 23 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

تحلیل دی ان آی، راه جدید شناسایی بیماری های عفونی

تعیین نوع دی ان ای ریشه بیماری را پیدا می کند

برای درمان بیماری های شدید عفونی به طور سنتی برای شناسایی عامل آن آزمایش هایی مثل خون انجام می شود. اما این شیوه در بسیاری موارد جوابگو نیست.

گاه عفونت شدید و خطرناک است و جان بیمار را تهدید می کند.

حالا محققان در کالیفرنیا برای حل این مشکل به تحلیل دی ان ای متوسل شده اند.

این تحقیقات در دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو ممکن شده چون در سال های اخیر دستگاه های تجزیه و تحلیل دی ان ای با سرعت فوق العاده ای پیشرفت کرده است.

کار با نمونه برداری از خون یا مایع نخاعی بیمار شروع می شود. همه انواع دی ان اِی کشف شده در نمونه تحلیل می شود تا ویروس، باکتری، قارچ یا حتی انگل عامل بیماری شناسایی شود.

این فناوری "نکست جنریشن سیکوئنسینگ" نامگذاری شده که ترجمه آن "نسل آینده تعیین آرایش پایه های دی ان ای" است.

از جمله یکی از بیماران یک زن ۲۱ ساله بود که دچار عفونت شدید با تب و درد مفاصل شده بود.

پزشکان با آزمایش های معمول موفق به کشف علت عفونت نشدند. به این ترتیب متخصصان در دانشگاه سانفرانسیسکو شیوه تازه را آزمایش کردند.

دکتر چالرز چیو سرپرست مطالعه و تیمش نمونه خون بیمار را در دستگاه تحلیل دی ان ای قرار دادند، دستگاهی که با سرعتی فوق العاده آرایش پایه های دی ان اِی را تعیین می کند.

بعد نتایج با دی ان ای موجود در یک بانک داده های بزرگ مقایسه شد. این بانک حاوی انواع عوامل بیماری های عفونی است.

معلوم شد که دختر ۲۱ ساله مبتلا به یک ویروس مرتبط با آبله مرغان است. و البته با شناسایی علت بیماری، درمان آسان شد و بیمار اکنون خوب شده است.

نتایج این مطالعه در نشریه "تحقیقات ژنوم" (جینوم ریسرچ) چاپ شده است. جزئیات دستگاه های مورد استفاده هم در همین مقاله تشریح شده.

این شیوه همچنین برای درمان یک پسربچه ۱۴ ساله به کار گرفته شد که دچار تورم مغزی شده بود و در وضعیت وخیمی به سر می برد.

آزمایش های معمولی در این مورد هم جواب نداد تا اینکه دستگاه تحلیل دی ان ای ظرف فقط ۴۸ ساعت علت عفونت را پیدا کرد؛ که در این مورد یک باکتری به نام لپتوسپیرا بود که در مناطق حاره ای شایع است.

پسر بچه با تجویز دوز شدید پنی سیلین درمان شد.

دکتر چیو می گوید که این شیوه در مجموع در ۳۰ مورد به کار گرفته شده که در ۲۵ درصد موفق بوده.

بعضی از این ۳۰ مورد دلایلی غیرعفونی داشت.

هرچند این آزمایش ها در محیط دانشگاهی انجام شد اما هزینه این نوع فناوری به سرعت درحال کاهش است و ممکن است در آینده در دسترس مراکز معمول پزشکی قرار گیرد.

منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی




تاریخ: جمعه 23 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

به مناسبت ۵ ژوئن، برابر با 15 خرداد ماه روز جهانی محیط زیست

سرمایه‌داری و محیط زیست (2)
میک بروکس |
Mick Brooks  | آگوست ۲۰۰۶
ترجمه: علی صادقی

