مروري بر کتاب سرمايه(9)
"مارکس اين توضيح را دارد: معما در صورتي حل ميشود که ما بتوانيم در بازار کالايي با خصوصياتي کاملا" ويژه بيابيم. کالايي که ارزش مصرفي آن عبارت از توليد ارزش مبادله باشد. چنين کالايي وجود ارد- اين کالا نيروي کار است. سرمايهدار نيروي کار را در بازار ميخرد و آن را وادار مينمايد که برايش کار کند تا در عوض توليدش را بفروشد. لذا ما بايد قبل از هر چيز نيروي کار را مورد بررسي قرار دهيم.
ارزش نيروي کار چيست؟ بر طبق قانون رايج مشهور، ارزش نيروي کار عبارت است از ارزش وسايل معيشتي لازم براي ادامهي بقا و تداوم نسل کارگر به طريقي که در يک کشور معين و در يک عصر تاريخي مشخص معمول ميباشد1. ما اينطور فرض ميکنيم که کارگر ارزش کامل نيروي کارش را دريافت مينمايد. و علاوه بر آن ما فرض ميکنيم که اين ارزش نمايشگر 6 ساعت کار روزانه يا نصف يک روز کار است. ولي صاحبکار اظهار ميدارد که او نيروي کار را براي يک روز کار کامل خريداري نموده است و کارگر را وادار مينمايد که دوازده ساعت يا بيشتر کار کند. بنابراين با يک روز کار 12 ساعته او محصول شش ساعت کار را بدون آنکه پولي در برابر آن پرداخت کرده باشد به چنگ ميآورد. از اينجا مارکس نتيجه ميگيرد: تمام ارزش اضافي، بدون آنکه تقسيمبندي آن اهميتي داشته باشد، به عنوان سود سرمايهدار، اجحاره زمين، ماليات و غيره، همهي اينها کار بيمزد است."
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص 22-23 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 - وبلاگ آموختن: نيروي کار کالاست. چون قيمت هر کالايي برابر با هزينهي توليدش است بنابراين هزينهي توليد نيروي کار؛ شامل خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت، آموزش و کارگر جديد(توليد مثل) است. که مجموع اين هزينهها را قيمت نيروي کار يا دستمزد ميگويند.
نظرات شما عزیزان: