به مناسبت 18 مارس
امروز 18 مارس 2013 است. يکصد و چهل و دو سال پيش، يعني در ١٨ مارس ١٨٧١( ٢٨ اسفند ١٢٤٩ خورشيدي) کمون پاريس متولد شد. در فوريهي 1871 کميتهي مرکزي گارد ملي تشکيل شد. اين کميته در اعتراض به وضع نابسامان موجود، مردم را به قيام فراخواند. در بامداد 18 مارس 1871 به دستور رییس دولت "آدلف تيير"، سلطنت طلب مرتجع، دستههايي از سربازان دولتي به تپهي مون مارتر شبيخون زدند تا توپهاي گارد ملي را بدزدند. اين شبيخون با هوشياري نگهبانان بينتيجه ماند. کارگران و پيشهوران پاريسي در سپيده دم صبح روز 18 مارس قهرمانانه توانستند يورش ارتش بورژوايي را در هم شکنند. مردم با فراخوان گاردملي، از بلنديهاي مون مارتر و بل ويل پايين آمدند و به سوي مرکز شهر راه پيمايي کردند. ظهر روز 18 مارس، کميتهي مرکزي گارد ملي به مردم و اعضاي گارد ملي دستور داد مرکز شهر را تسخير کنند. مردم تا ساعت 2 بعد از ظهر، ايستگاه راه آهن اورلئان و چند نقطهي مهم ديگر را اشغال کردند. به فاصلهي بسيار کمي، پادگانها و ساختمانهاي دولتي نيز به تصرف مردم درآمد. بعد از 64 روز، یعنی در 21 ماه مه 1871 ارتش يک صد وسي هزار نفري فرانسه، از ورساي به سوي پاريس حرکت کرد. اين تهاجم در واقع سرآغاز نبردهاي شديد "هفتهي خونين ماه مه" بود؛ هفتهي خونيني که کمونارها، قهرمانانه خيابان به خيابان، خانه به خانه و وجب به وجب در برابر ارتش ارتجاعي بورژوازي جنگيدند. پاريس يک هفتهي تمام از خون کارگران و زحمتکشان پاريس سرخ، و از آتش توپها و تفنگها روشن شد. آخرين کمونارها در برابر ديوار گورستان پرلاشز تيرباران شدند.
روز28 ماه مه 1871، کمون پاريس بعد از 72 روز، زير آتش دشمن آزادي و برابري، سقوط کرد، و پاريس به زير تيغ شوم ارتجاع افتاد.
مدتي پس از شکست کمون پاريس، مارکس در کتاب "جنگ داخلي در فرانسه" نوشت:
"(کمون) يک شکل سياسي کاملا" جامع و گسترده بود در حالي که شکلهاي پيشين حکومت موکدا" سرکوبکننده بودند. رمز واقعي آن اين بود، که اساسا" يک حکومت طبقه کارگر بود، برآيندِ مبارزهي توليدکننده عليه طبقهي تصاحبکننده، سرانجام شکل سياسييي کشف شد که در تحت آن رهايي اقتصادي کار را تامين کرد."
وجوه اصلي اين "شکل سياسي" چه بودند؟ مارکس در همين کتاب ادامه ميدهد:
"نخستين فرمان کمون ... سرکوبي ارتش ثابت و جايگزيني آن با مردم مسلح بود. کمون از شوراهاي شهر با راي اهالي محلاتِ گوناگون شهر، مسئول و برگشتپذير در مدتهاي کوتاه تشکيل شد. اکثريت اعضاي آن، به طور طبيعي زحمتکشان بودند يا نمايندگان طبقه کار را پاس ميداشتند. کمون قرار بود که يک اندام کارگري نه پارلماني، قوه مجريه در عين حال قانونگذار باشد. پليس به جاي آن که چونان عامل حکومت مرکزي ادامه کار دهد، بيدرنگ از صفات سياسي خود خلع شد و به عامل مسئول و در هر زمان بازگشتپذير کمون تبديل شد. به همين گونه بودند مقامات در تمامي شاخههاي ديگر ادارات. از اعضاي کمون به پايين، دستمزد کارمندان خدمات کشوري در سطح مزدهاي کارگري بود."
"ماموران قضايي از استقلال دروغين بيبهره شدند، استقلالي که چيزي جز نقابي بر تملقهاي فرومايهشان به حکومتهاي پيشين نبود که بارها سوگندهاي وفاداري ياد کرده و شکسته بودند."
"مقرر شد که دادرسان و قضات انتخابي، مسئول و برگشتپذير باشند."
انديشه انقلابي مارکس / آلکس کالينيکوس صص 239-240 ؛ترجمه پرويز بابايي، چاپ سوم 1389- آزادمهر، قطره
در جوامع امروزي يک بار تصميم ميگيرند که عضوي از طبقه حاکم در چهار يا شش سال نماينده دروغين مردم در پارلمان و يا نخستوزير و يا رييس جمهوري باشند. انتخاب کنندگان ديگر نظارتي بر آنچه نمايندگانشان پس از انتخاب شدن انجام ميدهند ندارند و هنگام تجديد انتخابات معمولا" گزينش ميان بد از بدتر است. اما در تحت حاکميت کمون پاريس، همهي مقامات دولتي، نه فقط انتخابی، بلکه تابع فراخواني بيدرنگ از سوي انتخابکنندگان آنان بودند تا هر لحظه دست از پا خطا نمايند از مقام خود عزل و پاسخگوي اعمال انجام داده خود باشند. هدف اصلي گزينش عمومي خدمت به مردم است. قدرت براي فراخواني نمايندگان بيکفايت آشکارا به نحو گستردهاي نظارت تودهاي بر حکومت را افزايش ميدهد. در عين حال، انحلال ارتش ثابت بدين معناست که وسايل اعمال زور در دستهاي اهالي خودسازمان يافته چونان يک نيروي مسلح قرار دارد. دولت ديگر واحدي مستقل و برتر از خود ملت نخواهد بود که از آن جز برآمدگي انگل شناختي چيز ديگري صادر نميشود.
و اما ضعفهای کمون:
يکمين ضعف کمون "خوش خُلقي" آنان، يعني بيتمايلي آنان به هجوم عليه دشمنان خود در ورساي و عدم اقدام جدي عليه ضد انقلاب کارگري بود.
دومين ضعف کمون کنار گذاشتن زنان در مراحل اجرايي، که به ويژه در پرتو نقش برجستهاي که زنان کارگر پاريس در کمون ايفا ميکردند.
سومين ضعف کمون ناديده گرفتن رهنمودهاي انگلس به دنبال شکست انقلابهاي 1848 اروپا بود. انگلس نوشت:
"قيام همچون جنگ يا هر حادثهي ديگري يک فن است و تابع قواعد معيني از پيشرفت که هرگاه از آنها غفلت شود نابودي طرفي را که از آنها غفلت کرده است در پي خواهد داشت.. نخست اين که هرگز با قيام بازي نکنيد مگر آن که کاملا" آماده باشيد که با نتايج بازي خود رو به رو شويد. قيام محاسبهي مقادير بسيار نامشخص است، که ارزش آن ممکن است هر روز تغيير کند؛ نيروهاي مقابل شما از هرگونه مزيتهاي تشکيلاتي، انضباط و مرجع دائمي برخوردارند؛ اگر شما در برابر آنها دوام بيشتري نياوريد، شکست خورده و نابود شدهايد. دو ديگر آن که، هنگامي که وارد قيام شديد با قاطعيت تمام عمل کنيد و به مهاجم حمله بريد. حالت دفاعي مرگ هر قيام مسلحانه است؛ قيام پيش از آنکه خود را با دشمنانش مقایسه و اندازهگیری کند از دست میرود. دشمنانتان را در حالي که نيروهايشان پراکنده ميشوند به شگفتي واداريد، آماده پيروزيهاي جديد، هر قدر کوچک اما روزانه باشيد؛ روحيهي بالايي که نخستين قيام موفقيتآميز به شما داده است حفظ کنيد و بدينگونه عناصر متزلزل اردوي خود را که همواره قويترين انگيزه را دنبال ميکنند و همواره طرف امنتر را در نظر دارند گرد آوريد؛ دشمنانتان را به عقب نشستن مجبور کنيد پيش از آنکه بتوانند قدرتشان را عليه شما جمعآوري کنند؛ به عبارت دانتون- بزرگترين استاد سياست انقلابي که تاکنون شناخته شده است- دلير باشيد، دلير باشيد، دليرتر!" همان منبع صص242-243
سرطان در کمین کارکنان زن در شیفت شب
با توجه به این تحقیقات، کار شیفت شب با افزایش 24 درصدی خطر ابتلا به سرطان پیشرفته و 49 درصدی افزایش خطر ابتلا به سرطان اولیه همراه است.
فقط زنان 50 سالهای که در شیفت شب کار میکردند به طور قابل توجهی به سرطان تخمدان مبتلا بودند.
بر اساس این تحقیقات، افزایش خطر ابتلا به سرطان در زنانی که در شیفت شب کار میکنند، میتواند با هورمون ملاتونین همراه باشد.
هورمون ملاتونین تنظیم کننده هورمونهای تناسلی، به ویژه استروژن است و به طور معمول در شب تولید میشود اما توسط نور سرکوب میشود.
تولید ملاتونین در بدن، در شب ١٠ برابر میزان آن در روز است و این هورمون در کنار وظایف دیگر، فعالیتهای بدن هنگام خواب را تنظیم میکند و به جهت ارتباط ترشح آن با نور، به تنظیم خواب و بیداری کمک میکند.
میزان ملانونین در بدن انسان در روزهای زمستان که تابش نور صرفاً چند ساعت است، افزایش مییابد. خستگی و احساس خواب، افسردگی زمستانی و ناراحتیهای هنگام خواب میتواند از نتایج فصل زمستان باشد، بدین خاطر پیاده روی در روزهای این فصل توصیه میشود.
پایین بودن مقدار ملاتونین در بدن میتواند باعث بیخوابی شود. بدن با افزایش سن، ملاتونین کمتری تولید میکند که در نتیجه مدت خواب به طور میانگین کاهش یافته و باعث بیخوابی میشود.
حتی کارهای شیفتی و سفرهای دور نیز میتواند بر مقدار ملاتونین در بدن به خاطر تغییر ساعات خواب و بیداری تأثیر منفی داشته باشد. ملاتونین یک هورمون مهم، محافظ و یک آنتی اکسیدان قوی است.
پژوهشهای قبلی نشان داده است که شیفت شب کار ممکن است با افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان در ارتباط باشد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/263198
دستمزد ناچیز ۹۲ بر شمار کودکان کار میافزاید
دلیل کار کودکان، ناتوانی یا کم توانی سرپرستان آنها در تامین هزینههای زندگی است. سرپرستان بعضی از این کودکان حتی توان جسمی کار کردن ندارند و ما بقی اکثرا دست فروش یا کارگر هستند که درآمد بسیار پایینی دارند.
دلیل اصلی گسترش این پدیده افزایش تورم و فقیرتر شدن جامعه است و به همین دلیل با توجه به شرایط بد اقتصادی روز به روز بیشتر با این پدیده مواجه میشویم.
کودکانی که وارد بازار کار میشوند از داشتن حق مهم کودکی محروم میشوند. شرایط و محیط کار این کودکان مطلوب نیست و باعث میشود تا کودکان کار بصورت عمدی یا غیر عمدی در معرض انواع آسیبهای جسمی و روحی قرار گیرند.
تا زمانی که ریشه این مساله یعنی مناسبات اقتصادی موجود که خاص ایران هم نیست حل نشود نباید امید داشت تغییری جدی و عمیق در مساله کار کودک به وجود بیاید.
طبق ماده ۴۲ از بخش دوم پیماننامه جهانی حقوق کودک، نهادهای رسمی باید حقوق کودک را به مردم بیاموزند، با اینکه دولت ایران جزء گروه کشورهای اجراکننده این پیمان نامه است اما به نظر من شواهدی دال بر حمایتی واقعی، عینی و موثر وجود ندارد.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=57273
حواشی جشن کودکانی که روزانه ۱۰ ساعت کار میکنند
۲۲۰ کودک خانه کودک شوش: ایمان که ۱۴ سال دارد و از کلاس اول در خانه کودک تحصیل کرده است میگوید: «من تمام تلاشم را میکنم تا با کمک خانه کودک هر سال بتوانم دو پایه درسی را بخوانم و الان کلاس پنجمم، اگر کار نمیکردم و مثل بقیه هم سن و سالهای خودم از اول مدرسه میرفتم الان باید دوم راهنمایی میبودم.»
او که در خیابان دست فروشی میکند میگوید: «هر روز صبح میآیم خانه کودک، ساعت ۱۱ میروم سر کار و تا ۹ شب کار میکنم.»
ناجیه یکی دیگر از کودکان این مرکز میگوید: «من روزی ۴ ساعت دست فروشی میکنم اما در خانه هم مجبورم کمک مادرم کنم، او بیمار است و تنها نمیتواند کارهای خانه را انجام دهد.»
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=57202
تمسخر مطالبه کارگران در روند تعیین مزد سال ۹۲
بیانیه کارگران فلزکار و مکانیک:«درسال جاری گرانی هر روزه، امان کارگران را بریده و سفرههای ما هر روز خالیتر از روز قبل میشود»، طی ۳ ماه گذشته با افزایش قیمت ارز نیمی از قدرت خریدمان به جیب دلالان رفت و ۳ درصد ارزش افزوده کالاها به ما تحمیل شد.
«حداقل مزد سال آینده ۲ برابر از خط فقری که توسط منابع دولتی اعلام میشود کمتر است»، «با نرخی کمتر از نرخ تورم رسمی امسال، برای سال بعد حقوق تعیین میکنند، یعنی حداقل حقوق اعلام شده توسط شورای عالی کار، همیشه یکسال عقبتر از تورم سال بعد است».
این افزایش حقوق از طرف شورای عالی کار، بیاعتنایی به خواستههای جامعه کارگری و خانوادههای شریف زحمتکشان است».
به باور کارگران عضو در سندیكای فلزكار و مكانیك، دولت (به عنوان بزرگترین کارفرما) و کارفرمایان بخش خصوصی طبق دستورات صندوق بین المللی پول بر سر افزایش ۲۵ درصدی مزد سال ۹۲ بایکدیگر توافق کردهاند.
«به سخره گرفتن خواستههای طبقه کارگر در حالی صورت میگیرد که بیش از ۳۰ هزارامضای اعتراضی به وضعیت معیشتی خانوادههای کارگری ومشکلات زحمتکشان به مجلس و وزارت کار برده شد و ۲ هزارامضای اعتراضی دیگر نیز ازطرف کارگران شرکت واحد به وزارت کار داده شده است».
این کارگران همچنین با انتقاد از اظهارت سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص نحوه افزایش مزد سال ۹۲ میافزایند: در این میان توجیهات آقای عباسی رییس شورای عالی کار مبنی بر اینکه «اگر با تورم امسال برای سال بعد حقوق تعیین میکنیم، برای این است که ممکن است درسال آینده اصلا تورم نداشته باشیم» بسیار توهین آمیز است.
در خاتمه این بیانیه بر ضرورت اتحاد بیشتر کارگران، تشکیل نهادهای مستقل صنفی کارگری و ایجاد و تقویت تعاونیهای مصرف کارگری تاکید شده است.
بيمار را با چکش نميتوان بيهوش کرد!
اصلي ترين و پر مصرف ترين داروهاي بيهوشي در كشورآتراکوريوم، سووفلوران، ايزوفلوران هستند كه اين سه دارو در بازار موجود نيست يا خيلي کم است وبه سختي ميتوان اين داروها را پيدا كرد.
رئيس داروخانههاي 13آبان در پاسخ به سوال ديگري مبني براينکه براي مواجه با نبود داروهاي بيهوشي چه تدبيري انديشيده شده است، گفت: بايد آرام آرام شروع به دعا کنيم زيرا اگر اين داروهاي بيهوشي تامين نشوند اتاقهاي عمل تعطيل ميشوند. با چکش که نميشود مردم را بيهوش کرد، اگر تمام شرايط براي عمل جراحي مهيا باشد ولي داروي بيهوشي نباشد عملا هيچ کاري نميتوان انجام داد.بدن بيمار را که نميتوان زنده زنده با چاقوي جراحي بريد.
تمامي اين داروهاي بيهوشي ازخارج کشور وارد ميشوند، تحريم و مشکلات ارزي از دلايل کمبود داروهاي بيهوشي در کشور است.
«متاسفانه داروهاي قديمي که تا پيش از اين استفاده نميشده، دوباره وارد چرخه داروهاي بيهوشي شده است که اين ميتواند زنگ خطري براي سلامت بيماران باشد.» « ما در مواردي شاهد خطرات جاني براي برخي بيماران هستيم که منجر به مرگ بيماران شده است، اما برخي بيمارستانها بنا به دلايلي روي تبعات جاني کمبود داروهاي بيهوشي سرپوش ميگذارند.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/308896
مدیرعامل شركت تجهیزات پزشكی هلالاحمر: بررسیهای این شركت نشان میدهد كه سرنگهای چینی وارد شده استریل نشده و جان بیماران را به خطر انداخته است. از سوی دیگر كارخانه های هلالاحمر 500 میلیون سرنگ تولید میكند.
البته این كارخانه تنها كارخانه تولیدی سرنگ داخلی نیست و 17 كارخانه دیگر هم در تولید سرنگ نقش دارند. همین تعداد، مسئولان هلالاحمر را به این نتیجه رسانده است كه لزومی به وارداتی كه وزارت بهداشت انجام میدهد نیست. هلالاحمر همچنین اعتقاد دارد كه سرنگهای وارداتی از سمت چین سلامت بیماران ایرانی را به خطر انداخته است از سوی دیگر هم وزارت بهداشت اعتقاد دارد كه سرنگهای تولیدی داخل كشور مرغوب نیست و همین واكنشها باعث سوالات بیشماری در میان افكار عمومی درباره سرنگهای موجود شده است.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/308931
جالبترين واردات کالا به کشور: ۵۰۰کیلو مارمولک،۷۴۰ تن آدامس ، ۶تن کراوات ،۲۲ تن عصا، ۲۶ تن کلاه گیس، ۲۰۵تن سنجاق قفلی........
در یکی دو ماهه اخیر وقتی که موضوع کمبود و گرانی دارو مطرح شد ، وزیر معزول بهداشت خبر از واردات زین اسب و غذای سگ و گربه و اختصاص ارز دولتی برای واردات دها قلم کالای غیرضرورداده بود. در بررسی آمار واردات طی سالی که در روزهای پایانیش هستیم با نام کالاهایی روبرو شدیم که دانستن نام و موضوع آنها برای شما خالی از لطف نمی تواند باشد:
* نیم تن مارمولک (کد تعرفه ۰۱۰۶۲۰۹۰)
* ۷۴۰ تن آدامس (کد تعرفه ۱۷۰۴۱۰۰۰)
* بیش از یک میلیون تن آدامس(کد تعرفه ۲۱۰۶۹۰۸۵)
* ۵۰۰کیلو غذای سگ و گربه (کد تعرفه: ۲۳۰۹۱۰۰۰)
* ۱۷ تن غذای ماهی آکواریومی ( کد تعرفه ۲۳۰۹۹۰۲۰ و ۲۳۰۹۹۰۱۰)
*۹ هزار تن شن و ماسه (کد تعرفه: ۲۵۰۶۱۰۹۰و ۲۵۰۶۱۰۱۰ و۲۵۰۵۹۰۰۰ ).
* ۵ هزار تن "خاک" رس!!!!!!( کد تعرفه: ۲۵۰۷۰۰۹۰) خاک کیلویی ۵۰۰-۶۰۰ تومان!
* نیم تن قلوه سنگ!!!!( کد تعرفه: ۲۵۱۷۱۰۱۰).
* ۱۲ و نیم هزار تن کود حیوانی هر کیلو ۴۰۰ تا ۵ هزار تومان(کد تعرفه:۳۱۰۱۰۰۰۰)
* نیم تن فرآورده هایی برای آرایش لب با کد تعرفه ۳۳۰۴۱۰۰۰
*۱۲۵ هزار کیلو ریمل یا فرآورده های برای آرایش چشم (کد تعرفه ۳۳۰۴۲۰۹۰)
* ۲۲۱ تن مرگ موش (کد تعرفه: ۳۸۰۸۹۹۱۹)
* ۹۷۳ تن در بطری پلاستیکی (کد تعرفه: ۳۹۲۳۵۰۰۰)
* نیم تن محافظ بهداشتی (کد تعرفه ۴۰۱۴۱۰۰۰)
* یکهزار و ۴۰۰ تن خاک اره (کد تعرفه ۴۴۰۱۳۹۰۰)
* ۳ هزار تن ذغال چوب (کد تعرفه: ۴۴۰۲۹۰۰۰)
* ۱۴۲ تن دستمال کاغذی (کد تعرفه ۴۸۱۸۲۰۰۰)
* ۲ تن دفتر مشق(کد تعرفه ۴۸۲۰۲۰۰۰)
* ۳ هزار تن پشم (کد تعرفه: ۵۱۰۵۲۱۰۰ و ۵۱۰۵۱۰۰۰ و ۵۱۰۱۲۱۰۰)
* ۶ تن کراوات (کد تعرفه: ۶۲۱۵۹۰۰۰)
* ۲۲ تن عصا(کد تعرفه ۶۶۰۲۰۰۰۰)
* ۲۶ تن کلاه گیس (کد تعرفه ۶۷۰۴۱۱۰۰ و ۶۷۰۴۹۰۰۰)
* نیم تن موی انسان (کد تعرفه ۶۷۰۳۰۰۰۰)
*یک تن ریش و ابروی مصنوعی(کد تعرفه ۶۷۰۴۱۹۰۰)
* نیم تن نطفه نا معلوم و اسپرم گاو(کد تعرفه ۰۵۱۱۹۹۱۰ و ۰۵۱۱۱۰۰۰ وارد شده در تمامی ماه های امسال)
* واردات ۱۵ تن پیاز و موسیر(کد تعرفه ۰۷۰۳۱۰۰۰ وارد شده در اردیبهشت امسال)
* ۱۱۵ تن استخوان و استخوان توی شاخ و روده(کد تعرفه۰۵۰۶۹۰۰۰ و ۰۵۰۴۰۰۰۰)
* ۲۷ تن حلزون و صدف دو کپه ای (کد تعرفه ۰۳۰۷۲۹۰۰ و ۰۳۰۷۳۹۰۰)
* ۲ هزار تن سگ ماهی (کد تعرفه ۰۳۰۳۸۹۰۰)
*۱۸۲ تن ماهی آکواریوم(کد تعرفه: ۰۳۰۱۱۹۰۰ و ۰۳۰۱۱۱۰۰)
* ۶۳ تن شیشه شربت-دارو (کد تعرفه ۷۰۱۰۹۰۸۰)
* ۶ تن چشم مصنوعی (کد تعرفه ۷۰۱۸۹۰۱۰)
* ۵۰۰ تن میخ (کد تعرفه ۷۳۱۷۰۰۰۰) + ۳۳۸ تن میخ پرچ (کد تعرفه ۷۶۱۶۱۰۱۰)
* ۲۶ هزار تن پیچ و مهره (کد تعرفه ۷۳۱۸۱۲۹۰ و ۷۳۱۸۱۲۱۰ و ۷۳۱۸۱۱۹۰ و ۷۳۱۸۱۴۱۰و ۷۳۱۸۱۳۹۰)
* ۲۰۵ تن سنجاق قفلی (کد تعرفه: ۷۳۱۹۴۰۰۰)
* ۵۰۰ تن کلنگ(کد تعرفه: ۸۲۰۱۳۰۰۰)
* ۸۲۰ تن بیل (کد تعرفه ۸۲۰۱۱۰۰۰)
* ۲ هزار و ۲۰۰ تن اره دستی و نواری (کد تعرفه ۸۲۰۲۴۰۰۰ و ۸۲۰۲۳۹۰۰ و ۸۲۰۲۲۰۰۰و ۸۲۰۲۱۰۰۰)
* ۸۰۰ تن مداد تراش(کد تعرفه ۸۲۱۴۱۰۱۰).
ساعاتی پیش، لورا بولدرینی رییس مجلس ایتالیا شد
لورا که ۵۲ سال دارد سخنگوی پیشین آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد در ای
تالیا بود. او با اکثریت قاطع ۳۲۷ رای مثبت بر صندلی ریاست پارلمان تکیه خواهد زد. لورا بولدرینی در رشته های حقوق و زورنامه نگاری تحصیل کرده و سومین رییس مجلس زن تاریخ ایتالیا میباشد
.
این مورچه های نازنین !
از رفتار مورچهها میتوانیم چهار درس مهم بگیریم که به ما برای داشتن زندگی بهتر کمک میکنند.
1. مورچهها هیچوقت تسلیم نمی شوند. آیا متوج
ه شدهاید که چطور مورچهها همیشه به دنبال راهی برای رد شدن از موانع هستند؟ انگشتتان را در راه یک مورچه قرار دهید و آن را دنبال او بکشانید، یا حتی روی او. مدام به دنبال راهی برای عبور از انگشت شما خواهد بود. هیچوقت یکجا نمیایستد و گیج نمیماند. هیچوقت دست از تلاش بر نمیدارد و عقب نمیکشد.
2. مورچهها همه تابستان به فکر زمستان هستند. داستان قدیمی گنجشک و مورچه را یادتان هست؟ در اواسط تابستان، مورچهها به شدت مشغول جمع کردن آذوقه برای زمستان خود هستند—درحالیکه گنجشک برای خود خوش میگذراند. مورچهها میدانند که تابستان—اوقات خوش—برای همیشه نمیماند. بالاخره زمستان میآید.
3. مورچهها همه زمستان به فکر تابستان هستند. وقتی با سرمای طاقتفرسای زمستان مواجه میشوند، همیشه به خودشان یادآور میشوند که این همیشگی نخواهد بود و بالاخره تابستان فرا میرسد. و با اولین اشعه های خورشید تابستان، مورچهها بیرون میآیند و آماده کار و تلاش و تفریح هستند.
4. مورچهها هرچه از توانشان برمیآید را انجام میدهند. مورچهها چه مقدار غذا در تابستان جمع میکنند؟ هرچقدر که بتوانند! این الگوی خیلی خوبی برای کار است. هرچه که از دستتان برمیآید را انجام دهید. یک مورچه نگران این نیست که مورچه دیگر چقدر غذا جمع کرده است. عقب نمیکشد و به این فکر نمیکند که چرا باید اینقدر سخت تلاش کند. از حقوق کم خود هم شکایت نمیکند. آنها فقط سهمشان را از کار انجام میدهند.
موفقیت و خوشبختی معمولاً درنتیجه 100% به دست میآید—یعنی همه آنچه که در توان دارید را به کار گیرید. اگر به اطرافتان نگاه کنید، افراد موفقی را میبینید که با هرچه در توانشان هست زحمت میکشند.
پس:
1) عقب نکشید.
2) به فکر آینده باشید.
3) مثبتاندیش باشید.
4) تا منتهای توان خود تلاش کنید.
و یک درس دیگر هم هست که میتوانید از مورچهها یاد بگیرید. آیا میدانستید که مورچهها میتوانند شیئی با 20 برابر وزن خود حمل کنند؟ شاید ما هم همینطور باشیم. ما میتوانیم سختیها را به دوش بکشیم و حجم کارهای سخت و زیاد را مدیریت کنیم. دفعه بعد که چیزی موجب ناراحتیتان شد و تصور کردید که قادر به تحمل آن نیستید، دلسرد نشوید. به آن مورچه کوچک فکر کنید و یادتان باشد که شما هم میتوانید وزن بیشتری را به دوش بکشید!
شگفت انگیز!
Aerogel یا دود منجمد ، با دارا بودن 96 درصد هوا سبک ترین جسم جامد به حساب میاد .
در صورتی که یک قطعه کوچکی از آن را در دست خود بگیرید ، عملا غیر ممکن است که آن را ببینید یا احساس کنید، اما اگر به آن ضربه بزنید ، مانند اسفنج است .
این ماده تا 4000 برابر وزن خود را تحمل می کند و در برابر انفجار مستقیم دو پوند دینامیت مقاوم است. این ماده همچنین بهترین عایق موجود شناخته شده است.
via
• » ѕανє συя gяєєη
وقتی در زندگی ، محبت حاکم باشد ، دیگر فرقی نمی کند به وقت نیاز چه کسی آن دیگری را با خود می برد .
عمو نوروز! نیا این جا... که این خونه عزاداره
پدر خرجِ یه سال قبلِ شبِ عیدُ بدهکاره
چشای مادر از سرخی مثِ ماهیِ هفت سینن ،
که از بس تر شدن دائم، دیگه کم کم نمی بینن
برادر گم شده پُشتِ سُرنگای فراموشی
تن خواهر شده پر پر تو بازارِ هم آغوشی...
توی این خونه ی تاریک کسی چشم انتظارت نیست،
تا وقتی نونُ خوش بختی میونِ کوله بارت نیست!
عمو نوروز! نیا این جا! بهار از یادِ ما رفته!
توی سفره نه هفت سینه، نه نونه، نه پولِ نفته!
عمو نوروز! تو این خونه تمامِ سال زمستونه
گُلُ بلبل یه افسانه س فقط جغده که می خونه
بهارُ شادیِ عیدُ یکی از این جا دزدیده
یکی خاکسترِ ماتم رو تقویمِ ما پاشیده...
توی این خونه ی تاریک کسی چشم انتظارت نیست،
تا وقتی نونُ خوش بختی میونِ کوله بارت نیست!
یـغـمــا گلــرویــی
آن چه که بسیاری جوامع امروزی از زنان و دختران میخواهند: نبینید، نشنوید، صحبت نکنید، سر به زیر باشید. پس چگونه نصفی از جامعه آموزش ببینند؟
ممکن است ناراحت شوید ولی واقعیت دارد
روزنامه بهار نوشت:
کمتر مردمی در دنیا به اندازه ما ایرانیها «خاص» هستند. شاید هم اصلا ملتی مانند ما وجود نداشته باشد.
مثلا میتوانیم مورد هجوم اقوام مختلف قرار بگیریم و اجازه دهیم سالیان سال با ظلم و جور بر ما حکومت کنند، بعد با افتخار بگوییم این ما بودیم که مهاجمان را در خودمان حل کردیم. میتوانیم محو هنر دیگران باشیم ولی ادعا کنیم هنر نزد ایرانیان است و بس! قادریم در اوج تکبر، لب به تحقیر دیگران بگشاییم و مثلا بگوییم این عربهای فلان و بهمان، ولی برای دو روز عشق و حال، در فرودگاه دوبی به صف شویم و به هر ذلتی تن دهیم. یا میتوانیم بگوییم این ترکیه ای های چنین و چنان، ولی برای چرخیدن در استانبول و تاب خوردن در آنتالیا از سر و کول هم بالا رویم.
وقتی هم برمیگردیم، به جای این که کمی به قابلیت، درایت و شایستگی همین عربها و ترکها فکر کنیم، با همان تکبر همیشگی میگوییم از صدقه سر ما آدم شدهاند! میتوانیم ادعا کنیم بافرهنگترین ملت دنیاییم، ولی سطل زبالههایمان را در جوب آب خالی کنیم. بگوییم بااخلاقترین مردمانیم، ولی در چشم برهمزدنی چنان زیرآب دوست و همکارمان را بزنیم که نفهمد از کجا خورده است.