 صید بی‌رویه‌ی ماهی‌ (Overfishing)
”تصور کنید مردم چه خواهند گفت اگر دسته‌ای شکارچی تور صیادی بلندی به طول یک مایل را بین دو وسیله‌ی نقلیه‌ی عظیم نگه‌دارند و آن را با سرعت در میان دشت‌های آفریقا به همراه خود بکشند.“  این سرهم‌بندیِ تخیلی، مانند قطعه‌ای از  فیلم‌های «ماکس دیوانه» (Mad Max)، همه چیز را بر سر راهش جاروب خواهد کرد: از حیوانات شکارگری مثل شیر و پلنگ، و گیاه‌خواران کُندِ در معرض انقراضی چون کرگدن و فیل، تا رمه‌هایی از آهوان و گاوهای وحشی افریقایی، و دسته‌های خانوادگی گرازها و کفتارها. ماده‌های باردار نیز در امتداد این تور عظیم جاروب می شوند، و تنها کوچک‌ترین حیواناتِ کم‌سال قادر خواهند بود از خلال شبکه‌‌های تور بگریزند. ... برای حدود یک سومِ حیواناتی که در این تور گرفتار می‌شوند بازاری وجود ندارد، زیرا طعم خوبی ندارند، یا صرفاً به این دلیل ساده که بسیار کوچک‌اند یا بسیار له‌ و‌ لَوَرده‌اند. توده‌ای از لاشه‌ها نیز در دشت تخلیه می‌شوند تا توسط مُردار خواران مصرف شوند. این شیوه‌ی مؤثر اما فوق‌العاده غیرگزینشیِ کشتارِ حیوانات، ماهی‌گیری با تور متحرک (trawling) نامیده می‌شود.“ [چارلز کلاور: چگونه صید بی‌رویه‌ی ماهی‌ها دنیا و مصرف غذایی ما را تغییر می‌دهد. Ebury Press, 2005]
چنین چیزی نباید مجاز باشد، اما واقعیت دارد و در حال رخ دادن است. هنگامی که منطقه‌ی غنیِ ماهی‌گیریِ «گرَند بَنکز» (Grand Banks) در سواحل نیوفاوندلند (Newfoundland) کشف شد، گفته می‌شد (با کمی اغراق) می‌توانید از میان آب با قدم گذاشتن بر پشت ماهی‌ها رد بشوید، بی‌آنکه پای شما خیس شود. اکنون اما این سواحل بسته‌ شده‌اند و ماهی کُد اطلس (Atlantic cod) یک گونه‌ی در معرض انقراض محسوب می‌شود. نظیر این اتفاق برای «نیزه‌ماهیِ آبی» (blue marlin) هم رخ داده است. به همین سان، اکنون نسل «ماهی تونِ آبی» (bluefish tuna) نیز در حال انقراض است. در عین حال، به رغم ممنوع‌‌شدن ماهی‌گیری در سواحل «گرَند بَنکز» از سال ۱۹۹۲، این منطقه هیچ‌گاه به لحاظ بارآوری دریایی ترمیم نشد. ماهی‌گیریِ بی‌رویه مثالی است از اینکه چگونه حرص و طمع سرمایه‌دارانه بشرا را با فجایع زیست‌محیطی مواجه می‌کند.
«کلاور» روزنامه‌نگار نشریه‌ی «دیلی تلگراف» است، پس انتظار نمی‌رود که تحلیلی سوسیالیستی [از آنچه گه گزارش کرده است] ارائه دهد. اما او این واقعیت را روشن ساخته است که چگونه کشورهای اروپایی به شرکت‌های سازنده‌ی ادوات ماهیگیری با تور متحرکْ یارانه (کمک‌هزینه) می‌دهند تا روند کنونی ماهی‌گیریِ بی‌رویه را وخیم‌تر سازند؛ اینکه چگونه صنایع ماهی‌گیری در اثر بحرانِ کمبود ماهی‌های متعارف، که ناشی از عمل‌کرد خود آنهاست، در جستجوی کمک مالی و اعانه‌های دولتی هستند؛ و اینکه چگونه پس از نابودسازیِ مناطق ماهی‌گیری در مجاورتِ سواحل آمریکا و اروپا، اینک صنایع «ماهی‌گیری با تور متحرک» به سواحل آفریقا هجوم آورده‌اند تا همان کسب‌و‌کارِ فلاکت‌‌آورِ متکی بر صید‌ بی‌رویه را در آنجا تکرار کند. این صنایع در طی این فرآیند معیشتِ ماهی‌گیران محلی را را نابود خواهند ساخت، یعنی معیشت کسانی را که طی نسل‌های متوالی به شیوه‌ای پایدار (sustainable)  در مجاورت سواحل‌شان ماهی‌گیری کرده‌اند.
از اینجا به کجا می‌رویم؟
آیا تحلیل‌ها و برنامه‌ی «سبزها» برای رویارویی با مشکلات زیست‌محیطی به ما کمکی می‌کنند؟ اگر چه سبزها دارای مجموعه‌ی منسجمی از ایده‌ها نیستند (برخی حتی ممکن است آن‌ها را سوسیالیست تلقی کنند)، دو رگه‌ی فکری مشترک به طور  مداوم در تبلیغات آن‌ها تکرار می شوند: 
«جمعیت سیاره‌ی زمین بیش از حد زیاد شده است.»؛  «منابعِ کافی برای همه‌ی انسان‌ها وجود ندارد.»
این باورها برآمده از انگاره‌‌های اقتصاددانان مرتجعی به نام توماس مالتوس است، که مهم‌ترین آثارش در سال‌های واپسین قرن هجدهم و  ابتدای قرن نوزدهم منتشر شد‌ه‌اند.  بر مبنای دیدگاه مالتوس، طبیعت برای ما ضیافتی فراهم آورده است که ظهور اضافه جمعیت بر سیاره‌ی زمین، این ضیافت را مختل ساخته است. مالتوس فکر می‌کرد که بریتانیا دارای اضافه جمعیت است. در دوره‌ای که او ایده‌هایش را می‌نوشت، احتمالاً جمعیتی کمتر از ده میلیون نفر در بریتانیا زندگی می‌کردند، که نیمی از این جمعیت درگیر کشاورزی و فعالیت‌های مربوطه بودند. اکنون این جزیره میزبان جمعیتی بالغ بر شصت میلیون نفر است که کمتر از پنج درصد آن درگیر تولید غذای کل این جمعیت هستند. در‌ واقع ما تمام مواد غذایی مورد نیازمان را خود تولید نمی‌کنیم؛ بلکه برای پرداختِ هزینه‌‌ی مواد غذایی‌مان کالاهای کارخانه‌ای و خدمات مالی و دیگر خدمات را صادر می‌کنیم، و سایر کشورها بنا بر جایگاه خود در نظام تقسیم کار جهانی، رویه‌ای معکوس را انجام می‌دهند. متغیر اساسی‌ای که در نظریات‌ مالتوس غایب بود، بهره‌وری است. این به معنای آن است که زمین می‌تواند مواد غذایی لازم برای جمعیت رو به رشدی از انسا‌ن‌ها را در طی زمان تأمین کند. با بهبود پیوسته‌ی استانداردهای زندگی طبقه‌ی کارگر در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم، ایده‌های مالتوس به طور وسیعی بی‌اعتبار شدند (چرا که مطابق نظریه‌ی او این امر ناممکن می‌نمود). بهره‌وری ارتقاء یافت و طبقه‌ی کارگر از طریق مبارزه‌ی طبقاتی قادر شد که از بخشی از ثروت تولید شده توسط خودش برخوردار گردد.
نظریه‌ی پایه‌ای مالتوس درباره‌ی جمعیت هنوز هم به طور مکرر از سوی مصیبت‌اندیشانِ (doomsayers) مدرن احیاء می‌شود. با این حال، این نکته هم قابل توجه است که مالتوس به عنوان نماینده‌ای از طبقه‌ی صاحبان زمین، به طور ماهرانه‌ای  واقعیتِ تقسیم جامعه به طبقات را را نادیده می‌گرفت و اینکه برخی مردم در مقایسه با سایرین، سهم بزرگتری از منابع را دریافت می‌کنند. در مقابل، او عملاً فقرا را به خاطر فقرشان سرزنش می‌کرد.
اما آیا این درست نیست که منابع طبیعی محدود هستند؟ البته که این‌گونه است. اما ما دقیقاً نمی‌دانیم که این منابع چه هستند و میزان آن‌ها چقدر است. مورد نفت را در نظر بگیریم. حتی روشن نیست که شرکت‌های بزرگ نفتی چه میزانی از  ذخایر نفتی را تحت مالکیت خود دارند. شرکت «بریتیش پترولیوم» (BP) اخیراً «گزارشی» از میزان ذخایر مهم خود منتشر کرده است. به واقع، این شرکت تصریح کرده است که نفت، که مردم فکر می‌کردند از ۳۰۰ میلیون سال پیش در لایه‌های زیرینِ زمین جای داشته است، در‌ واقع [دیگر] وجود ندارد. آیا این به معنای آن است که ذخایر بالقوه‌ی جهانیِ نفت خام واقعاً تحلیل رفته است؟ سهام‌داران این شرکت، گزارش یاد شده را صرفاً نوعی حقه‌ی مالی می‌انگارند. مسلما در اثر این ماجرا قیمت سهام مربوطه کاهش یافت. اما برآورد میزان کنونی منابع جهانی، فارغ از اینکه در مالکیت شرکت‌ها باشند یا صرفا در انتظار استخراج از دل زمین باشند، بسیار دشوارتر از جمع بستن ساده‌ی آن‌ها بر اساس حدس‌های شرکت‌ها درباره‌ی موجودیِ ذخایرشان است.
برخی از دلایل این امر  از این قرار است: اگر قیمت نفت‌خام دو برابر شود و به سطح بشکه‌ای ۷۷ دلار بالا برود (در زمانی نه چندان پیش‌تر، قیمت نفت بشکه‌ای ۳۵ دلار بود؛ اما در زمان زمان انتشار این مقاله واقعاً به چنین سطحی رسیده است)، استخراج نفت در همه‌ی بخش‌های ذخایز نفتیِ موجود، ناگهان توجیه اقتصادی (از نظر سودآوری) می‌یابد و همه‌ی بخش‌های ذخایر نفتی اهمیت بالایی پیدا می‌کنند. اما اگر قیمت نفت‌خام به نصف آن کاهش بیابید، بسیاری از این منابع واقعی، دیگر به لحاظ اقتصادی ذخایر نفتی به شمار نمی‌روند. این امر کاملاً در راستای منطق سرمایه‌داری است. دانشمندان از دهه‌ها پیش تاکنون از چگونگی استخراج نفت از لایه‌های سنگی اشباع شده از قیر (bituminous shale) آگاهند. اما تحت قوانین سرمایه‌داری، استخراج آنْ اقتصادی و به صرفه نیست. 
حتی اگر بپذیریم که ما هم‌اکنون در آستانه‌ی مرزهای نهاییِ منابع قرار داریم، پاسخ ما چه باید باشد؟ مالتوس به مثابه توجیه‌کننده‌ی ثروتمندان، مقوله‌ی نابرابری‌های موجود در جوامع ما را با زیرکی از تحلیل‌های خود حذف کرد. مطمئناً نخستین کاری که باید بکنیم حذف شیوه‌ی زیست مصرفی تجمل‌آمیز ثروتمندان است، که میزان نامتناسبی از منابع زمین را می‌بلعد. دومین اقدام لازم، انجامِ یک پیمایش و برآورد جهانی از منابع موجود است، تا دریابیم دقیقاً چه میزان از همه‌ی این منابع را در اختیار داریم. 
سپس باید بر بدیل‌های تولیدی و انطباقی متمرکز شویم. نیازمند آنیم که درباره‌ی بدیل‌های سوزاندن‌ِ سوخت‌های فسیلی به دقت چاره‌اندیشی کنیم. اما تحت نظام سرمایه‌داری قادر به انجام چنین کاری نخواهیم بود؛ بخشی به دلیل منافع ویژه‌ و مقرری که سرمایه‌دارانِ حوزه‌ی هیدروکربن از آن سود می‌برند، نظیر آنان که اینک در کاخ سفید مستقر شده‌اند و بر فرآیندهای تصمیم‌گیری در بیشتر دولت‌های سرمایه‌داری چیرگی دارند. در‌ واقع بخش‌های مسلط در طبقه‌ی صاحبان سرمایه آن‌هایی هستند که با حوزه‌ی سوخت‌های فسیلی پیوند دارند. مشکل دیگر آن  است که انرژی‌های بادی و موجی (wave energy) و سایر منابع انرژیِ پایدار (sustainable) ‌از سوی سرمایه‌دارانْ جدی انگاشته نمی‌شوند، چون آن‌ها نمی‌توانند برای کسب سود هنگفت از این حوزه‌ها راهی بیابند. بنابراین تحقیقات کافی درباره‌ی قابلیت به‌کارگیری و زیست‌پذیری این منابع انرژی جایگزین انجام نشده است. سرانجام، اگر واقعاً ضروری است، تا موقعی که انرژی‌های جایگزین پا به عرصه بگذارند، ما باید نظام عادلانه‌ای از سهمیه‌بندی منابع را پیاده‌سازی کنیم.
اما تحت سیطره‌ی نظام سرمایه‌داری چگونه قادر به انجام این اقدامات خواهیم بود؟ ما قادر به این کار نخواهیم بود. مکانیزم قیمت که مورد تحسین اقتصاددانان واقع می‌شود، اساساً [مکانیزمی] واکنشی است. هنگامی که قیمت بنزین بالا می رود، مردم بیشتر به خرید اتومبیل‌هایی با مصرف بهینه‌ی سوخت گرایش می‌یابند. اما واقعیتِ افزایش قیمت‌های نفت در‌ واقع نشانه‌ای از آن است که سرمایه‌داری در حال تلف کردن منابع زمین بوده است. بنابراین برنامه‌ی عمل ما در رابطه با محیط زیست، طرحی برای سوسیالیسم جهانی خواهد بود.
آیا سرمایه‌داری جهانی کاری در جهت رفع آشفتگی‌ها و مشکلاتی که در این مدت به بار آورده است انجام خواهد داد؟ حتی امپریالیست‌های تحت محاصره‌ی «مافکینگ» (Mafeking) هم به منظور بقای خود، برای دوره‌ایْ راهکارِ سهمیه‌بندی (کمونیسم در مصرف) را در پیش گرفتند. [اشاره به نبرد معروفی موسوم به «جنگ دوم بوئرها» است که به سال ۱۸۹۹ میان نیروهای‌انگلیسی و مستعمره‌نشینان هلندی تبارِ آفریقای جنوبی در گرفت. طی این نبرد نیروهای انگلیسی برای چندین ماه - در منطقه‌ی «مافکینگ»- به محاصره‌‌ی بوئرها در آمدند- م.] 
شاید سرمایه‌داری قادر به انجام کارهایی باشد؛ اما نمونه‌ی ماهی‌گیری بی‌رویه نشان‌دهنده‌ی مشکلاتِ پیشاروی این امکان است. دولت سرمایه‌داری در اسارت منافع مقررِ سرمایه‌داران قرار دارد: صنعت کشتی‌سازی و صنعت ماهی‌گیری برای دریافت کمک‌‌های مالی و یارانه‌های دولتی فریاد و فغان سر می‌دهند. رقابتْ که همواره ضعیف‌ترین‌ها را از دور خارج می‌کند، تنها در کتاب‌های درسی مطلوب است، نه برای افراد و بخش‌هایی مانند آنها. همچنان‌که دسترسی به منابع دشوارتر می‌شود، کشورهای سرمایه‌داری با شرارت و درنده‌خوییِ بیشتری با یکدیگر می‌ستیزند. کشورهای آفریقایی برای ایستادگی در برابر ناوگان ماهی‌گیری با تورهای متحرکِ اعزام شده از سوی اتحادیه اروپا توان اندکی دارند.
بیرون از کاخ سفید (جایی که هوادارانِ «مسطح بودنِ زمین» در آن مستقرند)، توافق عامی در این باره وجود دارد که گرمایش جهانی مشکل بسیار بزرگی است، و در‌ واقع بزرگترین مشکل زیست‌محیطی ست که جهان تاکنون با آن مواجه شده است. قدرت‌های سرمایه‌داری در شهر کیوتو ملاقات کردند و به توافقی دست یافتند [اشاره به «پیمان کیوتو» [۳] - م.]، که دولت آمریکا از تعهد به آن سر باز زده است. اما آمریکا با جمعیتی کمتر از پنج درصدِ جمعیت جهان، یک‌چهارمِ کل گازکربنیک انتشار یافته به جوّ زمین را تولید می‌کند [در اینجا آن بخشی از گازکربنیکِ راه یافته به درون جوّ مورد نظر است که منشاء غیر طبیعی، و یا خاستگاهی انسانی یا anthropogenic دارد- م.]. بر این اساس، امتناع دولت آمریکا، پیمان یاد شده را تا حد زیادی بی‌معنا می‌‌سازد. اما بسیاری از کشورهایی هم که متعهد شدند مطابق با اهداف پیمان کیوتو، افزایش انتشار گازکربنیک (نه انتشار گازکربنیک) را متوقف سازند، در اجرای آن شکست خوردند. چرا که برای یک دولت سرمایه‌داری بسیار دشوار است که فعالیت‌های ده‌ها هزار شرکت سرمایه‌داری را که عامل اصلیِ انتشار گازکربنیک هستند کنترل نماید. همگان در این مورد توافق دارند که پیمان کیوتو مشکل گرمایش زمین را حل نخواهد کرد. این توافق‌نامه معمولاً به عنوان «قدم اول» توصیف می شود، اما کیست که نداند که همین قدم نخست نیز در‌ واقع هرگز برداشته نشده است.
بر این اساس، سوسیالیسمِ جهانی تنها راهی است که از طریق آن قادر به محفاظت از محیط‌زیست خواهیم شد؛ یعنی حفاظت از سیاره‌ی زمین، که خانه‌‌ی مشترک ماست.


پانوشت (توضیحات مترجم):
[۱] علاوه بر نمونه‌ی ذکر شده از سوی مولف، وبسایت‌های متعددی - به ویژه در آمریکا- حول تشکیک شواهد و برهان‌های علمیِ مربوط به گرمایش زمین و یا نفی نقش عامل انسانی در تغییرات اقلیمی «فعالیت» می‌کنند. برخی از وبسایت‌های شناخته‌شده‌تر در این زمینه عبارتند از: 
CO2 Science:
http://www.co2science.org
NIPCC:
http://climatechangereconsidered.org
Heartland:
http://heartland.org
نکته‌ی جالب توجه در مورد فعالیت‌های «شبه علمی» یا «شبه‌ روشنگرانه‌»ي این‌گونه وبسایت‌ها، چگونگیِ وابستگی‌های نهادی و مالی آنهاست. برای مثال موسسه‌ی «Heartland» که ۲۹ سال سابقه‌ی فعالیت، و بودجه‌ی سالانه‌ای برابر ۶ میلیون دلار دارد، اهداف بنیادین خود را (در بخش درباره‌ی ما) چنین معرفی می‌کند:
” ماموریت «Heartland» کشف، گسترش و ارتقای راهکار‌های مبتنی بر «بازار آزاد» برای مشکلات اقتصادی است. “