فرزندمان را میفرستیم آمریکا کارگر پمپ بنزین یا گارسن میشود، بعد به جای این که به خاطر حیف و میل آن همه پول بزنیم پس کلهاش، با افتخار اعلام میکنیم آقازاده «ناسا» را اداره میکند.
در تاکسی و اتوبوس تحلیل سیاسی ارائه میدهیم، ولی وقت عمل که میشود میگوییم ما مردم از چیزی خبر نداریم. میتوانیم به طرز شگفتانگیزی غر بزنیم و انتقاد کنیم، ولی هیچ تلاشی هم برای رفع مشکلات نکنیم. مینشینیم بیرون گود و نفسکش میطلبیم ولی هنگام به میدان رفتن، تبنوبه میگیریم و باید به مرخصی استعلاجی برویم.
میرویم در پستو شعارهای آنچنانی میدهیم، ولی وقت پرداخت هزینه برای تحقق همان شعارها، ابرو بالا میاندازیم و با نگاه عاقل اندر سفیه میگوییم ای آقا! اینها همهاش بازی است بعد هم آن نگونبختی را که شهامت به خرج داده و برای همان شعارها وارد گود شده، متهم میکنیم که پی منافع خودش رفته است. پشت سرمان تابلو میزنیم «کاسب حبیب خداست» بعد برای دوزار سود بیشتر به همه اعتقاداتمان چوب تاراج میزنیم. تحصیل مال نامشروع را فعل حرام میدانیم، ولی برای مشروعیت دادن به مال حرام خودمان هزار تبصره دست و پا میکنیم.
میتوانیم مانند یک معلم اخلاق، در نکوهش ناهنجاریها و رفتارهای ناپسند که باعث تضییع حقوق دیگران میشود، داد سخن سر دهیم، ولی بعد در صف نان، خودمان را جلوی دیگران جا کنیم یا برای فرار از ترافیک با سرعت در مسیر مخالف برانیم و اسمش را هم زرنگی بگذاریم.
میتوانیم در مذمت فرد یا سازمانی ساعتها سخنرانی کنیم اما به محض آن که منفعتی از جانب همان فرد یا سازمان عایدمان شود، در ستایش و مدحش، مثنوی بسراییم.
در برخی بزنگاهها، نقشآفرینی نمیکنیم یا میکنیم؛ در هر صورت اگر نتیجه باب میلمان در بیایید، میگوییم کار انگلیسها بود. در ادوار مختلف مسئولیت همه کاستیها را گردن حکومتها میاندازیم، بیآنکه به رویمان بیاوریم حاکمان از سیارهای دیگر نیامدهاند و مردمی از جنس خودمان هستند که اگر بیراهه رفتهاند ما هم در مهیا کردن شرایط کجرویها بیتقصیر نبودهایم. خلاصه آنقدر میتوانیم بهطور همزمان خصوصیات متضاد بروز دهیم که در «خاص» بودنمان هیچ شک و شبههای باقی نماند، ما مردم نازنین و خاص ایرانزمین.
'ما تقریبا مطمئنیم ذره بنیادی را کشف کردهایم'
تصویری از برخورد پروتون با پروتون در شتابدهنده سرن. خطوط سبز الکترونهای حاصل از برخوردند
جو اینکادلا مدیر پروژه CMS (یکی از دو آشکارساز سرن): "نتایج اولیه ای که از بررسی کل داده های آزمایش سال ۲۰۱۲ به دست آمده بسیار جالب هستند و برای من کاملا روشن است که ما با هیگز بوزون سروکار داریم، اگرچه هنوز برای دانستن اینکه این چه نوعی از هیگز بوزون است راه درازی در پیش داریم."
دیو چارلتون سخنگوی پروژه اطلس، دیگر آشکارساز سرن:" نتیجه تازه و زیبایی که به دست آمده محصول تلاش عظیم و از خودگذشتگی افراد زیادی بوده است. نتیجه حاصله ذره جدیدی را نشان می دهد که قرینگی-چرخش هیگز بوزون را دارد، همانطوری که در مدل استاندارد پیش بینی شده است."
حدود هفت ماه پیش در برخورددهنده هادرونی بزرگ (LHC) که در سرن سوییس قرار دارد آزمایشی انجام شد که به گفته دانشمندان دانش فیزیک نظری را تغییر داد. دانشمندان پروتونها (هسته اتم) را تا سرعت نور شتاب دادند(در دو جهت مخالف تا به هم برخورد کنند) و ذرات کوچکتری را که در این برخورد ایجاد شد بررسی کردند، به امید اینکه برخی پرسشهای اساسی را پاسخ دهند و ذره موسوم به هیگز بوزون را پیدا کنند.
بر اساس نظریه موسوم به مدل استاندارد، تمام مواد از ذراتی بنیادی ساخته شده اند: شش کوارک و شش لپتون. کوارکها پروتونها و نوترونها را شکل می دهند و لپتونها هم الکترونها و نوترینوها را (نوتروینو الکترون بدون بار است). فیزیکدانها فکر می کنند کوارکها و لپتونها را نمی توان به اجزای کوچکتری خرد کرد.
دانشمندان چهار نیروی بنیادی طبیعت را همنیروی هسته ای ضعیف، نیروی هسته ای قوی، جاذبه یا گرانش و نیروی الکترو مغاطیسی می دانند. بر اساس مدل استاندارد این چهار نیرو هر کدام یک ذره معادل دارند به نام بوزون که در واقع این نیروها را به ماده منتقل می کنند. برای اینکه این نیروها به ماده منتقل شوند تمام ذرات بنیادی باید از میدانی بگذرند به نام میدان هیگز. اما خود این میدان هیگز هم به یک ذره حامل نیاز دارد که به هیگز بوزون معروف است. این ذره قطعه گمشده مدل استاندارد بود و حالا دانشمندان فکر می کنند آن را یافته اند.
در واقع فیزیک ذرات هر ذره را دارای دو ویژگی می داند: چرخش و قرینگی. قرینگی باعث کنش متقابل ذرات می شود اما پذیرفتن مفهوم قرینگی به معنای آن است که ذره باید بدون جرم باشد. دانشمندان مشکل را این گونه حل کرده اند که ذرات بنیادی جرم ندارند اما با عبور از میدان هیگز دارای جرم می شوند. اما آنچه خودِ میدان هیگز را با دیگر ذرات یا نیروها در کنش قرار می دهد هیگز بوزون است.
اطلاعاتی که از آزمایش ماه ژوئیه ۲۰۱۲ به دست آمد نشان می دهد ذره ای که در آن برخورد عظیم تولید شده، به هیگز بوزونی که در مدل استاندارد توصیف شده بسیار نزدیک است. البته اگر این ذره خصوصیاتی کاملا متفاوت نشان می داد دانشمندان را بیشتر خوشحال می کرد چرا که افقی تازه پیش روی آنها قرار می داد؛ اما اثبات وجود این ذره هم گامی بزرگ در تایید صحت مدل استاندارد است. نظریه ای که در دهه شصت و هفتادمیلادی از ترکیب نظریه نسبیت انشتین و نظریه کوانتوم حاصل شد.
"فیزیک از چهارم ژوئیه (۱۴ تیر) تغییر کرده است. قبلا ما یک سوال مبهم داشتیم، آیا اصلا ذره ای وجود دارد؟ اما حالا سوال ما دقیقتر شده: آیا این ذره که پیدا کرده ایم هیگز بوزون است و آیا این هیگز بوزون با پیش بینی مدل استاندارد تطبیق می کند؟"
بر اساس مدل استاندارد هیگز بوزون چرخش ندارد اما قرینگی مثبت دارد. این دقیقا همان نتیجه ای است که در آزمایش بزرگ سرن به دست آمده است.
اما دلیل اینکه فیزیکدانهای سرن با قاطعیت اعلام نکرده اند هیگر بوزون را یافته اند این است که بر اساس نظریه موسوم به ابرتقارن ممکن است پنج نوع مختلف هیگز بوزون وجود داشته باشد.
برای پاسخ دادن به این سوال، دانشمندان می خواهند دوباره در برخورددهنده هادرونی بزرگ آزمایش دیگری انجام دهند. اما این برخورددهنده درست یک ماه پیش برای تعمیرات و برای ارتقا سیستم به مدت دو سال تعطیل شد؛ بنابراین برای اثبات قطعی ذره باید تا سال ۲۰۱۵ صبر کرد.
منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی
آفریقای جنوبی مبتلا به آچ آی وی
حداقل ۲۸ درصد دانشآموزان دختر آفریقای جنوبی به آچ آی وی مثبت مبتلا هستند.
این آمار نزد دانشآموزان پسر تنها ۴ درصد است.در سال ۲۰۱۱، ۹۴ هزار دانشآموز دختر حامله شدند و ۷۷ هزار نفر در مراکز دولتی سقط کردند.
طبق آمارهای دولتی ده درصد جمعیت آفریقای جنوبی، به ویروس اچ آی وی مبتلا هستند.
با توجه به آمار ابتلای پسران جوان به ویروس اچ آی وی، واضح است که این دختران دانشآموز با آنها رابطه جنسی ندارند و در عوض آنها با مردان مسنتر از خودشان رابطه جنسی برقرار میکنند.
برخی دختران حامله که بین ده تا ۱۴ سال سن دارند، به ویروس اچ آی وی مبتلا هستند.سال گذشته بیش از ۲۶۰ هزار نفر در آفریقای جنوبی به دلیل ابتلا به ایدز جان خود را از دست دادند که این نیمی از آمار کلی مرگ و میر در آن کشور را تشکیل میداد.
منبع: دانش و فن یورونیوز فارسی
زنی به زندگی 15 ماهه بر بالای درخت پایان داد
زنی استرالیایی فعال محیط زیست که مدت 15 ماه را در ارتفاع بیش از 60 متری یک درخت اکالیپتوس گذرانده بود به دلیل آتش سوزی مجبور به پایین آمدن شد.
میراندا گیبسون 31ساله از دسامبر سال 2011 که در اعتراض به قطع درختان بالای این درخت رفته بود سرانجام به دلیل آتش سوزی از بالای درخت پایین آمد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262973
وبلاگ آموختن: حرکتهای فردی در هیچ کجای جهان پاسخ اجتماعی نگرفته و نخواهد گرفت. باید آن انگیزه را(حفظ محیط زیست) اجتماعی کرد تا پاسخ بگیرد.
دستگیری سارق 16 ساله با 20 فقره سرقت
سارق 16 ساله با 20 فقره سرقت در این استان دستگیر شد.
این سارق که سابقه 20 فقره سرقت دارد، در حین سرقت سیم و کابل برق توسط مأموران آگاهی دستگیر شد.
طی بازرسیهای به عمل آمده از متهم، مقدار 23 کیلوگرم سیم سوخته از وی کشف شد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262979
آلودگی هر پرواز هواپیما مساوی 3 هزار خودرو
هر فروند هواپیما در هر بار نشست و برخاست برابر 3هزار دستگاه خودرو ایجاد آلودگی میکند.
این پیشنهاد سازمان محیط زیست برای کاهش آلودگی هوا و جلوگیری از تشدید آن در کلان شهر تهران بوده است اما این طرح به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده است.
پروازهای فرودگاه مهرآباد سهم قابل توجهی در افزایش آلودگی کلانشهر تهران دارد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/263011
رمال و فال گیر 800 میلیونی دستگیر شد
رمال دروغین(مگر رمال راستگو هم هست؟ وبلاگ آموختن) که با وعدههای دروغین و با سوءاستفاده از تفکرات خرافه پرستی یک خانواده از آنها در حدود 800 میلیون تومان اخاذی کرده بود، توسط پلیس آگاهی دستگیر شد.
تعدادی از شهروندان خانم در دادسرای ناحیه 7 تهران و طرح شکایت تحت عنوان کلاهبرداری، آنها در اظهارات خود عنوان داشتند که خانمی به بهانه شکستن طلسم و مشکل گشایی، از هر کدام از آنها مبالغ میلیونی و حتی چند ده میلیون تومانی گرفته اما در مشکلات آنها هیچگونه گشایشی صورت نگرفته است.
نماینده حقوقی مالباختگان: موکلین بنده در جلسات عمومی خانوادگی، به صورت هفتگی با یکدیگر ملاقات کرده و متهمه نیز در همین جلسات ضمن طرح آشنایی و دوستی، با مشکلات شخصی و خانوادگی آنها آشنا و به بهانه فال گیری و رمالی و رفع مشکلات، اقدام به گرفتن پول از آنها کرده است.
خانمی به نام سودابه متولد 1350 با طرح دوستی و حضور در جلسات هفتگی مالباختگان که همگی از اعضای خانواده و بستگان یکدیگر هستند، با آنها رابطه دوستی برقرار داده و پس از بدست آوردن اطلاعات متفاوت از مالباختگان و بیشتر اطرافیان آنها اعلام می کرد که این افراد جادو شده و نیاز به باز کردن طلسم و جادو دارند؛ لذا به بهانه بازگشاشی مشکلات، شکات را ترغیب به پرداخت پول میکرد.
متهمه در خیابان شریعتی ـ خیابان کلیم کاشانی شناسایی ، دستگیر شد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/263009
مسافری که به خاطر نبود محارم مهماندار و همه زنان هواپیما، پرواز را به تاخیر انداخت!
یک مسافر عربستانی در پرواز جده به دمام، اصرار داشت که مهماندار و تمامی زنانیکه محارم آنها همراهشان در پرواز حضور ندارند؛باید از هواپیما پیاده شوند و گرنه اجازه پرواز نخواهد داد.
عصر دیروز هنگامیکه مهماندار هواپیما برای راهنمایی های پرواز به سراغ این مسافر رفت با سوال عجیب این مرد روبرو شد؛او از مهماندار پرسید چرا تو بدون وجود شخصی از محارمت در پرواز حضور داری؟
او سپس مانع پرواز هواپیما شد و اعلام کرد تمامی زنانی که یکی از محارم خود را بهمراه ندارد باید از هواپیما پیاده شوند
این اصرار پرواز را با 2 ساعت تاخیر روبرو کرد و در نهایت امنیت فرودگاه مجبور شدند این مرد که پسرش نیز همراهش بود را با اعمال زور از هواپیما خارج کنند تا این هواپیما به سمت مقصد پرواز کند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/263042
وبلاگ آموختن: افکار حاکم بر هر جامعهای افکار طبقه حاکمه است.
فیلم > میمون شستشوی وسایل و مراقبت از بچه اش برای دآنلود به وب ریر مراجعه کنید..
uplod.ir/plil8uk7a0t6/469712_227.flv.htm
،" بودن "
گر بدین سان زیست باید پست
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوائی نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه بن بست
گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از
ایمان خود، چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک!
"شاملو "

آفریقای جنوبی دارای بزرگترین برنامه مقابله با ایدز/اچ آی وی در دنیا است
حداقل ۲۸ درصد دانشآموزان دختر آفریقای جنوبی به آچ آی وی مثبت مبتلا هستند.
این آمار نزد دانشآموزان پسر تنها ۴ درصد است.
آرون موتسوالدی، وزیر بهداشت آفریقای جنوبی در باره نرخ بالای دختران آچ آی وی مثبت گفته است که مردان مسنتر از این افراد از آنها سوء استفاده میکنند.
او گفته است که در سال ۲۰۱۱، ۹۴ هزار دانشآموز دختر حامله شدند و ۷۷ هزار نفر در مراکز دولتی سقط کردند.
طبق آمارهای دولتی ده درصد جمعیت آفریقای جنوبی، به ویروس اچ آی وی مبتلا هستند.
وزیر بهداشت آفریقای جنوبی گفته است که با توجه به آمار ابتلای پسران جوان به ویروس اچ آی وی، واضح است که این دختران دانشآموز با آنها رابطه جنسی ندارند و در عوض آنها با مردان مسنتر از خودشان رابطه جنسی برقرار میکنند.
او تاکید کرده که باید دست به اقدامی در این رابطه زد چون این افراد در حال نابود کردن فرزندان آفریقای جنوبی هستند.
آقای موتسوالدی گفته است که برخی دختران حامله که بین ده تا ۱۴ سال سن دارند، به ویروس اچ آی وی مبتلا هستند.
جیکوب زوما، رئیسجمهور آفریقای جنوبی، آرون موتسوالدی را در سال ۲۰۰۹ به عنوان وزیر بهداشت منصوب کرد. تلاشهای او برای مقابله با این بیماری با تحسین رو به رو شده است.
آفریقای جنوبی دارای بزرگترین برنامه مقابله با ایدز/اچ آی وی در دنیا است.
تعداد مبتلایان به اچ آی وی در این کشور که از داروهای رترو ویروسی استفاده میکنند، از زمانی که آقای موتسوالدی وزیر بهداشت شده، دو برابر شده است.
آفریقای جنوبی طی این چند سال بزرگترین برنامه کنترل ایدز با داروهای رترو ویروسی را دارد.
دولت قبلی در آفریقای جنوبی چنین برنامهای نداشت.
سال گذشته بیش از ۲۶۰ هزار نفر در آفریقای جنوبی به دلیل ابتلا به ایدز جان خود را از دست دادند که این نیمی از آمار کلی مرگ و میر در آن کشور را تشکیل میداد.: منبع بی بی سی
قطع انگشتان کودک کار ۱۴ساله درچرخ گوشت
خبرگزاری هرانا - دختر ۱۴ ساله که در قنادی کار میکرد، چهار انگشت خود را در چرخ گوشت از دست داد.
بنا به گزارش آفتاب، در این حادثه که در یک کارگاه قنادی در روستای رباط سرپوش از توابع شهرستان سبزوار صبح امروز به وقوع پیوست چهار انگشت کارگر ۱۴ ساله قنادی قطع شد.
ماموران نجات آتش نشانی سبزوار بلافاصله به محل حادثه اعزام شدند که پس از رسیدن به محل و ارزیابی حادثه، اقدام به بازکردن محفظه تیغ و میله مارپیچ چرخ گوشت کردند و همراه مصدوم با خودرو اورژانس ۱۱۵ به بیمارستان امداد سبزوار انتقال دادند.
به گزارش فارس، بعد از عملی که ۴۵ دقیقه به طول انجامید، دست دختر ۱۴ ساله در حالی از چرخ گوشت رها شد که متاسفانه ۴ انگشت خود را از دست داده بود.
منبع : http://hra-news.org/1389-01-27-05-29-40/15144-1.html
کار زنان یا اجباری برای زنده ماندن؟
سروناز بهبهانی
(وبلاگ آموختن ضمن تبریک روز جهانی زن به خانم سروناز بهبهانی و دست مریزاد به خاطر مقالهی مبسوط و زیبایی که به نگارش در آوردهاند به همهی کاربران عزیز توصیه میکنم که حتما" این مقاله را با صبر و حوصله مطالعه نمایند زیرا بسیار آموزنده است.)
در این روزگار بی سر و سامان و این روزهای شلوغ و پر ترافیک که اخبارقیمتها از سکه و دلار گرفته تا آجیل و لباس، ذهن شهروندان را پر کرده و مردم لنگ لنگان و شتاب زده به استقبال نوروز میروند، شاید به خاطر آوردن روز ۸ مارس از لابه لای صفحات تقویمهای مردانه انتظار زیادی باشد. اما تلاش برای هم صدایی با مردمان مترقی جهان وآداب حضور در دهکده جهانی حکم میکند که روز هجدهم اسفند ماه را که مصادف با روز جهانی زن است به خاطر بیاوریم. روزی که سالهاست بر پایه سنتى مبارزه کارگران زن علیه شرایط سخت کاریشان در خاطرهٔ آزاد اندیشان دنیا مانده است.
تاریخ روز جهانى زن هم زمان با تاریخ مبارزه سیاسى و اجتماعى علیه تبعیض است. این روز روز همبستگى براى مبارزه در راه برابرى حقوق و شرایط بهتر کارى و زندگى زنان است. انتخاب این روز به عنوان روز جهانى زن به زمانی بر میگردد که زنان کارگر نساجى در شهر نیویورک امریکا دست به اعتراض زدند. شرایط کارى سخت و غیر انسانى و دستمزد کم کارگران زن که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم همراه با مردان در کشورهاى صنعتى وارد بازار کار شده بودند، آنان را وادار به اعتراض و مبارزه صنفى به شکل هاى سازمان یافته و یا غیر متمرکز علیه این بى عدالتى مى کرد.
در چنین روزی یعنی روز ۸ مارس ۱۸۷۵(وبلاگ آموختن:1857 صحیح است.) زنان کارگر کارخانجات نساجی در شهر نیویورک برای بهبود شرایط کارشان و در اعتراض به پایین بودن سطح دستمزدشان، دست به تظاهرات زدند. این حرکت به درگیری قهر آمیز با پلیس آمریکا انجامید و پلیس بطور وحشیانه به تظاهرات حمله کرد و آنرا سرکوب نمود. عدهای از زنان تظاهر کننده زخمی و دستگیر شدند. این مسئله باعث شد که زنان کارگر دیگر هم کم کم به حقوق انسانی خود آگاهی پیدا کنند و سعی کنند که راه آنها را ادامه بدهند.
حرکت اعتراضی هر سال به حالت آشکار و یا مخفی در کارخانههای مختلف ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال ۱۹۰۹ این روز به عنوان نخستین روز ملی زنان در آمریکا تثبیت شد. سپس در کنگرهٔ بین المللی سوسیالیستها که در سال ۱۹۱۰ در کپنهاگ دانمارک برگزار گردید، «کلارا زتکین» زن سوسیالیست از حزب سوسیال دموکرات آلمان ۸ مارس را به عنوان روز جهانی مبارزه زنان پیشنهاد و کنگره این پیشنهاد را تصویب میکند. یک میلیون زن سوسیالیست و کارگر و دیگر اقشار اجتماعی همراه مردان خواهان حقوق سیاسی ـ اجتماعی برابر برای همه زنان و مردان شدند. آنها در ۸ مارس سا ل ۱۹۱۱ در کشورهای آلمان، دانمارک، سویس و استرالیا تظاهراتی بر پا كردند و با جشن و سخنرانی، خواهان حق رأی، حق کار و آموزش حرفهای برای زنان شدند. در همین سال در روسیه و چین هم تظاهراتی به مناسبت ۸ مارس برگزار شد. در مدتی کمتر از یک هفته از ۸ مارس در آتش سوزی «تریانکل» در شهر نیویورک به خاطر نبود دستگاههای امنیتی و بدی شرایط کار، ۱۴۹ زن کارگر جان باختند. همین موضوع باعث شد که تظاهرات ۸ مارس سال بعد به طور وسیعی در سراسر دنیای متمدن برگزار شود و بدی شرایط کار، مورد اعتراض قرار گیرد. این روز کم کم به روز مخالفت زنان کارگر با کارفرمایان سرمایه دار، برای بهبود شرایط کار و کسب حقوق اجتماعی برای کل زنان در سراسر دنیای صنعتی، تبدیل میگردد.
در واقع هشتم مارس روزی است که زنان جهان بدون توجه به گرایشات مختلف فکری، عقیدتی، قومی و ملیتی، نژادی، زبانی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به یادآوری موفقیتها و دستاوردهایشان میپردازند و در حقیقت با نگاهی به گذشته، انرژی و توان بیشتری برای احقاق حقوق انسانی خود مییابند تا در دنیایی که هنوز نابرابریهای جنسیتی در بخشهای مختلف آموزشی، سیاسی و.. وجود دارد و در پارهای نقاط جهان هنوز دختران را ختنه میکنند، زنان را از حقوق قانونی شان محروم میدارند و در بسیاری جوامع پیشرفته هنوز با انواع شیوههای لوکس و نوین استثمار زنان و دختران ادامه دارد؛ راههای تازهای برای سالم زیستن و بیدغدغه نفس کشیدن بیابند.
اما با گذشت سالها ازتاریخ هشتم مارس۱۸۷۵اگرچه شرایط زنان به ویژه زنان کارگر کمی بهبود یافته است، اما همچنان مشکلات عدیدهای در این زمینه وجود دارد و چه بسا با پیشرفت تکنولوژی و تکامل جوامع مسائل و بحرانهای تازهای نیز در این زمینه ایجاد شده است.
در دنیای امروز، گذشته از عدهٔ قلیلی که صاحبان قدرت و سرمایه هستند مشکلات و بحرانهای اقتصادی تمامی کشورها را به نوعی تحت تاثیر خود قرار داده است و بسیاری از افراد برای زنده ماندن باید تا سر حد مرگ تلاش کنند و بنا به آمار دفتر برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد (WFP) تعداد گرسنگان جهان امسال از مرز یک میلیارد نفر خواهد گذشت. در چنین شرایطی شاید پرداختن به رضایت شغلی و اهمیت آن در سلامت روان افراد یک جامعه، چندان منطقی به نظر نرسد اما از آنجا که نمیتوان با یأس و سرخوردگی و انکار حقایق تنها به گذران معیشت پرداخت و حقوق شهروندان دهکدهٔ جهانی را از مناظر مختلف نادیده گرفت، باید در کنار تلاش برای رفع بحرانهای اقتصادی که البته پرداختن به آن نیازمند اقتصاددان و متخصص امر میباشد، در دیگر جنبههای انسانی نیز فعالیت نمود.
بسیارند افرادی که برای گذران زندگی در هر شغل و حرفهای به سختی تلاش میکنند و صرفنظر از علاقمند بودن یا نبودن به شغل مربوطه روزها و ماههای خود را بدین منوال میگذرانند. در این بین زنان به فراخور شرایط سختتر در احراز مشاغل و عدم توزیع برابر حِرَف که هنوز هم در بخشهای مختلف خود را نشان میدهد، با معضلات بیشتری در بازار کار مواجه هستند، به ویژه در مورد زنانی که نانآوران خانه و سرپرست خانوار محسوب میشوند. مشکلات زنان در بازار کار بر هیچ کس پوشیده نیست.
جداسازی جنسیتی مشاغل و وجود این تفکر غالب که مردان توانایی بیشتری نسبت به زنان دارند و وجود محدودیتهایی از جمله ساعات کاری نامنظم، کمی دستمزد و عدم حمایتهای قانونی از جمله عواملی است که هنوز هم زنان را در انتخاب شغل محدود میکند. از سوی دیگر مناسبات بیرحم جامعه سرمایهداری موجب شده که زنان علیرغم اینکه بین دو تا سه چهارم کارهای انجام شده در مقیاس جهانی را انجام میدهند و ۴۵درصد مواد غذایی جهان را تامین میکنند، دستمزد کمتری دریافت کرده و نیروی کار ارزان محسوب شوند. برخی آمارها حاکی از آن است که زنان در یک روز به اندازه ۲روز کار میکنند، این در حالی است که اگر خانهداری، نگهداری از فرزندان و خدمات درون محیط خانواده را نیز به عنوان کار مضاعف در نظر بگیریم، زنان نسبت به کاری که در جهان انجام میدهند دستمزد بسیار ناچیزی دریافت میکنند و درصد زیادی از ثروت ایجاد شده در کشورهای صنعتی را کار بیمزد خانگی در بر میگیرد. به عبارت دیگر این کار بیمزد در پرورش و تربیت نسل آینده لازمهٔ نظام سرمایهداری محسوب میشود و بیراه نیست اگر عواملی چون تسری فحشا، زنانه شدن بسیاری از آسیبهای اجتماعی، فقر و بیعدالتی را ثمرهٔ سیاستهای سرمایهدارانهٔ حاکم بر جهان امروز دانست.
در عین حال در شرایط حاضر، وضعیت زنان کارگر به مراتب سختتر و بحرانیتر از دیگر اقشار زنان در جوامع مختلف است. به هر صورت نمیتوان انکار کرد که پس از طی شدن دوره مردسالاری در جهان و ورود زنان به عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنری، امروز فعالیت و کار در بیرون از خانواده در بخشیدن وجههای ارزشمندتر و اعتباری بیشتر برای زنان بسیار تاثیرگذار است. امروزه مدیران توانمند، سیاستمداران و هنرمندان زن، حتی کارمندان زن نیز خود را در دستیابی به ارج و منزلت انسان و احقاق حقوق از دست رفته نزدیکتر میبینند و جامعه نیز به ویژه در کشورهای در حال توسعه به این زنان با دیدهٔ احترامآمیزتری مینگرد. مثلا امروز، مادری که در یک اداره شاغل است برای فرزندش اعتبار بیشتری در مدرسه فراهم میکند تا مادری که در دنیای مدرن و پرطمطراق امروز هنوز عنوان خانهدار را یدک میکشد. اما شاید کمتر به این مساله پرداخته شده که زنان کارگر تا حدودی از این قاعده مستثنی هستند و علیرغم فعالیت اجتماعی و تحمل بخش سنگینی از وظیفه گرداندن صنایع و چرخهای نظام سرمایهداری همواره از لحاظ وجهٔ اجتماعی کمتر دیده شده و شاید بسیاری از فرزندانشان به داشتن یک مادر خانهدار راضیتر باشند.
در حقیقت عده قریب به اتفاق زنان کارگر نه تنها رضایت شغلی نداشته بلکه تنها به واسطه شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و خانواده برای گذران زندگی و کسب حداقل درآمد برای اندک رفاه فرزندانشان، ساعتها کار طاقتفرسا را به جان میخرند. در عین حال همواره شرایط نابرابر دستمزد و حاشیه امنیت شغلی بین زنان و مردان کارگر وجود داشته و در مواجهه با هر بحران اقتصادی، اول این زنان کارگر هستند که شغل خود را از دست خواهند داد و عقد قراردادهای پیمانی، موقت و سفید امضا و استثمار کارگران زن مجرد تنها گوشهای از مسائل و مصائب زنان کارگر میباشد.
از سوی دیگر تمام آزاداندیشان و عدالتخواهان میدانند که اساسا حقوق زنان، حقوقی جهانشمول است و هر فردی که مدافع حرمت، حقوق و آزادیهای انسان است باید در جهت رفع ستم تبعیض جنسی نیز تلاش کند. تا به جایی برسیم که درستکاری و تقوا بدون در نظر گرفتن جنسیت افراد ملاک برتری باشد.
همچنین باید پذیرفت که برای دستیابی به جامعهای سالمتر باید ضوابط انسانی را حکمفرما نمود و همان طور که انگلس در کتاب منشاء خانواده خویش مینویسد: «اولین ستم طبقاتی مقارن است با ستم جنس مذکر بر مونث» در نتیجه رفع هر گونه ستم جنسی به نوعی در گرو رفع ستم طبقاتی است و میان ستم طبقاتی و ستم جنسی رابطه متقابل و تنگاتنگی وجود دارد. در نتیجه برای رفع چنین تبعیضهایی نه تنها زنان بلکه مردان و زنان برابریطلبی باید دوش به دوش یکدیگر موانع را از سر راه بردارند و بیش از هر چیز بر حرمت انسانی افراد صحه بگذارند. به همین روی باید در نظر داشت که مشکلات زنان کارگر نیز بخشی از مشکلات کل افراد جامعه است.
به نظر میرسد که باید نگاه دقیقتر و جدیتری به مسائل زنان کارگر داشته باشیم چرا که زنان بخش اعظمی از نیروی کار را تشکیل میدهند که اگر از نظر روحی و روانی و عاطفی دچار رضایت نسبی نباشند آثار مخرب آن را در تمامی سطوح و لایههای جامعه حس خواهیم کرد و بپذیریم که یک زن کارگر حق دارد به عنوان یک انسان، از دسترنج خود صاحب درآمد مستقلی گردد. زنانی که پس از ۸ تا ۱۲ ساعت کار متوالی و طاقتفرسا و در شهرهای بزرگ با هدر دادن ساعتها در ترافیک، با رسیدن به خانههایشان، تازه بخش دیگری از مسئولیتهایشان آغاز میشود. زنانی که اگر چه صدایشان کمتر شنیده میشود اما وجود دارند؛ در همین نزدیکیها، کافیست کمی سرمان را بچرخانیم.
سازمان ملل: تصادف رانندگی هر سال جان یک میلیون و ۲۴۰ هزار نفر را میگیرد
جدیدترین گزارش سازمان جهان بهداشت که امروز انتشار یافت هر سال یک میلیون و 240 هزار نفر در جهان به دلیل صدمات ناشی از تصادفات ترافیکی جان خود را از دست میدهند.
سازمان جهان بهداشت میگوید در منطقه آفریقا خطر مرگ به دلیل جراحت تصادف ترافیکی 24.1 در هر 100 هزار نفر، در منطقه شرق مدیترانه 21.3 در هر 100 هزار نفر و در منطقه اروپا 10.3 در هر 100 هزار نفر است.
منبع: http://www.asriran.com/fa/news/262889
وبلاگ آموختن: با حذف تولید خودروهای شخصی و جایگزینی آنها با خودروهای عمومی(قطار، مترو، اتوبوس، هواپیما، مینیبوس و ...) و حمل و نقل رایگان برای تمام افراد بشر بر روی کره زمین است که مرگ و میر انسانها ناشی از عوارض مصرف گسترده از خودروهای شخصی پایان میپذیرد. با برچیده شدن نظام سرمایهداری این امر ممکن خواهد شد. تا آن موقع همچنان مرگ و میر ناخواسته در انتظار تمام بشریت است.
نمک آبرود شبی یک میلیون تومان!
در شهرهایی که بیشترین مسافرتهای نوروزی به آنجا صورت میگیرد، نرخ اجاره ویلا برای نوروز 92 بین 35 تا 100 درصد نسبت به نوروز 91 افزایش پیدا کرده است، طوری که در یکی از توریستیترین شهرهای شمالی – نمک آبرود – اجاره هر شب ویلا یک میلیون تومان اعلام شده است.
دلالان ویلا میگویند: از یک ماه پیش رزرو ویلا توسط تهرانیها و برخی شرکتهای دولتی برای کارمندان شان انجام شده است.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262891
"سن مصرف مواد مخدر در کشور به 10 سالگی رسید"
سن مصرف كنندگان مواد مخدر در كشور در حال حاضر به 10 سالگي رسيده است و اين مي تواند يك خطر بسيار جدي براي نسل جوان جامعه باشد.
مسئولان نيز بايد سعي كنند فضاهايي را براي مردم ايجاد كنند تا مردم در شرايط بد روحي بتوانند اوقات خود را درآنجا بگذرانند و متاسفانه امكاناتي كه امروزه براي مردم فراهم است قيمت آنها بيشتر از فروش مواد مخدر است.
در سال 84 دوسوم مواد مخدر ما از كشورهاي خارجي وارد كشور مي شد و فقط يك سوم آن در كشور توليد مي شد، اما متاسفانه در حال حاضر بخش عمده مواد مخدر در داخل كشور توليد مي شود و بيش از نيمي از معتادان ما را معتادان كراك و هروئين تشكيل مي دهند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262946
دستمزد ۹۲ توهین به کارگران است
یک تشکل مستقل صنفی در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران در اعتراض به مصوبه دستمزد سال آینده بیانیهای صادر کرد.
بر خلاف شعار اقتصادی سال ۱۳۹۱نه تنها نیروی کار مورد حمایت قرار نگرفت بلکه با شرایط طوفانی و سختتر اقتصادی معیشت حداقلی نیروی کار مورد هجوم همه جانبه قرار گرفته است.
در این بیانیه تصویب حداقل دستمزد ۴۸۷ هزارتومانی برای سال ۹۲ مصداق ضربالمثل «گل بود به سبزه نیز اراسته گشت» دانسته شده و تاکید شده است: شورای عالی کار علیرغم در خواستهای گسترده کارگران جهت تعیین دستمزد عادلانه که هزینه زندگی انسانی یک خانوار کارگری را تامین کند، حداقل دستمزد کارگری سال ۱۳۹۲ را ماهیانه نزدیک به پانصد هزارتومان تعیین کرده و بدین وسیله حلقه محاصره را علیه معیشت و زندگی کارگران تنگ و تنگتر کرده است.
این اوضاع و احوال تلخ و طاقت فرسا با اقدام ناعادلانه شورای عالی کار دولتی، با سرکوب گسترده حقوق بین الملی کارگران نظیر حق تشکیل سندیکای کارگری و حق اعتراض و راهپیمایی و اعتصاب کارگری- آنچنانکه در دنیا مرسوم و متداول است- تشدید شده و میشود.
رانندگان شرکت واحد اعتراض شدید خود را علیه پایین بودن حداقل دستمزد سال ۱۳۹۲ اعلام کرده و این عمل را توهین و تحقیر به طبقه کارگر دانستهاند.
مسئولان وظیفه دارند شکاف گسترده حداقل دستمزد و هزینه و مخارج زندگی یک خانوار ۴ نفره کارگری را تامین نمایند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=56729
رانندههای خشمگین گاردریل اتوبان آزادگان تهران را با آچار باز کردند
عصر روز چهارشنبه 23 اسفندماه، انسداد دوربرگردان یکی از اتوبانهای جنوب غرب تهران توسط پلیس با نارضایتی و اعتراض رانندهها همراه شد.
پس از آن که ماموران پلیس راهور دوربرگردان اتوبان آزادگان در مسیر شمال به جنوب را مسدود کردند، چندین کیلومتر صف طولانی از اتومبیل، اتوبوس و تریلی و کامیونهایی ایجاد شد که قصد دور زدن را داشتند.
به دنبال طولانی شدن زمان و استمرار این وضعیت، گروهی از رانندههای عصبانی نیز دست به کار شده و پس از باز کردن گارد ریلهای وسط اتوبان به وسیله آچار و ابزارآلاتی که همراه داشتند، یک به یک دور زدند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262883
نشانههای تازه از شرایط وجود حیات احتمالی در مریخ پیدا شد
ناسا، سازمان فضایی آمریکا میگوید که مریخنورد کیوریاسیتی موادی شیمیایی در مریخ پیدا کرده است که میتواند نشانه وجود نوعی حیات اولیه در گذشته باشد.
کیوریاسیتی مواد مذکور را زمانی پیدا کرد که در حال بررسی نمونه سنگ بستر یک رودخانه قدیمی در مریخ بود که ماه گذشته میلادی استخراج کرده بود.
در این نمونه سولفور، نیتروژن، هیدروژن، اکسیژن، فسفر و کربن پیدا شده است.
محققان می گویند که ترکیب این عناصر می توانسته منبع انرژی احتمالی برای میکرواورگانیسم ها (ریزاندامگان ها) باشد.
مواد معدنی یافته شده در این نمونه برداری همچنین می تواند نشان دهنده وجود آب در سطح مریخ در گذشته باشد.
جان گروتزینگر، از دانشمندان پروژه کیوریاسیتی می گوید: "ما محیطی قابل سکونت یافته ایم که برای حیات بسیار مناسب بوده است. اگر این آب وجود داشت و شما آنجا بودید، شاید می توانستید آن را بنوشید".
منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی
شرکت های بزرگ خودروسازی ایران در آستانه تعطیلی
یک منبع آگاه از تعطیلی تمام خطوط شرکت های خودروسازی کشور با ادامه روند موجود در صنعت خودروسازی به زودی خبر داد.
این منبع آگاه با اشاره به روند عدم حمایت از صنعت خودروسازی کشور و عدم امکان تولید خودرو و قفل شدن فروش خودرو با روند موجود در کشور از تعطیلی خطوط تولید بزرگترین شرکت های خودروسازی های کشور بزودی خبر داد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262706
محرومیت کارگران «شركت ملی نفتکش» و «فلات قاره» از قانون مشاغل سخت و زیان آور
شرکتهای دوقلوی «ملی نفتکش» و «فلات قاره» وابسته به وزارت نفت تا کنون اقدامی در خصوص اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور برای بیش از ۲۰۰۰ پرسنل خود انجام ندادهاند.
طبق این نامه، این شرکتها موظف شده اند تا قانون مشاغل سخت و زیان آور را برای پرسنل خود اجرایی کنند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=56501
معادن چین جان ۲۱ کارگر را گرفت
رسانههای داخلی چین از وقوع دو حادثه در دو معدن ذغالسنگ این کشور و ناپدید شدن ۲۲ کارگر معدن خبر دادند.
یکی از این حوادث: در پی انتشار گاز داخل این معدن ذغالسنگ، ۲۱ کارگر کشته شدند و چهار تن دیگر همچنان ناپدید هستند.در زمان وقوع حادثه ۸۳ کارگر در حال کار کردن در این معدن بودهاند که تعدادی از آنان فرار کرده و جان خود را نجات دادند.
در حادثه دیگری که در یکی از معادن ذغالسنگ استان «هیلانگ جیانگ» اتفاق افتاد ۱۸ کارگر داخل معدن گرفتار شدند. هنگام وقوع حادثه ۲۵ کارگر داخل معدن مشغول به کار بودند که تنها هفت تن از آنان نجات یافتند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=56596
تعدیل ۷۰ درصدی نیروی كار «ایران سوئیچ»
مدیران کارخانجات ایران سویچ ۲۱۰ کارگر این کارخانه را با سابقه ۴ تا ۱۸ سال کار، طی دو سال گذشته به تدریج اخراج کردهاند.
از ۳۰۰ کارگر این کارخانه هم اکنون ۹۰ نفر شغل خود را حفظ كردهاند و پیش بینی میشود با ادامه روند کنونی و وضعیت نامناسب کارخانه، در سال آینده تعداد کارگران حداکثر به ۳۰ نفر برسد.
کارخانه ایران سویچ تولید کننده تابلوهای برق صنعتی و.. توان نگهداری این واحد تولیدی را ندارد و با اخراج نیروی کار سعی دارد انجام سفارشات کاری خود را به پیمانکاران (دلالان نیروی كار) واگذار کند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=56214
به مناسبت 14 مارس
"قامت بشريت با از دست دادن يک سر، و بزرگترين سر زمان ما، کوتاهتر شد."
فردريک انگلس يار وفادار، همرزم و دوست چهل ساله کارل مارکس، خبر مرگ او را اينگونه انتشار داد: "قامت بشريت با از دست دادن يک سر، و بزرگترين سر زمان ما، کوتاهتر شد."
130 سال پيش، روز 17 مارس 1883 انگلس نوشت:" 14 مارس يک ربع به ساعت سه بعدازظهر بزرگترين انديشمند روزگار ما از انديشيدن باز ايستاد. فقط دو دقيقه او را تنها گذاشته بوديم. همين که به اتاق آمديم ديديم که آرام روي صندلي خوابيده است اما اين بار براي هميشه. مرگ اين انسان، براي پرولتارياي رزمنده اروپا و آمريکا و براي تاريخ علوم، ضايعهاي بود که آن را نميتوان سنجيد. همانطور که داروين قانون تکامل جهان ارگانيک و موجود زنده را باز نمود. مارکس قانون تکامل تاريخ بشر را باز نموده است."
انگلس نوشت: "مارکس، برتر، دورانديشتر، تيزبينتر و ژرفنگرتر از بقيهي ما بود. مارکس يک نابغه بود؛ ما حداکثر افراد با استعدادي بوديم."
از زمان مرگ مارکس تاکنون رويدادهاي، دو جنگ جهاني، اردوگاههاي قتل، بمب اتمي، احتراق داخلي موتور، تلويزيون، ميکروسکوپ، تلسکوپهاي غولپيکر، ماهواره، اينترنت، سفر به ماه و کرات ديگر با رباطها به وجود آمده است. با اين شرايط و اوضاع اقتصادي اجتماعي جامعهي جهاني در آغاز دهه دوم قرن بيست و يک ميلادي به صراحت و روشني تمام نشان ميدهد که نقد کارل مارکس از جامعهاي سرمايهداري امروز نيز با گذشت 130 سال از مرگ او، همچنان معتبر است. نقدي که در آن به صورتي داهيانه مرگ نظام سرمايهداري را حتمي ميشمارد و جايگزيني آن را با سوسياليسم، به تنها طبقهي تا آخر انقلابي يعني پرولتاريا معرفي ميکند. سوسياليسمي که ذاتا" دموکراتيک است زيرا خود کارگران آن را ميسازند. اين سوسياليسم ابتدا در دکترين مارکس و دوست بسيار نزديکش انگلس و سپس با دکترين لنين و رزالوکزامبورگ ادامه يافت. در مقابل اين دکترينها، انواع و اقسام سوسياليسم تحريف شده مانند، سوساليسم اردوگاه شرق سرنگون شده در 1990، و سوسيال دموکراسي غرب و ... را ميتوان نام برد. شوروي و اقمارش در ظاهر سوسياليسم اما در واقعيت و در عمل، سرمايهداري دولتي ديوان سالار بودند و همان استثماري که در کشورهاي غربي حاکم بود، در کشور آنها هم بود. سقوط سرمايهداري دولتي(شوروري و اروپاي شرقي) براي طبقه کارگر نه تنها جاي سوگواري نيست، بلکه جاي خوشحالي و جشن و شادماني است. زيرا اين کشورها با اعمال خود هميشه بر چشم طبقه کارگر خاک ميپاشيد.
مارکس يکي از آن متفکران برجسته جامعهي بشري است که شيوهي نگرش ما را به جهان از بنياد تغيير داد. پايهي علمي بسياري از رشتههاي علوم اجتماعي مانند، علوم تربيتي، روانشناسي علمي، اقتصاد، جامعهشناسي و ... را تغيير بنيادي داد. او بدين لحاظ نه تنها هم رديف افلاطون، ارسطو، کوپرنيک، گاليله، نيوتن، داروين، انيشتين و ديگر بزرگان جامعهي جهاني، بلکه يک سر و گردن از آنان بلندتر است. اين انديشهي سترگ را دريابيد که هيچ انسان سالمي نميتواند آن را ناديده بگيرد: "اين حقيقت ساده، که تاکنون بر اثر فرارويش ايدئولوژي پنهان بود، که بشريت پيش از هر چيز، پيش از آن که به سياست، علم، هنر و دين و جز اينها به پردازد، بايد بخورد، بياشامد، مسکن و پوشاک داشته باشد." از آن اوست.
در بزرگي و شهير بودن مارکس يکي از هم عصرانش او را در بيست و چند سالگياش چنين توصيف ميکند: روسو، ولتر، هولباخ، لسينگ، هاينه و هگل را در يک شخص ترکيب کنيد ... و شما دکتر مارکس را مييابيد."
مارکس زندگي خود را وقف امر انقلاب سوسياليستي کرد. درکي از تفکر او براي هر کس که خود را سوسياليست ميخواند ضروري است، کسي که آرزو دارد مانند مارکس استثمار، رنج و درد و خشونت ناشي از نظام سرمايهداري که او قوانين حرکت آن را کشف کرد، از ميان برود.
کارل مارکس در برابر شعار "همهي انسانها برادرند" گفت: "انسانهاي فراواني وجود دارند که او نميخواهد با آنان برادر باشد." بنابراين به جاي اين شعار همراه با دوستاش "کارگران همه کشورها متحد شويد!" گذاشت.
افرادي از هم عصران مارکس که او را ديدهاند: "خود مارکس از آن نوع انسانهاي سرشار از انرژي، اراده و اعتقاد تزلزلناپذير بود. چهرهي ظاهراش بسيار استثنايي بود. موهاي سرش پر پشت و سياه بود و دستهايي پر مو داشت ... گويي براي رهبري مردم زاده شده بود. سخنرانياش مختصر، منطقاش قانع کننده و مجاب کننده بود. او هرگز سخن سطحي و بي معنا نميگفت؛ هر جملهاش حاوي ايدهاي بود و هر ايده حلقهاي ضروري در زنجير استدلال او بود. مارکس هيچ چيز رويايي در باره خود نداشت."