در باب علت پافشاری کمپانی‌های بزرگ و به ویژه کنسرن‌های بزرگ نفتی بر انکار نقش عامل انسانی در روند گرمایش زمین شاید گزارشی که اخیرا، همزمان با کنفرانس جهانی زیست‌محیطی ورشو (نوامبر ۲۰۱۳)، در روزنامه‌ی گاردین منتشر شده است تا حدی گویا باشد: 
نود شرکت به تنهایی عامل تولید دو سوم گازهای گلخانه‌ای در جهان
یک پژوهش تازه نشان می‌دهد که ۹۰ شرکت در جهان به تنهایی دو سوم گازهای گلخانه‌ای در جهان را تولید می‌کنند. اکثر این شرکت‌ها در صنایع نفت و گاز فعال هستند و بیشترشان نیز شرکت‌های سرمایه‌گذاری به شمار می‌روند.
[۲] دویچه وله: هشدار کارشناسان در مورد خطر فروپاشی اکوسیستم جهانی
کارشناسان در آستانه نشست سازمان ملل در برزیل هشدار داده‌اند که تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت و نابودی روزافزون محیط‌‌‌ زیست می‌تواند در همین قرن کنونی به فروپاشی برگشت‌ناپذیر اکوسیستم در جهان بیانجامد.
[۳] «پیمان کیوتو» (Kyoto Protocol): در دسامبر ۱۹۹۷ طی کنفرانسی به ابتکار سازمان ملل متحد در شهر کیوتو،‌ برنامه‌ای برای کاهش نرخ فزآینده‌ی انتشار سالانه‌ی گازهای گل‌خانه‌ای از سوی کشورها - به ویژه گازکربنیک- مدون شد، که به نام «پیمان کیوتو» شناخته می‌شود. در این توافق‌نامه [که دولت‌های آندورا، سودان جنوبی، آمریکا و کانادا از پیوستن نهایی به آن امتناع کردند] به دلیل سهم بیشتر کشورهای توسعه‌یافته در انتشار گازهای گل‌خانه‌ای در طی دوران رشد صنعتی آن‌ها (از ۱۵۰ سال پیش تا کنون)، برای این کشورها تعهدات بیشتری لحاظ شده است. در سال ۲۰۰۱ در جهت تدارک مقدمات اجراء و پیاده‌سازی این پیمان، مفاد توافقات مدونِ پیشین، در قالب «توافقات مراکش» تدقیق شد و مقرر گردید که از سال ۲۰۰۵  اجرای این برنامه‌ها از سوی کشورهای امضاء کننده الزامی گردد. در این برنامه همچنین رویه‌ای عملی برای برآورد منظم و دقیق میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای از سوی کشورها پیش‌بینی شد؛ و نیز امکانی برای تبادل تجاریِ سهم‌های مقرر کشورهای توسعه‌یافته در انتشار گاز کربنیک (Carbon Trade Exchange) تا سال ۲۰۱۵ در نظر گرفته شده است [که از دید بسیاری از منتقدینْ تصمیم مناقشه‌انگیزی تلقی می‌شود]. نخستین فاز اجرای رسمی این توافق‌نامه برای دوره‌ی زمانی بین سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ در نظر گرفته شد؛ پس از آن در دسامبر ۲۰۱۲ در نشست تازه‌ای در قطر، «اصلاحیه‌ی دوحه بر پیمان کیوتو» مدون شد که به موجب آنْ دور تازه‌ای برای تعهد کشورها به این پیمان (از ابتدای سال ۲۰۱۳ تا انتهای سال ۲۰۲۰ ) تعیین شد. در این اصلاحیه‌ همچنین بندهایی از توافقات پیمان کیوتو بر مبنای تجربیات فاز اول پیاده‌سازی آنْ مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفت. به موجب «اصلاحیه‌ی دوحه»، برای فاز دوم اجرای پیمان کیوتو، بر فهرست گازهای گل‌خانه‌ایِ موضوعِ تعهدِ کشورها افزوده شد.  با این حال از میان کشورهای توسعه‌یافته، علاوه بر آمریکا (که از پیوستن نهایی به این پیمان خودداری کرده بود) و کانادا (که پس از پیوستن، در سال ۲۰۱۱ از این معاهده خارج شد) کشورهای ژاپن، روسیه و زلاندِ نو از پذیرش گازهای اضافه شده به فهرست گازهای گل‌خانه‌ای فاز دومِ اجرای این پیمان امتناع کرده‌اند. [توضیحات فوق ترجمه‌ی فشرده‌ای است از بخش آغازین مدخل مربوط به «پیمان کوتو» در وبسایت «برنامه‌ی میثاق تغییرات اقلیمی سازمان ملل»: United Nations Framework Convention on Climate Change ]
با این حال، پیمان کیوتو همواره از زوایای زیادی مورد انتقاد بوده است، که مهمترین آن‌ها عبارتند از: ناکافی بودن برنامه‌ی مدون شده در مقایسه به نرخ رشد عوامل انسانیِ مسببِ تغییرات اقلیمی؛ فقدان اهرم‌های اجرایی برای پیاده‌سازی و پیشبرد توافقات انجام شده و ملزم ساختن کشورها به اجرای تعهدات‌شان. در عمل نیز این پیمان تاکنون تأثیر واقعیِ چندانی در مهار نرخ فزآینده‌ی تولید گازهای گلخانه‌ای نداشته است، که این واقعیتْ با در نظر گرفتن شکاف زیست‌محیطیِ هم‌بسته با منطق سرمایه و نیز اولویت حفظ نرخ سود و رشد اقتصادی -به ترتیب- برای شرکت‌ها و کشورهای سرمایه‌داریْ (که لاجرم توافقات بین‌المللی را به حاشیه می‌برد) نباید اساساً جای شگفتی باشد. [م.]




تاریخ: جمعه 17 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

به مناسبت ۵ ژوئن، برابر با 15 خرداد ماه روز جهانی محیط زیست

سرمایه‌داری و محیط زیست (1)
میک بروکس |
Mick Brooks  | آگوست ۲۰۰۶
ترجمه: علی صادقی

مسائل زیست‌محیطی برای همه‌ی ما ساکنین سیار‌ه‌ی زمین اهمیت حیاتی دارند، اما مشکلات زیست‌محیطی و فجایع زیست‌محیطی‌ محتملی که با آنها مواجه می‌شویم ثمرات نظام سرمایه‌داری هستند.