بدون کمکهاي منظم انگلس، مارکسها بدون بر جا گذاشتن ردپايي نابود شده بودند. مارکس اين بدهکاري را پس از ارسال جلد نخست کاپيتال به ناشران متذکر ميگردد: "بدون تو من قادر به تکميل کتاب نميبودم و به تو اطمينان ميدهم که اين دين هميشه چونان باري بر وجدان من سنگيني ميکند. من فکر ميکنم تو بيشتر به خاطر من، استعدادهاي درخشانت را در کارهاي عادي تلف کردي و ناگزير بودي در همه بدبختيهاي کوچک من سهيم شوي."
يک جاسوس پليس که در سال 1852 از منزل مارکسها ديدن کرده اين تصوير از خانواده مارکس را به دست ميدهد:"مارکس چونان پدر و همسر، به رغم روحيهي وحشي و بيقرارش نجيبترين و ملايمترين انسانهاست... هنگامي که وارد اتاق مارکس ميشويد دود سيگار و تنباکو چشمان شما را آب مياندازد که براي لحظهاي به نظر ميرسد که کورمال کورمال در بخاري راه ميرويد، اما به تدريج همين که به مه عادت ميکنيد، ميتوانيد از چيزهاي معيني که خودشان را از غبار پيرامون متمايز ميکنند. سر در آوريد همه چيز کثيف و غبار گرفته است، طوري که نشستن عادي کاملا" خطرناک است. اينجا يک صندلي است که سه پايه بيشتر ندارد، روي صندلي ديگر بچهها بازي آشپزي ميکنند. اين صندلي اتفاقا" چهار پايه دارد که روي آن به مهمان تعارف نشستن ميکنند. اما پخت و پز بچهها جمع نشده است؛ و اگر شما بر آن بنشينيد دو جفت شلوار را به خطر انداختهايد. اما هيچ يک از اين چيزها مارکس و همسر او را آزار نميدهد. شما به دوستانهترين وجهي پذيرايي ميشويد. به شما پيپ و توتون و هر چيز ديگري که اتفاقا" ممکن است باشد تعارف ميکنند؛ و آخر سر يک مکالمهي با روح و دوستانه همه کمبودهاي خانگي را جبران و ناراحتي را تحملپذير ميکند. سرانجام شما عادت به همراهي ميکنيد و آن را جالب و اصيل مييابيد."
در سال1881 همسر مارکس مبتلا به سرطان کبد غيرقابل علاجي بود. خود مارکس مبتلا به برنشيت بود. النور دخترشان آن زمان را اين چنين به خاطر ميآورد:"زمان وحشتناکي بود. مادر عزيز ما در اتاق جلويي بزرگ دراز کشيده بود و مور (لقب خانوادگي مارکس) در اتاق کوچک پشتي. و اين دو نفر که به با هم بودن عادت داشتند و اينقدر به يکديگر نزديک بودند ديگر نميتوانستند حتا در يک اتاق با هم باشند ... من هرگز فراموش نخواهم کرد صبحي را که او احساس ميکرد آنقدر توانايي دارد که به اتاق مادر برود. سپس آنها دوباره جوان شدند- دختري جوان و پسري عاشق هر دو در آستانهي زندگي نه پيرمردي مفلوک از بيماري و پيرزني در حال مرگ، براي هميشه از يکديگر جدا شدند."
روز 2 دسامبر 1881 همسرش، يني مارکس درگذشت. آنها سه دختر از خودشان باقي گذاشتند: يني، لورا و النور.
اگر قرار است جهاني که در چنگ بحران و رکود اقتصادي و تب جنگ گرفتار است، جهاني که در آن دهها ميليون جوان کره زمين در صف دريافتکنندگان اعانهي بيکاري هستند و بيش از يک ميليارد نفر در جهان در گرسنگي به سر ميبرند تغيير کند، انقلاب سوسياليستي بدين لحاظ، امري اجباري است. ايدههاي اين بزرگترين فرزانهي قرن نوزده، امروز از 130 سال پيش به هنگامتراند. سرمايهداري از سال 1883 چنگال آهنين خود را بر هر قسمتي از کرهي زمين گير انداخته است و دير يا زود، يا به دست خودش از طريق جنگ هستهاي، يا به دست طبقهي کارگر، در شرف نابودي است. ميان قدرت کارگران –سوسياليسم- يا نابودي همهي طبقات متخاصم –بربريت يا توحش- جهان بر سر اين دو راهي ايستاده است.
منبع مورد استفاده: ويکيپديا و انديشهي انقلابي مارکس؛ آلکس کالينيکوس؛ ترجمه پرويز بابايي، انتشارات آزدمهر، قطره چاپ سوم 1389
فساد بزرگ پس از ۳۲ بار بازرسی کشف شد
فساد بزرگ ۳ هزار میلیاردی پس از ۳۲ بار بازرسی از شعبه بانک صادرات اهواز کشف شد.
LCها بدون مبادله کالا و معامله واقعی بین گروه ملی فولاد اهواز و چند شرکت فروشنده شمش و قراضه، گشایش شده و در سال های 89 و 90 آقای جهرمی مدیر عامل بانک صادرات بودهاند.
آقای باقری افشار بعد از 32 بار انجام بازرسی از شعبه بانک صادرات، یکباره در تاریخ 1390.5.10 موضوع را کشف کرده و گزارش میدهد.
اتفاقاً سؤال بزرگ این پرونده همین است که چگونه در بازرسی های قبلی این موضوع کشف و گزارش نشده بود و اگر علت عدم کشف، عدم ثبت در دفاتر بوده که این وضعیت در مرداد 1390 همچنان ادامه داشت و LCهای فاقد مجوز در دفتر بانک ثبت نشده بود.
همه مسئولان منطقهای و مرکزی بانک از ماجرا اطلاع داشتهاند اما در قبال منافع این کار عملاً اجرای آن را تجویز کرده بودند اما وقتی پرونده به جریان افتاد همه مسئولیتها به گردن رئیس شعبه افتاد».
رئیس سازمان بازرسی کل کشور که در برنامه تلویزیونی «شناسنامه» گفته بود «رقم فساد مالی مدیر عامل بانک ملی خیلی کوچک بود و افسوس باید خورد این آدم خودش را ارزان فروخت»، گفت: بنا بر اقاریر مهآفرید خسروی رقم رشوههای پرداختی به خاوری بیش از 7 میلیارد تومان بوده که رقم کوچکی نیست.
خاوری 4 روز پس از بازگشت از اهواز و حصول اطمینان از اینکه ممنوعالخروج نیست، روز سوم مهر ماه به عنوان شرکت در جلسه هیئت مدیره شرکتی در لندن از کشور خارج شده و از هتلی در آنجا استعفای خود را به تهران فاکس کرد و از همانجا راهی کانادا شد.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/308569
564 تن سيب زميني در گمرک مهران فاسد شد!
مدیر کل گمرکات استان ایلام ازفاسد شدن 564 تن سيب زميني در گمرک مهران خبر داد.
564 تن سیب زمینی انبار شده در گمرکات مرز بین المللی مهران به علت تخلیه نشدن به موقع و بارگیری به مقصد کشور عراق فاسد شد.
به علت نداشتن کیفیت، بسته بندی نامرغوب و اصولی و رغبت نداشتن عراق به خرید این محموله سیب زمینی ، گمرک این استان مستقر در مرز مهران از خروج آن به خارج خودداری کرده است.
ارزش این مقدار محصول سیب زمینی که به استان اربیل عراق فرستاده شده بیش از یک میلیارد و 500 میلیون ریال برآورد می شود.
تاریخ ورود این مقدار سیب زمینی به انبار گمرک 29 دی امسال بود.
سمّی که از ظرف ها وارد غذا می شود
ديوکسين (Dioxin) يک سم بسيار قوي براي سلولهاي بدن است و باعث بروز سرطان به ویژه سرطان سينه مي شود. اخيراً تحقيقاتي توسط دکتر Edward Fujimotoمدير برنامه ريزي سلامت بيمارستان Castleآمريکا راجع به ديوکسين و چگونگي عملکرد آن در بدن صورت گرفته است كه در نتيجه آن توصيه هاي ذيل ارائه شده است .
1- بطري هاي پلاستيکي آب را در فريزر براي انجماد قرار ندهيد چون اين کار باعث آزادسازي سم ديوکسين از ظروف پلاستيکي مي شود.
2- غذاها به ویژه غذاهاي حاوي روغن و چربي را در ظروف پلاستيکي در مايکروويو گرم نکنيد . ترکيب «چربي ـ گرمای بالا و پلاستيک» باعث آزادسازي ديوکسين به داخل غذا و در نهايت به درون سلولهاي ما مي شود. به جاي آن براي گرم كردن غذا استفاده از ظرف شيشه اي مثل پيرکس و چيني توصيه مي شود،
3- غذاهاي فوري (Fast Food) و سوپها بايد در ظرف ديگري غیر ازظرف يک بار گرم شوند. کاغذ بد نيست ولي نمي دانيم که مطمئن تر از ظروف شيشه اي و غيره باشد.
4- لفاف هاي پلاستيکي فقط وقتي خطرناک هستند که با غذا در مايکروويو استفاده شوند.
5- فرآوري غذاها در دمای خيلي بالا باعث حل شدن و آزاد شدن ديوکسين از پلاستيک و نفوذ آن به غذا مي شود. به عنوان جايگزين پوشاندن غذا با يک لفاف کاغذي توصيه مي شود.
نمایی از سطح مریخ
دانشمندان معتقدند گرچه همسایهی سرخ زمین امروز خشک و غبارآلود به نظر میرسد، اما زمانی گرمتر و مرطوبتر از حال بوده است. این زمان سه تا چهار میلیارد سال پیش تخمین زده میشود. "کنجکاوی" نخستین مریخنوردی است که قادر است با بررسی لایههای مختلف مریخ دانشمندان را در بازسازی گذشته این سیاره یاری کند.
ساز و کار غیر قانونی تعیین مزد باید برچیده شود
جناب آقای ظریفی آزاد معاونت روابط کار و جبران خدمت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
با سلام
همانگونه اطلاع دارید از ۱۱ اردیبهشت ماه سالجاری به این سو، سی هزار کارگر از کارخانههای مختلف سراسر کشور با امضای طوماری خواهان افزایش حداقل مزد مبتنی بر اجرای بیکم و کاست ماده ۴۱ قانون کار و تحقق دیگر خواستهایشان شدهاند و در این راستا هماهنگ کنندگان طومار با همراهی تعدادی از کارگرانی که در جمع آوری امضا در کارخانههای مختلف شهر تهران همکاری داشتهاند با تحصن در مقابل مجلس شورای اسلامی و سپس در محل وزارت کار، تحقق مطالبات خود را پیگیری کرده و این پیگیریها نهایتا منجر به تنظیم جوابیهای از طرف جنابعالی به عنوان نماینده وزارت کار خطاب به هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی شده است.
در خصوص جوابیهای که جنابعالی خطاب به ما هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی نوشتهاید باید بگوئیم این جوابیه علیرغم لحن احترام آمیزش، مطلقا و به هیچ عنوان ارزش و اعتباری برای اعتراض سی هزار کارگر و زندگی و معیشت آنان قائل نشده است. چرا که اولا در این جوابیه نه تنها هیچ پاسخی به دیگر خواستهای ما در متن طومار اعتراضی داده نشده است بلکه خواست توقف اصلاح قانون کار بمثابه یکی از دو خواست اصلی مطرح در متن طومار اعتراضی مسکوت گذاشته شده است و ثانیا این جوابیه تا آنجا که به پاسخ وزارت کار به خواست ما در مورد حداقل مزد مربوط میشود فقط ساز و کار ضد کارگری تا کنون موجود در تعیین حداقل مزد را به تصویر کشیده است.
ما اعتراض نکردهایم تا وزارت کار، ساز و کار غیر قانونی و ضد کارگری تاکنون موجود در تعیین حداقل مزد را که همهٔ ما کارگران بر آن آگاهی و اشراف کامل داریم برایمان بازگو کند، ما اعتراض کردهایم تا بساط این ساز و کار غیر قانونی برچیده شود و بیکم و کاست به ماده ۴۱ قانون کار که سالهاست زیر پا گذاشته شده و در نتیجه آن میلیونها خانواده کارگری در فقر و فلاکتی غیر قابل تصور فرو رفتهاند عمل گردد.
شما از سه جانبه گرایی در تعیین حداقل مزد صحبت کردهاید. کدام انسان عاقلی میتواند قبول کند که در شورایی (شورایعالی کار) ۵ نماینده از دولت به عنوان بزرگترین کارفرما، سه نماینده از دیگر کارفرمایان و سه نماینده، آنهم نمایندههایی دست ساز از کارگران حضور داشته باشند و بدتر از این، تصمیمات این شورا با رای نصف بعلاوه یک رسمیت داشته باشد و آنوقت چنین ساز و کاری نام سه جانبه گرایی بر خود بگیرد!!
گذشته از بیاساس بودن وجود سه جانبه گرایی در شورایعالی کار و تفاهم کارگر و کارفرما در آن، چه کسی و یا کدام قانون مصوبی این شورا را مکلف کرده است تا با زیر پا گذاشتن نص صریح ماده ۴۱ قانون کار، تبصرههایی خود ساخته را در تعیین حداقل مزد لحاظ کند. کدام بند و ماده و تبصرهٔ قانونی به شورایعالی کار این اجازه را داده است تا در تعیین حداقل مزد به جای لحاظ کردن تامین معیشت کارگران بر اساس سبد هزینه یک خانوار چهار نفره که با قید «باید» در ماده ۴۱ قانون کار بر آن تاکید شده است مباحث کلان اقتصادی، صیانت از نیروی کار، توان صنایع و مسائلی از این دست را مبنای تعیین حداقل مزد قرار دهد. اعتراض سی هزار کارگر برای بر چیده شدن این بساط بوده است و نه برای بازگویی و تکرار مکرر آن به ما کارگران. لذا از نظر ما و هر انسان شریف و منصفی طرح چنین مباحثی نمیتواند چیزی جز تلاش برای اعمال مصالحی فراقانونی و ضد کارگری در مسئله تعیین حداقل مزد تلقی گردد.
میلیونها کارگر در سراسر کشور از اداره زندگی عاجز و درمانده شدهاند، کودکان خانوادههای کارگری بیش از پیش در حال محروم شدن از تحصیل و برخورداری از یک زندگی کودکانه هستند، میوه و گوشت در حال برچیده شدن از سفرههای خالی ما کارگران است، خودکشی و خود سوزی کارگران به دلیل فقر و نداری آذین بخش صفحات رسانهها شده است، بسیاری از کارگران برای رهایی از قرض و بدهی به کلیه فروشی روی آوردهاند، دستمزد زیر خط فقر کارگران را با ماهها تاخیر نیز پرداخت نمیکنند، در نتیجه عدم واریز حق بیمهٔ صدها هزار کارگر در سطح کشور و افزایش سرسام آور سهم بیمه گذار در هزینههای درمان، آنان از اندک خدمات درمانی نیز محروم شدهاند، صدها هزار کارگر بازنشسته به جای استراحت و استفاده از دوران بازنشستگی آواره مسافر کشی در خیابانها شدهاند و با تنی رنجور باقیمانده عمرشان را با سرایداری و کار در شرکتهای خدماتی میگذرانند و کارگران شاغل به دلیل عدم کفاف دستمزدشان برای گذران زندگی بناچار چند شغله شده و ۱۲ تا ۱۶ ساعت در روز کار میکنند، آنوقت شما به عنوان دولت حل این مصائب را که با افزایش مناسب حداقل مزد ممکن و میسر میشود صیانت از نیروی کار مینامید؟! این چه صیانتی از نیروی کار است که هر روزه هزاران کارگر در سطح کشور آواره خیابانها میشوند، ۸۰ درصد آنان با قراردادهای موقت و سفید امضا در برده وارترین شرایط مشغول بکارند و از ذرهای امنیت شغلی برخوردار نیستند. شما از کدام صیانتتان از نیروی کار صحبت میکنید از طرح استاد شاگردی که کار کودکان و بیگاری بزرگسالان را رسمیت میبخشد؟ و یا از صیانتتان از نیروی کار در اصلاحیه دولت بر قانون کار صحبت میکنید که بر اساس آن کارفرمایان قادر میشوند به بهانه شرایط اقتصادی سیاسی و بیهیچ دغدغهای میلیونها کارگر را آواره خیابانها بکنند. اگر صیانت از نیروی کار اینها است و اگر صیانت از نیروی کار بردگی و گرسنگی و بیتامینی ما کارگران است ما عطای این صیانت را به لقایش میبخشیم و هزینه دفاع از معیشت خود را که عین شرافت و حیثیتمان است به جان میخریم.
شما مدعی شدهاید طی ۵ سال گذشته افزایش حداقل مزد کارگران بیش از متوسط تورم سالیانه بوده است و در این زمینه به ستایش از عملکرد دولت پرداختهاید. در حالیکه چنانچه قلم بدست گیرید و اندکی از وقت خود را صرف ضرب و تقسیم کنید متوجه خواهید شد که در این سالها (از ابتدای سال ۱۳۸۷ لغایت آخر سال ۹۱) بطور متوسط حداقل مزد کارگران نسبت به تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی حدود ۵/۳ درصد نیز پایینتر آمده است. این در حالی است که همگان میدانند تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی هیچگاه و مطلقا مطابق با واقعیت موجود افزایش قیمتها و هزینههای زندگی نبوده است.
کیست که در این مملکت نداند قیمت کلیه اقلام غذایی و دیگر هزینههای زندگی فقط در طول یکسال گذشته تا چندین برابر افزایش پیدا کردهاند و آنوقت شما از ۷ هزار تومان افزایش کمک هزینه اقلام مصرفی کارگران بمثابه اقدامی در جهت افزایش قدرت خرید آنان اسم بردهاید. آیا به نظر شما ۷ هزار تومان افزایش ماهیانهٔ کمک هزینه زندگی بسیار خارج از حد و اندازه حقیرانه و توهین آمیز نیست؟ کمک ماهیانه ۷ هزار تومان در این مملکت میدانید یعنی چه؟ یعنی ۲۵۰ گرم گوشت و به ازای هر نفر خانواده چهار نفره در هر ماه ۶۲ گرم گوشت. آیا تحمیق آمیزتر از این وجود دارد که در مملکتی با افزایش چندین برابری قیمت گوشت این قلم غذای اساسی از سر سفره میلیونها خانواده کارگری بر بیافتد و آنوقت تامین ۶۲ گرم گوشت به ازا هر نفر در ماه از تمهیدات بهبود زندگی کارگران به حساب آورده شود؟! دولت بخشهای مهمی از سوبسیدی را که دهههای متمادی بر سر سفره مردم ایران بوده است قطع نموده و سپس با عودت نقدی فقط قسمتی از این خوان به یغما برده شده به مردم ایران، مابقی این ثروت برداشت شده از سفره تودههای مردم را به جیب خود ریخته است. آیا این افزودن به سفره مردم و کارگران است یا کندن از این سفره؟! شما ما کارگران و فراتر از آن شعور میلیونها مردم ایران را چه به حساب آوردهاید که چنین اقدامی از جانب دولت را یک کار مثبت در جهت افزایش قدرت خرید کارگران قلمداد نمودهاید!
اگر شما صفهای طویل دریافت مبلغی معادل خرید یک تا سه چهار کیلو گوشت در ماه را حین واریز یارانههای نقدی و بیقراری مردم برای دریافت این پول را در مقابل باجه بانکها ببینید آن وقت خواهید دید که طرح قطع سوبسیدها و کندن از سفره خالی مردم ایران چه بلایی بر سر آنان آورده است. شما از کدام قدرت خرید صحبت کردهاید از قدرت خریدی که عملا زندگی میلیونها خانواده کارگری را از خط فقر به خط مرگ رانده است؟ از کدامین تمهیدات برای طرح طبقه بندی مشاغل و افزایش پاداش تولید و ساماندهی قرارداد کار و نظارت بر کار شرکتهای پیمانکاری صحبت میکنید. از طرح برده گرایانه استاد شاگردی یا استیلای مافیای شرکتهای پیمانکاری بر زندگی و معیشت کارگران. از کدام تولید صحبت میکنید که پاداش آنرا به رخ ما کارگران کشیدهاید، کدام تولید؟ کدام پاداش؟! آیا میدانید و قطعا نیز میدانید که علاوه بر نبود و یا قطع پاداش و مزایای کارگران در اکثریت قریب به اتفاق صنایع کشور در طول دو سال گذشته، در سود آورترین صنعت کشور نیز یعنی صنعت خودروسازی کلیه پاداش و مزایای صدها هزار کارگر از اول سالجاری قطع شده است و آنان در این مدت فقط پایه مزدی خود را دریافت کردهاند.
جناب ظریفی آزاد! ما هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی سی هزار کارگر در جلسهای که با آقای جلالی نظری در پی تجمعمان در محل وزارت کار داشتیم به صراحت اعلام کردیم شیرازههای هیچ جامعهای در هیچ جای دنیا نمیتواند بر روی پایهای که امروزه ما کارگران به مثابه اکثریت عظیم مردم ایران بر روی آن قرار گرفتهایم دوام بیاورد، به صراحت اعلام کردیم ما کارگران دیگر نمیتوانیم به روال تاکنونی نحوه تعیین و میزان حداقل مزد تمکین کنیم […]
هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی برای افزایش حداقل مزد
پروین محمدی، شاپور احسانی راد، شریف ساعد پناه، شیث امانی، جعفر عظیمزاده، جمیل محمدی
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=55977
خشم کاربران ایلنا از تعیین دستمزد ۴۸۷ هزار تومانی
واكنش كنایه آمیز كاربران ایلنا به افزایش ۲۵ درصدی حقوق كارگران:
«نمایشنامه قشنگی بود، حدود ۲۰ روز جلسه پشت جلسه، اونوقت ۲۵ درصد!»، «سران مملکت در رفاه باشند کارگر مگه آدمه»، «شرم آور است بازم آقازادههای کارخونه دار؟»، «خودتان با این حقوق میتونید زندگی کنید؟»، «همیشه گفتن سیر خبر از گرسنه نداره. وزیر و وکیلی که چند میلیون حقوق ماهانشونه میخوان برا ما دلسوزی کنن؟ قربون این عدالت برم که ماروکشته»، «آیا با این دستمزد میتوان کرایه خانه و سایر هزینههای کمر شکن را مدیریت کرد؟»، «تورم هم که قربونش برم بیست درصده فقط نمیدونیم چرا همه چیز دو یا سه برابر شده... واقعا که خودتونید....»، «به قول فامیل دور، نخوردیم نون گندم آقای مجری، دیدیم دست مردم»
«علی: گروه کارگری از حق جامعه کارگری (در شورای عالی كار) واقعا دفاع کرد و باید به آنها تبریک گفت. نمایندگان کارگران چگونه میتوانند خود را به عنوان نماینده قشر محروم بدانند و به دولت هم تبریک میگویم که در خدمت کارفرماهای محترم میباشد و اگر دولت خدمتگزار است و این گونه خدمت میکند جای تشویق هم دارد و معنی خدمتگزار را هم فهمیدیم.
«رضا کوشکی» : نمایندگان مجلس و نمایندگان کارگری از دستمزد ۷۰۰-۸۰۰ هزارتومانی صحبت میکردند. معلوم است که هیچ کاره بودند. چون نمایندگان کارفرما و دولت نظرات خود را تصویب کردند.
کاربر دیگری: فعالان کارگری شعار دهنده کجا هستند؟ به امید روزی که حافظهها قوی شود و تفکر جای احساس را در کارگران زنده کند.
«امین شفیعی»: واقعا مردم را چی فرض کردید؟ از یک طرف حداقل در آمد را برای یک زندگی نزدیک به خط فقر بالای یک میلیون اعلام میکنید از طرف دیگر با کمال پررویی به کارگران خبر خوش میدهید که حقوقشان ۲۵ درصد اضافه شده است.
«علی»: چرا شعار ۲۵ درصد میدهید؟ اگر یک فرد حقوقش ۵۰۰ هزار تومان باشد با این فرمول حدود ۲۲ درصد افزایش دادهاید به این ترتیب هر چه بالاتر برود افزایش دستمزد کاهش پیدا میکند به عنوان مثال اگر شخصی حقوقش ۱ میلیون باشد ۱۶ درصد افزایش دستمزد دارد آیا با این تورم که بعضی از کارشناسان بالای ۴۰ درصد اعلام میکنند و بانک مرکزی ۳۲ درصد اعلام کرده است چطور شده که نمایندگان کارگران این افزایش دستمزد را اعلام کردهاند و بر چه مبنایی؟
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=56058
پرونده حقوق ۱۱میلیون کارگر بسته شد
جدول تغییرات مزدی سال 91 -92
سطوح مزدی |
سال 91 |
سال 92 |
حداقل دستمزد |
389700تومان |
487125تومان |
بن کارگری |
35 هزار تومان |
35هزارتومان |
حق مسکن |
10هزار تومان |
10هزارتومان |
حق اولاد |
38970تومان |
62000تومان |
پایه سنوات |
250تومان |
300تومان |
مزد روزانه |
1293 +7درصد |
1948 +10 درصد |
شف رازهایی درباره بنای شگفت انگیز استون هنج 
استونهنج بنای پیش تاریخی است که در کشور انگلستان و در شهرستان ویلتشایر که در 3.2 کیلومتری غرب آمسبوری و 13 کیومتری سالزبری قرار دارد. این اثر باقیمانده از دوران عصر برنز و دوران نوسنگی است و براساس تاریخگذاری رادیوکربن 2 تا 3 هزار سال قبل از میلاد قدمت دارد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262323
یک جراح 60 میلیون تومان از یک سفیر پول گرفت
رحیمی به هزینه های سرسام آور ناشی از جراحی هایی که در برخی بیمارستانها از بیماران دریافت می شود اشاره کرد و گفت: اخیرا شکایتی از یک عمل جراحی در یک بیمارستان خصوصی بدست ما رسید که 60 میلیون تومان برای جراحی گرفتگی عروق از یکی از سفرای کشورهای همسایه دریافت شده بود که بعد از این شکایت 15 میلیون تومان آن را بازگرداندند ولی آیا این رقمی که برای این جراحی گرفته می شود درست است؟
پزشکان پردرآمد اگر 500 سال هم عمر کنند و تعداد عائله آنها 1000 نفر بشود این پول باز هم تمام نمی شود.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262551
معترضان، جاده آمل به بابل را مسدود کردند
به دلیل تجمع اهالی تعدادی از روستاهای در بخش دابودشت شهرستان آمل، راه مواصلاتی شهرستان آمل به بابل دو ساعت مسدود شد.
مردم روستاهای اسپیاربن و سالار محله و یکی دو روستای اطراف به دلیل اعتراض به عدم تعهد اداره کل راه و شهرسازی مازندران در ایجاد یک دوربرگردان در این مسیر حدود دو ساعت جاده آمل به بابل را مسدود کردند.
در این اعتراض که گفته میشود با آتش زدن چندین تخته فرش و چوبآلات صورت گرفته، اهالی اعتراض خود را به عمل نکردن اداره کل راه و شهرسازی مازندران به تعهدات خود اعلام کردند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262482
دمای زمین به بالاترین حد در 4 هزار سال گذشته رسید
مطالعات محققان دانشگاه اورگان و هاروارد نشان می دهد گرمای زمین 70 تا 80 درصد بیشتر از دمای این سیاره در 11 هزار و 300 سال گذسته بوده است.
مطالعات گذشته بر افزایش دمای زمین در 2 هزار سال گذشته تاکید دارد و تحقیقات کنونی نشان دهنده تغییر دمای زمین در 11 هزار و 300 سال گذشته است.
بنا بر این تحقیقات، در گذشته تغییر یک درجه دما 11هزار سال طول میکشید که از آغاز انقلاب صنعتی این تغییر دما به 150سال کاهش یافته است.
با اندازه گیریهای به عمل آمده در دهه 2009 - 2000 این گرما به اوج خود رسیده است و اگر پیش بینیهای دانشمندان درست باشد سیاره زمین به گرمترین حالت خود در 11هزار و 300 سال گذشته در سال 2100 خواهد رسید.
دانشمندان و محققان از معیارهای مختلفی همچون بررسیهای فیزیکی و شیمیایی بر هسته یخ و بررسی غار و صخره های مرجانی برای چگونگی وضعیت آب و هوا در گذشته استفاده میکنند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262446
تابعیت دوگانه و انگلیسی سلطان پتروشیمی
سلطان پتروشیمی که چندی پیش با دستور قضایی توسط یکی از نهادهای امنیتی بازداشت شده است، تابعیت دوگانه دارد.
وی علاوه بر تابعیت ایرانی، تابعیت انگلستان را نیز در اختیار دارد و شهروند این کشور محسوب میشود.
تابعیت دوگانه سلطان پتروشیمی یادآور تابعیت دوگانه کانادایی محمود رضا خاوری مدیرعامل سابق متواری بانک ملی و بعضی دیگر از مدیران ارشد شبکه بانکی و نفت است.
سلطان پتروشیمی شبکه گستردهای از شرکای راهبردی را به منظور سوء استفاده اقتصادی در داخل ایران و خارج از کشور در حوزه تجارت محصولات پتروشیمی و به خصوص صادرات این محصولات برای خود ایجاد کرده است.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/308041
تبرئه از قتل همسر صیغهای با 50 سوگند
مرد جوانی که متهم است همسرش را از پنجره به بیرون پرت کرده50بار قسم خورد که قتل کار او نیست و از اتهام تبرئه شد.
پدر مقتول: یک سال قبل دخترم با مردی به نام شاهین آشنا شد و تصمیم گرفت با او ازدواج کند. او مردی کشاورز بود و بهنظر ما مناسب دخترمان که فوقلیسانس داشت، نبود ضمن اینکه شاهین همسر هم داشت. اصرارهای من برای بههم خوردن این رابطه فایدهای نداشت و دخترم بدون اینکه به ما بگوید با آن مرد به صورت صیغهای ازدواج کرده بود. البته دخترم قبل از این یکبار ازدواج کرده و از شوهرش جدا شده بود و یک بچه داشت. او عاشق شاهین شده بود.
روز حادثه باخبر شدیم دخترم از پنجره پرت شده و جانش را از دست داده است. زمانی که به بیمارستان رسیدیم، یکی از همسایهها گفت دخترم قبل از اینکه به کما برود به او گفته شوهرش شاهین او را از پنجره به پایین پرت کرده است. پدر مقتول گفت از شوهر صیغهای دخترش عسل شکایت دارد. اما شاهین قتل را انکار کرد و گفت همسرش خودکشی کرد چون با خانوادهاش اختلاف داشت و این درگیریها هیچربطی به او ندارد.
متهم گفت: در راه دانشگاه بود که با عسل آشنا و عاشق او شدم. با اینکه همسر داشتم او را به صورت صیغهای به عقد خودم درآوردم. عسل همیشه به دلیل مشکلاتی که با خانوادهاش داشت ناراحت بود و میگفت اگر پدر و مادرش او را وادار به ازدواج نمیکردند حالا وضعیت بهتری داشت. هربار که به خانه پدرش میرفت با او دعوا میکرد. عسل دختر مستقلی بود ماشین داشت و برای خودش کار میکرد اما خانوادهاش اذیتش میکردند به همین دلیل هم خودکشی کرد ما هیچ مشکلی نداشتیم.