مگر نه آنکه سرمایه‌دارها هم بر روی این سیاره زندگی می‌کنند؟ آیا آنها از این امکان نفعی خواهند برد که نوع بشر، که فراتر از منافع آنها، شامل وجود خود آنها نیز می شود، منقرض شود؟ البته که این رخدادِ محتملْ در حوزه‌ی علایق و منافع آنها نیست. اما اتفاقاتی که تحت نظام سرمایه‌داری رخ می‌دهند تنها بازتاب علاقه و منافع سرمایه‌دارهای منفرد نیستند. بلکه رویدادها از منطق نظام پیروی می‌کنند.
انگلس توضیح می‌دهد: ”از آنجا که سرمایه‌دارانِ منفرد درگیر تولید و مبادله برای تعقیب سودهای آنی و بی‌واسطه‌ی خود هستند، تنها نزدیک‌ترین و مستقیم‌ترین نتایج را در نظر می‌گیرند. برای مثال چه چیزی مانع از آن بود که مزرعه‌دارانِ اسپانیاییِ کوبا درختان دامنه‌ی کوه‌ها را بسوزانند تا از خاکستر آنها کودهایی به دست آورند که تنها برای یک نسل از درختان قهوه‌ی بسیار سودآورشان کفایت می‌کرد؛ در حالی‌که پس از آن، باران‌های سنگین استوایی لایه‌ی فوقانی و بی‌حفاظ زمین‌های به جا مانده در کوهپایه‌ها را به کلی شُستند تا فقط لایه‌‌های سنگیِ زیرین بر جای بماند. در پیوند با طبعیت، هم‌چنان‌که با جامعه، شیوه‌ی تولید کنونی به طور برجسته‌ای تنها نسبت به نتایج آنی و بسیار ملموس دغدغه دارد.  سپس از اینکه اقداماتی که به نتایج فوریِ خوشایند منجر می‌شوند، پیامدهای دورترِ کاملا متفاوتی دارند و اغلب به نتایجی با ماهیت متصاد منجر می‌شوند، اظهار شگفتی می‌شود.“ [انگلس: نقش عامل کار در گذار از میمون به انسان]

مساله آن است که در یک اقتصاد غیر برنامه‌ریزی شده، هیچ طرح و برنامه‌ و دغدغه‌ای برای موضوعات زیست‌محیطی وجود ندارد. تفاوت در آن است که اینک هرج‌و‌مرجِ سرمایه‌دارانه فجایع زیست‌محیطی را در مقیاسی بسیار بزرگتر از عهد باستان ایجاد می‌کند.  
شیوه‌ی تولید سرمایه‌دارانه فاقد برنامه‌ است. تباهی زیست‌محیطی به سادگی کاملا در بیرون از ترازنامه‌ی مالیِ هر سرمایه‌دارِ منفرد جای دارد.

”انسان به واسطه‌ی آگاهی، مذهب یا هر چیز دیگری که مایلید، قابل تمایز از حیوانات است. انسان‌ها هنگامی قادر به بازشناسی خود [و درک این تمایز] می‌شوندکه شروع به تولید وسایل معاش خود می‌کنند، مرحله‌ای که مشروط و منوط به تشکیلات مادی (فیزیکی) آنهاست.“ (یعنی شیوه‌ی تولید) ”انسان‌ها با تولید وسایل معیشت خود، به طور غیر مستقیم در حال تولید زندگی مادی خود هستند.“ [ایدئولوژی آلمانی، مارکس و انگلس؛ گزیده‌ی آثار، جلد پنجم. ص. ۳۱]

شرکتی را در نظر بگیرید که آهن و فولاد تولید می‌کند و از طریق این محصولاتْ درآمد کسب می‌کند. البته این شرکت دود هم تولید می‌کند؛ این آلودگی قطعا زیان بار و آزار دهنده است، اما از آنجا که شرکت بابت آن جریمه نمی‌شود، برایش اهمیتی ندارد که چقدر دود بیرون می‌دهد. اما چه کسی می‌پردازد؟ ما می‌پردازیم. ما این هزینه را از طریق ابتلاء به بیماری‌های ریوی و تنفسی می‌پردازیم.  «سازمان خدمات سلامت ملی» هم با درمان ما هزینه‌ی آن دود‌های تولید شده را می‌پردازد. پس ما در واقع دو بار می‌پردازیم؛ در‌حالی که شرکت یاد شده چیزی نمی‌پردازد. از این رو، این ادعا که بازارْ به طور «بهینه‌»ای با محیط‌زیست رفتار می‌کند، مضحک است.

بنابراین چه خواهد شد اگر حیات بشر بر روی زمین در هرج‌و‌مرجِ تولیدات زائد خود او به فنا برود؟

احتمالا بزرگترین خطری که امروز جهان را تهدید می‌کند، پدیده‌ی گرایش جهانی (global warming) است. البته بهتر است این پدیده را تغییرات اقلیمی (climate change) بنامیم، چون بنا بر پیش‌بینی‌های علمی، همه‌ی بخش‌های جهان به طور یکنواخت گرم‌تر نخواهند شد. در میان دانشمندان در این‌باره توافق قاطعی وجود دارد که تغییرات اقلیمی [هم اینک] در حال وقوع است.
صنایع متکی بر سوخت‌های فسیلی مبالغ هنگفتی می‌پردازند تا موضوعات مربوط به تغییرات اقلیمی را کمرنگ و یا تحریف کنند [۱]. آن‌ها برای این کار حتی برخی دانشمندان را خریداری می‌کنند، به همان سادگی که شما ممکن است یک بیسکویت بخرید. دامنه‌ی نفوذ آن‌ها تا کاخ سفید می‌رسد، جایی که شخص اول ساکن آنْ مردی است که ثروت خود را از طریق نفت اندوخته است [منظور مولف، جرج بوش است- م.] و به کارمندان و زیردستان خود دستور می‌دهد که شواهد علمی را نادیده بگیرند و یا تحریف کنند.
به شواهد بازگردیم: نخست آنکه کل زمین در حال گرم‌تر شدن است. دوم آنکه، این روند بخشا" ناشی از عملکرد بشر است، گو اینکه دقیقاً نمی‌دانیم با چه سهمی. بسیار خوب، [در مقیاس زمانی بسیار طولانی] زمین همواره در حال نوسان میان دوره‌های گرم‌تر و سردتر بوده است (ice ages)، اما در اثر فعالیت عامل انسانی، گازهای گل‌خانه‌ای (که مهمترین آن گازکربنیک است) به طور فزآینده‌ای در حال انتشار به درون لایه‌های فوقانی جو هستند. انباشت این گازها در جو زمین همانند یک پتو یا گل‌خانه عمل می‌کند، به این معنی که به گرمای [حاصل از نور] خورشید اجازه‌ی ورود به جو زمین را می‌دهد، و این گرما را در همان‌جا به دام می‌اندازد [یعنی در حالیکه نور مرئی خورشید و گرمای حاصل از آن وارد جو زمین می‌شود، گازهای گل‌خانه‌ای مانع از بازنشر تابش گرمایی فروسرخِ سطح زمین به بیرون از جو زمین می‌شوند، و به این ترتیب تعادل میزان گرمای ورودی و خروجی به سطح زمین را بر هم می‌زنند. م.] بنابراین زمین گرم‌تر می شود. ساحت علم پیچیده است. همان‌طور که منتقدان می‌گویند اگر کل گرما از جو زمین خارج شود، ادامه‌ی حیات بر روی زمین ناممکن خواهد شد. اما به ویژه پس از دهه‌ی هشتاد، دمای زمین با نرخی سریع‌تر از همه‌ی دوره‌های پیشین در حال افزایش بوده است. از همین روست که [تداوم] مصرف سوخت‌های فسیلی  از سوی بشر و  انتشار گازهای گل‌خانه‌ایِ حاصل از آن، قابل سرزنش است.
 

آکادمی ملی علوم آمریکا گزارشی با این عنوان منتشر کرده است: «دانش تغییرات اقلیمی: تحلیلی از برخی پرسش‌های کلیدی»، که با این جمع‌بندی به پایان می‌رسد: ”تغییرات مشاهده شده در طی چند دهه‌ی گذشته، به احتمال بسیار زیاد ناشی از فعالیت‌های انسانی هستند.“ اکنون میانگین دمای زمین بالاتر از سطحی است که در طی چهارصد هزار سال پیش بوده است. این واقعیتِ مشهودی است که لایه‌های یخ‌‌های قطبی و یخچال‌های دایمیِ زمین در حال ذوب شدن هستند. اثر هشدار دهنده‌ی این پدیده آن است که با ذوب شدن پوشش‌های یخی، قابلیت بازتابیِ سطح یخ‌ها [که بخشی از نور خورشید را به بیرون از جو بر‌می‌گرداند- م.]، جای خود را به قابلیت جذبِ نور از سوی آب‌های تیره‌ی حاصل از ذوب یخ‌ها می‌دهد. از سوی دیگر، با گرم شدن زمین، خاک‌های منجمدِ (permafrost) دشت‌های قطبی و نواحی نیمه‌قطبی [مثل سیبری و آلاسکا- م.] از حالت انجماد خارج می‌شوند و مقادیر زیادی از گازگربنیک ذخیره شده در آنها آزاد می‌شود. 
در عین حال، فعالیت انسانی دیگری هم وجود دارد که وضعیت کنونی را بغرنج‌تر می‌سازد. در حال حاضر سرمایه‌داران در حال قلع‌و‌قمع و نابودسازی جنگل‌های آمازون هستند؛ درست همانند آنچه که زمین‌داران اسپانیایی در دوره‌ی استعمار کوبا انجام می‌دادند، اما در مقیاسی به مراتب وسیع‌تر. بار دیگر، هدف این رویه هم کسبِ سودهای کوتاه مدت است، که این بار در قالب گسترش مزارع پرورش سویا یا مراتع و زمین‌های خوراکِ دام نمود یافته است. تاکنون برخی از این زمین‌های برهنه و پاک‌تراشی شده، فرسوده شده‌اند و قدرت بارآوری خود را از دست داده‌اند. جنگل‌های آمازون سکونت‌گاه بیش از نیمی از گونه‌های زنده‌ی جهانی است و تنوع زیستی (biodiversity) به ذات خود مقوله‌ای بسیار مهم و حیاتی است. به راستی چه میزان از انواع گیاهان دارویی را تاکنون نابود و نسل آنان را منقرض کرده‌ایم؟ مهم‌تر از همه آنکه، این جنگل‌ها به مثابه مهمترین پوشش‌ گیاهی زمین، سهم عمده‌ای در جذب گازکربنیک موجود در جو زمین دارند. با قطع و پاک‌تراشی و یا سوزاندن آن‌ها، میزانی از گازکربنیک که باید توسط آن‌ها جذب می‌شد، به چرخه‌ی گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی اضافه می‌شود.     
به نظر می‌رسد که دانشمندان در گفتن اینکه دمای زمین طی قرن بیستم افزایش بی سابقه‌ای داشته است اغراق نمی‌کنند [۲]. اما باید به خاطر داشت که نیمی از این افزایش دما تنها در طی سه‌ دهه‌ی گذشته رخ داده است و فعالیت‌های انسانی سهم تعیین کننده‌ای در آن داشته است. در حال حاضر پیامد این میزان از گرم شدن جو زمین، بروز خشکسالی‌ها، انقراض نسل‌ برخی گونه‌های گیاهی و جانوری، و بالا آمدن سطح آب دریاها بوده است، که این یک در مقیاس محلی با وقوع سیل‌های مکرر همراه بوده است. با وجود اینها، شرایط همچنان به سمت وخیم‌تر شدن پیش می‌رود. 

ادامه دارد




تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

اقتصاد سياسي به زبان ساده(34)

 توليد‌ کالايي‌ ساده

 قبل از سرمايه‌داري و در مراحل ابتدايي آن و از درون نظام فئودالي، آن زمان که هنوز از کارخانجات بزرگ خبري نبود، توليد‌ به وسيله‌ي توليدکنندگان کوچک يعني صنعتگران و دهقانان صورت مي‌گرفت. اين توليدکنندگان، هم خودشان مالک ابزار توليد‌ بودند، و هم خودشان با آن ابزار، کار کرده و توليد‌ مي‌کردند. مثلا" دهقان با ابزار کار خود که گاوآهن بود، روي زمين کار مي‌کرد. کفاش با ابزار کار خود، کفش‌دوزي مي‌کرد. آهنگر با ابزار کار خود آهنگري مي‌کرد و تيشه و داس و غيره تهيه مي‌نمود.

خلاصه کلام اين که هر صنعتگري با ابزار خود، کار مي‌کرده و بدين طریق دست به توليد‌ مي‌زدند. و آنچه که توليد‌ مي‌کردند در جهت رفع نيازهاي خود و خانواده بود. و اگر هم صنعتگري کالاي توليدي خود را مي‌فروخت، با پول حاصل از فروش محصول توليدی‌ خود، اجناس ديگری که مورد نياز خود و خانواده و قادر به توليد‌ آن نبودند، مي‌خريدند. يعني در حقيقت "فروختن به خاطر خريدن" بود. به اين نوع توليد‌، توليد‌ کالايي ساده مي‌گويند. بنابراين توليد‌ کالايي ساده، توليد‌ي است که توسط توليدکنندگان کوچک صورت مي‌گرفت-البته توليدکنندگان بزرگ وجود نداشتند- که هم خود مالک ابزار توليد‌ بودند، و خود، با آن ابزار توليد،‌ کار مي‌کردند. کارل مارکس در اين رابطه با تبحري بي‌نظير مي‌نويسد:

"آدمي هزاران سال تحت اجبارِ نياز به پوشيدن، لباس مي‌دوخت، بي آن كه حتي يك نفر هم خياط شود. اما پالتو، پارچه كتاني و هر عنصري از ثروت مادي كه از پيش در طبيعت فراهم نيامده است، هميشه بايد به وساطتِ يك فعاليت مولد خاص و متناسب با هدف آن به وجود مي‌آمد؛ فعاليتي مولد كه مواد طبيعي ويژه‌اي را براي نيازهاي مشخص انساني جذب مي‌كرد. بنابراين، كار به عنوان آفريننده‌ي ارزش‌‌هاي مصرفي و به عنوان كارمفيد، مستقل از تمامي شكل‌هاي جامعه (اوليه،برده‌داري، فئودالي، سرمايه‌داري) شرط حيات انسان است؛ اين ضرورتي طبيعي و ابدي است كه ميانجيِ ناگزير رابطه‌ي سوخت‌و سازي بشر با طبيعت، و بنابراين خود زندگي انسان مي‌شود1."

امروزه هم هنوز بقاياي توليد‌ کالايي ساده وجود دارد، دهقانان جزء و صنعتگران کارگاهي از نمايندگان اين نوع توليد‌ هستند. اين‌ها نه فقط براي مصرف خويش، بلکه براي فروش توليد‌ مي‌کنند تا با پول حاصل از آن، کالاي مورد نياز خود را بخرند.

انگلس در کتاب درباره "سرمايه" مارکس ترجمه ج. آزاده، چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار در مورد گردش کالاي ساده مي‌نويسد:

      "فروش به خاطر خريد: يك كالاي C در برابر پول M به مبادله گذارده مي‌شود، كه اين پول مجددا" با يك كالاي ديگر C مبادله مي‌گردد؛ يا به صورت: C-M-C

      فرمول C-M-C نمايشگر گردش ساده كالاهاست، كه در آن پول به عنوان وسيله گردش، به عنوان پول رايج عمل مي‌كند.

اين فرمول(C-M-C) به معناي فروختن به منظور خريدن است، فروختن چيزي كه بدان احتياج نيست، به منظور خريدن چيزي كه بدان احتياج است.

در پروسه‌يC-M-C، (کالا-پول-کالا) پول صرفا" نقش ميانجي را دارد و كالا، ارزش سودمند[ارزش مصرفي]، نقطه ابتدا و انتها را تشكيل مي‌دهد. در پروسه‌ي   C-M-C پول يك مرتبه و براي هميشه خرج مي‌شود.

هدف از فروختن به منظور خريدن، به دست آوردن ارزش سودمند[ارزش مصرفي] بوده."