پدر مقتول: اختلاف من و دخترم بهخاطر شاهین بود. بعد از ازدواجشان من دیگر کاری به کار آنها نداشتم، حتی از نوهام مراقبت میکردم تا آنها راحت زندگی کنند. چندباری دخترم به خانه آمد و گفت که شوهرش او را کتک زده و پولهایش را گرفته است. آنها با هم اختلاف داشتند ضمن اینکه یکی از همسایهها گفت که شاهین دخترم را از پشتبام به پایین پرت کرده است.
شاهد: من شاهین را ندیدم و نمیدانم چه اتفاقی در خانه آنها افتاد اما صدای درگیری را شنیدم و بعد صدای پرت شدن آمد. من هم بیرون رفتم و دیدم که عسل در حالیکه خون زیادی از بدنش میرود میخواهد چیزی بگوید او آرام به من گفت شاهین پرتش کرده است.
هیات قضات بهرغم انکار متهم او را به قصاص محکوم کردند و پرونده به دیوانعالی کشور فرستاده شد. قضات دیوان اعلام کردند این پرونده از موارد لوث است و باید مراسم قسامه انجام شود.
این بار متهم و اولیایدم در شعبه 113 حاضر شدند. اولیایدم اعلام کردند 50 خویشاوند نسبی مذکر ندارند که حاضر به سوگند باشند. به همین دلیل قاضی از متهم خواست تا کسانی را معرفی کند. او نیز گفت: «من هم کسی را ندارم که قسم بخورد اما اگر لازم باشد، خودم 50بار قسم میخورم.»
به این ترتیب مراسم قسامه آغاز شد و متهم قسم خورد که عسل همسر صیغهایاش را نکشته است. با این قسم هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و متهم را تبرئه کردند.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/307998
پرونده "3000 میلیاردی"
پرونده فساد بزرگ مالی ، موسوم به "3000 میلیارد" به مرحله حکم رسیده ، 4 متهم ردیف های نخست ، به اعدام محکوم شده اند و بقیه نیز حکم زندان های طویل المدت،جزای نقدی و شلاق گرفته اند.
مه آفرید امیر خسروی ، که به عنوان متهم ردیف اول پرونده ، محکوم به اعدام شده ، در سال 1385 یک گاوداری داشت ولی در مدت کوتاهی ، چنان ثروتی به هم زد که نامش با بزرگ ترین فساد مالی تاریخ ایران ، عجین شد.
مه آفرید و تیمش در یک بازه زمانی 5-4 ساله ، از یک گاوداری ، که آن را هم با استفاده از وام پروژه های زودبازده راه اندازی کرده بودند ، به مجموعه ای فعال در بخش های متعدد اقتصادی و در نقاط مختلف کشور تبدیل شدند و در صنایع فولاد ،شیشه ، آب معدنی ، شیمی و پلاستیک ، سنگ ، گردشگردی ، ماشین سازی ، معدن ، ترابری ، کشاورزی ،صنایع غذایی ، الکترونیک ، تجارت ، سیمان ، مشاوره مهندسی ، ابنیه فنی ، منیزیم ، بانک ، بیمه ، باشگاه داری و ... مالکیت های کلان پیدا کردند!
آنها وام های میلیاردی گرفتند ، پروژه های دولتی زیادی را تصاحب کردند و در خصوصی سازی ها ، گوی سبقت از رقیبان ربودند.
سوال کوچک و در عین حال منطقی و مهم این است که در کشوری که گرفتن یک وام چند ده میلیون تومانی ، عمدتاً جز با سفارش و رانت و ... میسر نیست ، چگونه می توان پذیرفت که صاحب یک گاوداری ، بتواند میلیاردها وام ، آن هم بدون تضمین های مناسب بگیرد ، صاحب شرکت های مهم عمومی شود ، پروژه های آب و نان دار دولتی را تصاحب کند ، مجوز تأسیس بانک بگیرد و در عین حال ، هیچ پشتوانه ای در قدرت رسمی نداشته باشد؟!
وقتی فرد گمنامی مانند مه آفرید امیرخسروی ، در مدت زمان کوتاهی ، نه در یک رشته اقتصادی ، که در زمینه های متعدد و نه در یک شهر ، که در نقاط مختلف کشور از چنین رانت عظیمی برخوردار می شود ، عقل سلیم حکم می کند که قدرت سیاسی نیز از او حمایت کرده است و الّا این اتفاق نمی افتاد.
کسانی که دارای منصب و مسؤولیت های مهم می شوند، اگر سلامت نفس نداشته باشند و بخواهند سوء استفاده های مالی کنند ، هرگز خود ، رأساً وارد گود نمی شوند و به نام خود کاری نمی کنند، بلکه آنان افراد مستعد فساد را شناسایی می کنند ، آنها را به عنوان اشخاص مستقل تجاری ، مورد حمایت قرار می دهند و بدین ترتیب با قانون نانوشته " حمایت از ما ، کار از شما " ، شراکت غیررسمی شان را شکل می دهند.
در این فرمول ، چون افراد عادی و گمنام ، تحت نظارت خاصی نیستند ، می توانند یکه تازی های اقتصادی خود را داشته باشند و از مواهب قدرت ، بهره مند شوند و البته حامیان در قدرت آنها نیز ،سهم اصلی را ببرند. نهایتاً اگر هم روزی روزگاری ، قانون وارد عمل شد ، این کارگزاران طماع هستند که محکوم می شوند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262230
برای مهسا
همیشه به این روزهای سال که می رسیدیم، پدر گاه و بیگاه، ضرب می گرفت و می خواند:
ما امسال دیگه، امسال دیگه ، عیـــــــــــد نداریــــــــم!
این را از خمینی وام گرفته بود! اما دلیلش رمضان و عاشورا و ... نبود. دلیلش خیلی ساده مربوط می شد به رقم عیدیِ آموزش و پرورش. او که یک شیفت بیشتر مدرسه نمی رفت، بین همکارانش کمترین حقوق ماهانه را دریافت میکرد. بنابراین فقط با مبلغ عیدی آخر سال بود که می توانست قدری به برنامه های اقتصادی اش وسعت بدهد!
ولی هر بار که مبلغ عیدی اعلام میشد متوجه می شد که باید از سر نو مجموعه ابتکارات ذهنی اش را ویران کند و همان برنامه های همیشگی ریاضت اقتصادی را پیش بگیرد.
در واقع هر سال اقلام جدیدی از لیست خرید حذف می شد. تا جایی که نهایتا در دوران موسوم به سازندگی، میهمانی نوروز به عنوان عملی بی فایده ملغی اعلام شد.
نتیجه برنامه های او یک دستاورد داشت و اینکه ما را نسبت به آنچه همه بابتش خوشحال بودند جدی تر کرده بود. مثلا با وجود سنین پایین مان در مدرسه برای دیگران تحلیل میکردیم که واقعا چه معنی دارد؟! آدم لباس را هر وقت نیاز دارد میخرد نه اینکه چون همه میخرند او هم برود بخرد.
اما یک سال اعلام شده بود که به طور ناگهانی عیدی افزایش قابل توجهی خواهد داشت. بنابراین او هم با فکری بازتر، با کاغذ و خودکارش به نوبت سراغ ما می آمد و میپرسید:
- لباسی که واقعا نیاز داری، چیست؟
به هر حال در هفته ی آخر آن سال، منتظر بودیم تا پدر با بسته جدید اقتصادی از راه برسد. اما از او که صبح اول وقت برای دریافت عیدی رفته بود تا آخر شب خبری نشد!
سرانجام او رسید. نمیدانم چطور توصیف کنم اما حتی از کسی که کشتیهاش هم غرق شده، داغان تر بود.
بالاخره به حرف آمد.
گرفتم! شمردم! اینجا! همینجا! درست همینجا توی جیب بغل اور کت گذاشتم! تا دم اتوبوس حواسم بود.
بله دیگر. جیبش را زده بودند. طبیعی بود که نه تنها طرحهای بلند پروازانه جدید دچار شکست شده بود بلکه حتی به اقتصاد روزمره هم آسیب جدی رسیده بود.
اولش توی بهت بودیم. اما بعد با مهسا ضرب گرفتیم و خندیدیم و خواندیم که:
ما امسال دیگه، امسال دیگه، عیـــــــد نداریـــــــــــم ...
منبع:http://antiduring.blogfa.com
پژوهشگران از سلولهای لثه دندان رویاندند
گروهی از پژوهشگران بریتانیایی میگویند ممکن است روزی دندانپزشکان قادر باشند دندانهای از دست رفته افراد را با دندانهایی که از سلولهای لثه ساختهاند جایگزین کنند.
این گروه که در کینگز کالج لندن پژوهش میکنند گفتهاند با آمیختن سلولهای لثه انسان بالغ با سلولهایی از موش موفق به رویاندن دندان شدهاند.
به گفته آنان استفاده از منبع آماده این سلولها میتواند استفاده از این روش را برای برخی بیماران مهیا کند، با این حال احتمالا سالهای زیادی تا بهکارگیری گسترده آن باقی مانده است.
پیش از این روشهای دیگری برای رویاندن دندان از سلولهای بنیادی پی گرفته شده بود که نتیجه هم میداد اما گران تمام میشد.در روش جدید برای رویاندن دندان، سلولهای مخاطی از لثه انسان با سلولهایی از موش آمیخته شدهاند.
نقش سلولهای موش تحریک سلولهای مخاطی لثه برای رویاندن دندان بوده است.آن طوری که در مجله "پژوهشهای دندانی" گفته شده این روش به رویاندن دندانهای موشی-انسانی با ریشههای قوی انجامیده است.
منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی
گوشت فراوری شده "مرگ زودرس" میآورد
پژوهشگران حدود نیم میلیون نفر( ۳۵ تا ۷۰ ساله) را در ده کشور اروپایی در مدت ۱۳ سال زیر نظر داشتند.این تحقیق برای اولین بار شواهد محکم علمی درباره رابطه بیماریهای قلبی با خوردن گوشت فراوری شده فراهم کرده است.
گوشت فراوری شده
سوسیس، کالباس، هات داگ، بیکن و دیگر فراورده های گوشتی صنعتی، فراوری شده به شمار می روند."باید کاری روی گوشت انجام شده باشد تا مثلا عمر نگهداری آن افزایش پیدا کند یا مزه آن تغییر پیدا کند یا آن را اشتها انگیزتر کند".
"شیوه های سنتی مثل نمک سود کردن یا دودی کردن" در محصولاتی که بصورت آماده از بیرون خریداری شود، فراوری قلمداد میشوند. سوسیس و کالباس مرغوب هم در تعریف گوشت فراوری شده قرار میگیرد.
همبرگر آماده که از سوپرمارکت خریده میشود و فقط باید سرخ شود گوشت فراوری شده است اما گوشت تازه که از قصابی خریداری و چرخ میشود و در خانه از آن همبرگر درست میشود در تعریف گوشت فراوری شده نمی گنجد.
آنچه باید مد نظر گرفته شود مواد نگهدارنده و رنگهای مصنوعی است که در تولیدات کارخانه ای استفاده میشوند و برای سلامت مضر هستند.
گوشت بخوریم یا نخوریم
پژوهشگران یادآور شده اند مصرف گوشت قرمز نباید بکلی کنار گذاشته شود چون سبزیجات و دیگر مواد غذایی تمام نیازهای تغذیه ای را برآورده نمیکنند."بیشتر مردم نیازی ندارند مصرف گوشت تازه را کم کنند. به آنهایی که هر روز مقدار زیادی گوشت تازه می خورند توصیه میشود اعتدال را رعایت کنند."
گوشت قرمز غنی از پروتئین، آهن، روی، ویتامین آ و ویتامین ب است. فولات(اسید فولیک) و آهنی که از گوشت قرمز به بدن می رسد بیشتر از حبوبات و سبزیجات جذب میشود. هرچند آهن برای جلوگیری از کم خونی ضروری است اما آهن زیاد باعث تولید موادی می شود که خطر سرطان روده بزرگ را افزایش می دهند.
گوشت قرمز، چربی اشباع شده و کلسترول زیاد دارد که خطر بیماریهای قلبی را افزایش میدهد. این مواد در گوشت فراوری شده بیشتر وجود دارند.با این حال پژوهشها نشان میدهند مصرف معتدل گوشت قرمز اگر با سبک زندگی سالم همراه باشد باعث افزایش خطر بیماریهایی مثل بیماریهای قلبی و سرطان نمی شود.
منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی
آزار جنسی پسران نوجوان توسط راننده مسافربر!
یکی از شکات :«ساعت 19روز 14بهمن در میدان المپیک منتظر تاکسی بودم تا به شهرک شهید باقری واقع در انتهای اتوبان شهید همت بروم. بعد از چند دقیقه خودرو پراید132 سفیدرنگی مقابل من توقف کرد و سوار شدم. در بین راه، ناگهان راننده تغییر مسیر داد و خودرو را در محل تاریکی متوقف کرد. او با کشیدن قمه و قراردادن آن در زیر گلویم، مانع از هرگونه عکسالعمل از سوی من شد، در حالیکه در سمت شاگرد راننده را بهگونهای به گاردیل چسبانده بود که نمیتوانستم آن را باز کنم. آن مرد ضمن ضرب و شتم و بدون توجه به التماسهایم مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. پس از آن مرا در تاریکی رها کرد و با سرعت زیاد و چراغ خاموش، از محل متواری شد.»
یکی از پسران نوجوان که طعمه مرد ناشناس شده بود:«راننده پراید گردنبند طلایم را به ارزش تقریبی سهمیلیون تومان و همچنین 90 هزار تومان وجه نقد همراهم را به زور از من گرفت.» این مرد چند روز قبل بازداشت شد.
منبع: http://www.asriran.com/fa/news/261927
رابطه مصرف مداوم ظروف یکبار مصرف با سرطان کبد
استفاده دراز مدت از ظروف یکبار مصرف سبب ابتلا به سرطان کبد و بیماریهای گوارشی میشود.
این ظروف از پلیمرهایی هستند که از سنتز مواد اولیه به نام مونور تهیه و سبب ایجاد سرطان میشود.
ظروف پلی استایرن شفاف برای نوشیدنیهای سرد ساخته میشود لذا ریختن مواد داغ مانند چای در آن بسیار خطرناک است. مواد غذایی داغ در ظروف یکبارمصرف با رنگ شفاف به دلیل ضعیف بودن سبب آزاد شدن مونور میشود.
ضرر ظروف یکبار مصرف پلی استایرن در هنگام مصرف مواد نوشیدنی اسیدی و چرب مانند نوشابه و کاکائو بسیار بیشتر از مصرف چای داغ است.
از ظروف پلاستیکی یکبار مصرف در ماکروویو استفاده نشود، از این ظروف به خصوص برای غذاهای حاوی روغن و چربی استفاده نشود چراکه گرما باعث ترکیب پلاستیک و روغن شده و در نتیجه سم دیوکسین میشود.
در صورتی که اب بیش از 6 ماه در بطری آب آشامیدنی نگهداری شود، آلوده میشود، خانواده ها باید از استفاده مکرر این ظروف برای نگهداری آب در یخچال خودداری کنند.
همچنین از یخ زدن بطریهای یکبار مصرف باید خودداری شود زیرا سبب ابتلا به سرطان میشود.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262072
به ازای هر 2 خانوار، 1 جوان ازدواج نکرده وجود دارد
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال: به ازای هر دو خانوار در کشور، یک جوان ازدواج نکرده وجود دارد.
وی با بیان اینکه 23.8 میلیون نفر از جمعیت کشور در سن ازدواج قرار دارند، خاطرنشان کرد: از این تعداد 11.2 میلیون نفر هرگز ازدواج نکردهاند. بنابراین به ازای هر دو خانوار، یک جوان ازدواج نکرده وجود دارد.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور آمار وقوع 16 طلاق در هر ساعت در کشور را هم تایید کرد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/262129