  اشخاصي که در چرخه‌ي توليد‌ کالايي ساده قرار مي‌گيرند با توجه به موقعيت مادي که در آن زندگي مي‌کنند و امرار معاش خود را مي‌گذرانند داراي خصلت دوگانه‌اي هستند. يعني از يک طرف به دليل این‌که مالک ابزار کار خود هستند و با ابزار کار خود توليد‌ مي‌کنند و بر اين ابزار مالکيت دارند، شبيه سرمايه‌دار هستند به بيان ديگر به سرمايه‌دار نزديکند. و از طرف ديگر، چون توليد‌ کالايي ساده بر کار شخصي توليد‌کننده متکي است، و توليد‌ات صنعتگر و يا دهقان، جهت مصرف شخصي و خانواده خودشان مي‌باشد و نمي‌توانند سرمايه‌اي را انباشت کنند، زحمتکش محسوب شده و از اين جهت به کارگران نزديک مي‌باشند.

 

1 - مارکس. کارل ؛ كاپيتال جلد يكم ص 72 ترجمه حسن مرتضوي، چاپ يكم سال 1386 انتشارات آگاه

 




تاریخ: جمعه 15 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

مفهوم علمي ترس و اضطراب

 دکتر فرهنگ هلاکویی: ترس يا (Fear) وقتي ايجاد مي‌شود كه خطر واقعي و خارجي است. انسان در طول تاريخ تكاملش، مانند حيوانات با دو مسئله روبرو است: يكي درد و ديگري مرگ. وچون توان اين را دارد كه احتمال درد را مانند وقتي كه كسي با چاقو به سوي شما مي‌آيد، يا احتمال مرگ را مانند وقتي كه كسي با اين چاقو مي‌تواند شما را بكشد، در ذهنش يك آدم بسازد. پس بنابراين ما با يك مفهومي با نام ترس(ترس از مرگ و ترس از درد) روبرو هستيم. مفهوم ترس وقتي است كه خطر واقعي و خارجي است. اين ترس طي ميليون‌ها (سه ميليون) سال تاريخ تكامل بشر، در وجود انسان‌ها گذاشته شده است. ترس خوب است اگر ترس نباشد، ما و شما مي‌ميريم. پس همه‌ي ما بايد بترسيم وقتي كه خطر واقعي و خارجي است.

   به همين جهت است كه انسان طي ميليون‌ها سال تاريخ تكامل خودش، مغز مركز فرماندهي بدن، دستگاه‌هاي مختلف بدن مانند گردش خون، تنفس، مراكز عصبي ارادي و غيرارادي، از طريق توجه و تمركر، فعال كردن نيروها، نيرو بخشيدن، بعضي اوقات به سرعتي مي‌دويم كه از سرعت عادي بيشتر است، يا به سرعت مي‌انديشيم و تجزيه و تحليل مي‌كنيم، ما را براي ترس آماده مي‌كند.

       پس بنابراين ترس پديده‌ي طبيعي، عادي، مفيد، ضروري و لازم است. حيوانات مي‌ترسند ما هم مي‌ترسيم. مثلا" وقتي كه براي سگي چوبي را بلند كنيد، فرار مي‌كند. يعني سگ مي‌ترسد. اما انسان مغزي دارد كه طي سه ميليون سال اخير تاريخ تكامل خودش، يك قسمتي از بالاي مغزش در قشر خاكستري مخ به وجود آمده كه از آينده خبر دارد. و مي‌تواند پيش بيني و پيش‌گيري از حوادث آينده را بكند. و در نتيجه به دليل داشتن قسمت‌هاي ديگري در مغز از گذشته خبر دارد.(مركز خاطره‌ها) نتيجه چه مي‌شود؟

       حالا ما و شماها موضوعي را ابداع مي‌كنيم به نام اضطراب، نگراني، هراس و وحشت. اين‌ها چه هستند؟ اين‌ها وقتي است كه خطر واقعي و خارجي نيست. اما ما آن را واقعي و خارجي تصور مي‌كنم. يا آن را به گونه‌اي در ذهنم مي‌سازيم، مثل اين است كه دارد اتفاق مي‌افتد. مثلا" من فكر مي‌كنم كه بچه‌ام مي‌ميرد. من فكر مي‌كنم كه بي پول مي‌شوم. من فكر مي‌كنم كه آبرويم مي‌رود. من فكر مي‌كنم كه مردم به سر و وضع من ايراد مي‌گيرند. من فكر مي‌كنم كه بايد لباسي بپوشم كه ديگران خوششان بيايد. و بطور كلي در مورد چيزهايي كه مربوط به آينده است. يعني مطالبي كه مربوط به آينده است، ما آن را در ذهنم جا مي‌دهيم. اين‌ها اضطراب است نه واقعي است نه خارجي بلكه خيالي (ذهني) و داخلي است.

       برخلاف ترس كه خوب و مفيد است. اگر نباشد من و شما از بين مي‌رويم. اما اضطراب ما را از پا در مي‌آورد. اضطراب و استرس ريشه 80 تا 90 درصد بيماري‌هاي فيزيكي و رواني است. اضطراب يعني خطري كه نيست ما براي خودم خطر مي‌كنيم. احتمال بسيار كمي وجود دارد كه اتفاق بيفتند اما شخص مضطرب، اين احتمال را به قطعيت تبديل مي‌كند يا درصدهايش را زياد مي‌كند. مثلا" احتمال اين كه من فردا بميرم شايد يك هزارم يا يك ده هزارم است. اما من اين احتمالات را به 50 يا 80 يا 90 درصد تبديل مي‌كنم. حال اگر دكتر من به بگويد كه تو احتمال 50% دارد كه بميري يا زنده باشي، خيلي حال و وضع من فرق مي‌كند تا زماني كه احتمال يك ده هزارم است.

       بنابراين انسان مضطرب به دلايل مختلف از قسمت مغزش كه امتياز انساني است، به بدترين صورت ممكن دارد استفاده مي‌كند. يعني خطري كه واقعي و خارجي نيست براي خودش مي‌خرد. اين اضطراب دلايل خاص خودش را دارد و مي‌تواند ارثي هم باشد.

انواع اضطراب عبارتند از اضطراب اخلاقي براي اين كه مشكلات جنسي ما را نگران مي‌كند. اضطراب عصبي به خاطر تنفري است كه در دوران كودكي در كنار اعضاي خانواده، در بدن ما به وجود آمده است. اما اضطراب ناداني بيشترين و بدترين نوع اضطراب است. يعني ما جهان را به گونه‌اي مي‌بينم كه نيست. از هر 1000 فكري بدي كه انسان‌هاي مضطرب و نگران و حتي عادي در ذهن خود  مي‌پرورانند، يكي از آن‌ها هم اتفاق نمي‌افتد. تازه اگر هم اتفاق بيفتد، ما هنوز توانايي مقابله را داريم. بر فرض كه نتوانيم هيچ كاري را انجام دهيم، آن را مي‌پذيريم مثل هزاران مورد و چيزيهاي ديگر كه در زندگي مي‌پذيريم.

       بنابراين انسان مضطرب و نگران كسي است كه از كودكي بد آموزي دارد به دلايل ارثي و حوادث كه با خود دارد مانند ترسيدن از گربه، سگ، سوسك، مارمولك، موش، هواپيما، مرگ، مرض، جراحي، بي پولي، بي‌آبرويي و ... . اين‌ها پايه اساسي و علمي ندارد، بلكه پايه آن ناداني است. اضطراب اگر شديد باشد باعث وحشت، هراس و نگراني مي‌شود.  مي‌تواند  به وسواس و رفتار اجباري تبديل شود. يعني اضطراب همه چيزهاي خوب زندگي را خراب، و همه چيزهاي خراب و بد زندگي را خراب‌تر و بدتر مي‌كند. انسان قرار است كه پيش بيني و پيشگيري از حوادث بكند و آمادگي هم داشته باشد. ولي قرار نيست مضطرب و نگران باشد.




تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

اقتصاد سياسي به زبان ساده(29)

رشد نيروي‌هاي مولده در عصر فئوداليسم

رشد نيروي‌هاي مولده در عصر فئوداليسم از رشد نيروي‌هاي مولده در عصر برده‌داري، بسيار تکامل‌يافته‌تر گشت. تکنيک و راه و روش توليد در کشاورزي و صنايع دستي و کارگاهي به سطح عالي و پيشرفته‌تري رسيد. به عنوان مثال راه‌هاي ديگر توليد مواد غذايي به عنوان زيرمجموعه‌اي کشاورزي پديدار شد. به عبارت ديگر، باغ‌داري و دامپروري از کشاورزي جدا شدند. موکاري، گل‌کاري، کاشتن درختان ميوه و سبزي‌کاري و غيره رشد قابل توجهي پيدا کرد. دام‌پروري هم بيش از پيش رشد يافته و در توليد شير، ماست، دوغ، کره، پنير، پشم، پوست، گوشت و غيره پيشرفت‌هايي حاصل شد.

ابزار کار صنعت‌گران کارگاهي و راه‌هاي توليد مواد خام بهتر شد؛ در اين دوره اختراع قطب‌نما، کمک بزرگي به تکامل و پيشرفت کشتي‌راني کرد. گسترش وسايل حمل و نقل، کمک بسيار قابل توجهي به جابجايي محصولات توليدي در اين عصر نمود. باروت و کاغذ اختراع شد، چاپ کتاب رواج يافت، شغل‌ها و حرفه‌هاي تازه‌اي به خاطر نياز جامعه‌، به وجود آمد که از آن جمله عبارت بودند از اسلحه‌سازي، ريخته‌گري، قفل‌سازي، چاقو سازي و چندين حرفه‌ي ديگر.

در عصر فئوداليسم هرچه نيروي‌هاي مولده به مرور زمان بيشتر تکامل مي‌يافت، روابط توليدي (مناسبات توليد) همانند يک ترمز عمل مي‌کرد و چهار چوب تنگ روابط توليدي (مناسبات توليد) را بيش از پيش براي خود تنگ مي‌ديد (مانند کودکي که هر چه بزرگ‌تر مي‌شود، لباس تن او برايش تنگ‌تر مي‌گردد.) دهقانان که زير فشار و استثمار و سرکوب فئودال‌ها  قرار داشتند، در شرايط و وضعي نبودند که سطح توليد محصولات کشاورزي را بالا ببرند.

بنابراين بارآوري و محصولات دهقانان با توجه به رشد ابزار توليد، روز به روز کم‌تر مي‌شد. در شهرها هم کار صنعت‌گران کارگاهي در اثر وجود مشکلات و موانعي که قوانين و مقررات عصر فئوداليسم، به وجود آورده بود، بارآوري آن‌ها کاهش پيدا کرد. اين‌ها مجموعه شرايط عيني و واقعي بودند که نشان مي‌دهد که نيروي‌هاي مولده و روابط توليدي (مناسبات توليد) با هم ناسازگاري بيشتري پيدا کرده‌اند به طوري که هيچ راه حل واسطي براي اين ناسازگاري در شرايط و عصر فئوداليسم، پيدا نمي‌شود. به عبارت ديگر تغييرات تدريجي و کمي نيروي‌هاي مولده سبب گرديده است که روپوش و روبناي خود را پاره کند و با يک جهش انقلابي، جامعه‌ي‌ نويني را پايه‌ريزي نمايد.

بدين ترتيب ضرورت واقعي و عيني موجود در جامعه‌ي‌ ايجاب مي‌کرد که اين روابط توليدي (مناسبات توليد) کهنه، به زباله‌دان تشريف ببرند و جاي آن را روابط توليدي (مناسبات توليد) جديدي که کاپيتاليسم يا سرمايه‌داري نام دارد، جاي آن را بگيرد.

ادامه دارد




تاریخ: جمعه 20 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

بازخوانی نخستین فصل «سرمایه»

حسن مرتضوی

علاوه بر این ما در سرمایه از همان ابتدا با مفاهیم معینی مانند كالا به عنوان سلول جامعه، كار، ارزش و …. روبرو هستیم. با این مفاهیم چگونه باید برخورد كرد؟ سه گرایش عمده در پاسخ به این پرسش مطرح شده است: «الف) گرایش یا رویكرد تاریخی: این رویكرد مفاهیم یادشده را روابطی تاریخاً اولیه می‌داند یعنی مناسبات تاریخی متقدمی وجود دارد كه این مفاهیم در آن شكل گرفتند و تاریخ بشر گذار از اشكال ساده‌تر به اشكال پیچیده‌تری است؛ به این ترتیب سرمایه همانا شرح اشكال تاریخی ساده به اشكال تاریخی پیچیده است. ب) گرایش ساختارگرا: این گرایش مفاهیم یادشده را روابط ساده‌ای می‌داند كه لزوماً به لحاظ تاریخی تقدم ندارند اما روابطی هستند كه به لحاظ ساختاری نقش تبعی نسبت به یك كل پیچیده را دارند. ج) رویكرد عقلانی: این رویكرد مفاهیم مزبور را ایده‌های مجرد یا مدل‌های مجردی می‌داند كه نه به لحاظ تاریخی تقدم دارند و نه رابطه‌ی واقعی تبعی با یك كلیت پیچیده را دارند. این ایده‌های مجرد بیانگر تجریدی ذهنی از واقعیتی پیچیده هستند كه برای شرح و ثبت آن واقعیت به كار می‌روند.»[3]

مثالی می‌زنم؛ جمله‌ی آغازین معروف سرمایه چنین شروع می‌شود:

«ثروت جوامعی كه شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری بر آن‌ها حاكم است چون توده‌ی عظیمی از كالاها جلوه می‌كند؛ كالای منفرد شكل ابتدایی آن ثروت به شمار می‌رود. بنابراین كاوش خود را با تحلیل كالا آغاز می‌كنیم.»[4]



ادامه مطلب...
تاریخ: جمعه 23 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید

شعر بلند «آگهی ترحیم پورتوریکویی»

پدرو پیتری (۲۰۰۴-۱۹۴۴ Pedro Pietri)، شاعر و نمایشنامه‌نویس مشهور پورتوریکویی ساكن نیویورک بود.  که در آثارش بیشتر به درو‌ن‌مایه‌های عدالت اجتماعی و ناسیونالیسم پورتوریکویی می‌پرداخت.
قصیده بلند «آگهی ترحیم پورتو ریکویی» را نخستین بار در سال 1969 خواند و بعدها در سال 1973 برای اولین بار به چاپ رساند.
پیتری در این قصیده بلند، سرنوشت پنج پورتو ریکویی را به تصویر می‌کشد که به امید به دست آوردن پول به دنیای سرمایه‌داری نیویورک پا گذاشته بودند، اما در نهایت مفلس می‌میرند و چشم‌اندازی تیره برای آیندگانشان به جا میگذارند.
 «پورتو ریکو» مجمع‌الجزایری در جنوب شرقی آمریکا است که تحت حاکمیت سیاسی این کشور قرار دارد. نژاد مردم آن تلفیقی از نژاد اسپانیاردها و بومیان جزیره در گذشته است و زبان آنان اسپانیایی است. در اوایل 1950، موج عظیمی از مهاجران پورتو ریکویی در جستجوی شرایط زندگی بهتر به آمریکا، به ویژه نیویورک آمدند.
در زیر ترجمه فارسی این شعر را به همت آقای «پادین فاضلیان» با اندکی تلخیص می‌خوانید.



ادامه مطلب...
تاریخ: جمعه 23 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب