به تازگی رسانه های آمریکایی از برنامه ارتش این کشور برای استفاده از اسلحه جدیدی خبر داده اند که به وسیله اشعه لیزر کار می کند. قرار است این سلاح جدید از سال آینده میلادی (2014) به طور رسمی در نیروی دریایی آمریکا مورد استفاده قرار بگیرد.
از این توپخانه لیزری می توان برای هدف گیری و نابودی قایق ها و شناورهای تندرو و هواپیماهای بدون سرنشین استفاده کرد.
همچنین از این اسلحه می توان در کاربردهای زیر نیز استفاده کرد:
1- گلوله های مرئی هشدار دهنده
2- ثابت کردن اشعه لیزری بر روی هدف متحرک برای کمک به هدف گیری صحیح موشک های حرارتی
3- از کارانداختن سامانه های دید در موشک ها یا هواپیماهای بدون سرنشین دشمن برای خنثی سازی کارآمدی آنها
4- نابودی هدف (شناورهای کوچک و هواپیماهای بدون سرنشین) از طریق هدف گیری با اشعه لیزر.
درباره هدف گیری شناورهای تندرو گفته می شود که اشعه های توپخانه لیزری می تواند شناور هدف را دنبال کند و شناورها نمی توانند با استفاده از تغییر موقعیت خود از گلوله های لیزری فرار کنند.
هر گلوله لیزری این سلاح جدید تنها یک دلار هزینه خواهد داشت و این در حالی است که برای هدف گیری و نابودی شناورها و هواپیماهای بدون سرنشین نیاز به شلیک موشک هایی با هزینه های بالاست.
این سلاح همچنین تا زمانی که به برق متصل است می تواند شلیک کند و با مسئله پایان مهمات روبه رو نیست.
بنا به اعلام پنتاگون سامانه جدید لیزری قرار است با هدف توسعه کاربرد علیه جت های جنگنده و نیز موشک های بالستیک به سطح های جدیدی از توانمندی های تکنولوژیک نیز ارتقا یابد.
مقامات پنتاگون می گویند تولید نمونه اولیه این سلاح لیزری تنها 32 میلیون دلار هزینه در برداشته است.
با این حال کارشناسان نظامی معتقدند این سلاح لیزری محدودیت هایی نیز دارد، از جمله اینکه در هوای توفانی و گردو غبار شعاع دید این سلاح کاهش می یابد.
منبع: http://www.asriran.com/fa/news/269357
رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک: در سال گذشته 151 هزار و 763 مورد واقعه طلاق در کشور ثبت شد، که از هر 5 ازدواج یک مورد به طلاق منتهی می شود. این در حالی است که براساس آمار سال گذشته حدود 7 درصد افزایش طلاق داشته ایم.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269568
بیانیه اساتید دانشگاه علیه تعطیلی یک دانشکده شریف
۲۳۱ استاد دانشگاه، روزنامه نگار، دانشجو :
به توقف پذیرش دانشجو در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف معترضیم.
اخلال در ادامه کار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تنها یکی از رویدادهای روزمره شده دیوانسالاری کشور نیست، بلکه تهدیدیست جدی در روند نهادسازی در کشور عزیزمان که زیانها و هزینههایش همیشگی خواهند بود و با گذشت زمان تنها به آنها اضافه خواهد شد.
زمانیکه تواناییها و منابع ایران را بررسی میکنیم، زمانیکه استعدادها و عشق مردم میهنمان را به این کهن بوم و بر بخاطر میآوریم، زمانیکه موفقیتهای ایرانیان را در صحنه جهانی در همه علوم: ریاضیات، پزشکی، فیزیک و رشتههای مهندسی میبینیم، ناگزیر از خود میپرسیم پس چرا به آنجا که باید رسیده باشیم، نرسیدهایم.
اینجاست که بخاطر میآوریم روند توسعه تنها نیازمند منابع طبیعی و استعدادهای انسانی نیست، نرمافزار توسعه علومی هستند که به ما میآموزند این اجزاء را چگونه ترکیب کنیم و منابع محدودمان را چگونه تخصیص دهیم تا بهترین نتیجه ممکن را بگیریم. مدیریت و اقتصاد نرمافزارهای توسعه را در اختیار ما قرار میدهند، مایی که از سختافزارهای توسعه چیزی کم نداریم.
اینجاست که سهم برنامههای آموزشی مدیریت و اقتصاد در روند توسعه کشور از سایر برنامههای دانشگاهی پیشی میگیرد و این برنامهها اهمیتی ملی مییابند. زمانی که یک دانشکده مدیریت و اقتصاد تعطیل میشود، فقط یک نهاد آموزشی تعطیل نشده، بلکه نسلهایی از مدیران و کارشناسان که میتوانستهاند در روند توسعه کشور نقشی در خور ایفا نمایند، نابود شدهاند.
اینجاست که هزینه اختلال در کار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تنها محدود به زمان حال نخواهد بود، میهن ما برای حذف فعالیتهای این نهاد آموزشی هر روز، هر ماه و هر سال هزینه خواهد پرداخت. بنابراین، ما امضاکنندگان این بیانیه، به عنوان «ایرانیانی شیفته اعتلای همهجانبه کشور»، به تصمیم غیرکارشناسی در زمینه توقف پذیرش دانشجو در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف، معترضیم.
باور داریم که این تلاشها، دستاوردها و موفقیتها، خدماتی بزرگ و بینظیر به ایران، جامعه ایران و روند توسعه در ایران هستند. این خدمات را شایسته تقدیر میدانیم و خواهان تقدیر از پیشگامان، بنیانگذاران و فعالان این دانشکده بوده و هستیم. این تلاشها باعث شده است تا گروه زیادی از دانشجویان از تمام دانشگاههای کشور خواهان ورود به این دانشکده باشند و بسیاری از آنها سال گذشته را به مطالعه برای آزمون ورودیش اختصاص دادهاند. آیا اخلال در کار این نهاد خادم، پاداشیست سزاوار این خدمات؟ و شایسته تلاشها و امید این دانشجویان؟
کدام نگاه غیرکارشناسی و نامنصفانه باعث چنین تصمیمی شده است؟ به سزای کدامین خطا باید این نهاد را مجازات کرد؟ عدهای می گویند رقابتهای سازمانی، برخی میگویند علائق سیاسی، حتی گروهی ادعا میکنند که دانشگاهی صنعتی نباید کرسی اقتصاد و مدیریت داشته باشد، آیا نباید در دلسوزی این مجریان شک کنیم؟ آیا اسیر زنجیرهای اداری بودن، مترادف نوآوری و صفشکنی در فرآیند توسعه شده است؟ آیا قرار است چنین تصمیماتی به بلندنظری دولتمردانی که آنها را اجرا میکنند گواهی دهند؟
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269423
آخرین آمار "دانشآموزان بازمانده از تحصیل" اعلام شد
طبق آخرین آماری که استانها به وزارتخانه اعلام کردهاند، اسامی 141 هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در گروه سنی شش سال+1 تمام تا 11 سال تمام ثبت شده است.
این آمار پیش از این 159 هزار نفر اعلام شده بود که پس از بررسی و مقایسه با بانک اطلاعات آموزش و پرورش و سازمان ثبت احوال، تعداد 141 هزار در نهایت بازماندگان از تحصیل مشخص شدهاند که این آمار در دی ماه سال 91 به مرکز آمار و فناوری آموزش و پرورش اعلام و از طریق این دفتر، در اختیار معاونت ابتدایی آموزش و پرورش برای بررسی قرار گرفت.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269517
اسناد فساد 450 میلیون یورویی را افشا میکنم
بزودی اسناد قرارداد 450میلیون یوروئی را منتشر میکنیم
وی در پاسخ به این سؤال مبنی بر قرارداد 450میلیون یورویی در کیش که سازمان بازرسی مانع ان شده بود و از سوی معاون اجرائی رئیسجمهور کذب خوانده شده بود، گفت: بزودی اسناد آن را منتشر خواهیم کرد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269459
آمار زنان مبتلا به ایدز در کشور 2 رقمی شد
براساس آمار جمعآوری شده از دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی، تا اول فروردین ماه سال جاری مجموعا 26 هزار و 125 نفر افراد مبتلا به HIV/AIDS در کشور شناسایی شدهاند که 89.8 درصد آنان را مردان 10.2 درصد را زنان تشکیل میدهند.
46.1 درصد از مبتلایان به HIV در زمان ابتلا در گروه سنی 34-25 سال قرار داشتهاند که بالاترین نسبت در بین گروههای سنی را به خود اختصاص میدهند.
علل ابتلا به HIV در بین کل مواردی که از سال 1365 تاکنون در کشور به ثبت رسیدهاند به ترتیب، تزریق با وسائل مشترک در مصرفکنندگان مواد (68.6 درصد)، رابطه جنسی (12 درصد)، دریافت خون و فرآوردههای خونی (1 درصد) و انتقال از مادر به کودک (1/1 درصد) بوده است. راه انتقال در 17.3 درصد از این گروه نامشخص مانده است.
من اگر يک بار ديگر خود را باز مييافتم
من اگر يک بار ديگر خود را باز مييافتم
نميگويم که اگر آبِ حيات ميخوردم
اگر ديگر بار، درها گشوده ميشد
و من دوباره به اين سرا، پا مينهادم
درست همينگونه زندگي ميکردم
غرقِ خون
درست همين گونه
در عشق و جنون
من اگر يک بار ديگر خود را باز مييافتم...
1948
تاريکي صبح، ناظم حکمت، ترجمه پروين همتي ص152 نشر دنياي نو، 1383
داروي استامينوفن
داروي استامينوفن (پاراستامول) نه تنها دردهاي جسماني بلکه ناراحتيهاي روحي و ترسها، از جمله ترس از مرگ را نيز تسکين ميدهد. استامينوفن ميتواند سيستم هشداردهندهي مغز را که در برخي موقعيتها فعال ميشود، مهار کند.
فکر کردن به مرگ، به خصوص مرگ خودمان، برايمان دردآور است و احساس ناخوشايندي به همراه ميآورد، احساسي بين ترس و اضطراب.
وقتي انسان در موقعيتي پيشبيني نشده يا وضعيتي ناآشنا قرار ميگيرد نيز همين حس نامطلوب را دارد. ديدن فيلمهاي سوررئال يا فراواقعيت و خواندن داستانهاي هراسانگيز نيز همين احساس را پديد ميآورد. همه اينها سيستم هشداردهندهي مغز را فعال ميکنند.
در مجموع، همه انسانها با فعال شدن اين سيستم سعي ميکنند که عامل فعالکننده را کنار برانند. اما اين کار هميشه موفقيتآميز نيست، بهويژه در مواقعي که تهديد بزرگي حس ميشود. در اين مواقع مکانيسم جبرانکننده وارد عمل ميشود.
کسي که در موقعيتي پيشبينينشده قرار ميگيرد يا خود را در خطر تهديدي هر چند غير واقعي ميبيند، نسبت به قوانين سختگيرتر ميشود و در دفاع از ارزشهاي اخلاقي هم تعصب بيشتري به خرج ميدهد.
به موجب گزارش منتشر شده در وبسايت آلماني "ويسنشافت" (Wissenschaft)، محققان کانادايي اين نتيجه را با انجام يک بررسي مطالعاتي کسب کردهاند. آنها دريافته بودند که سيستم هشداردهندهي انسان نه تنها در درد جسماني بلکه در وضعيتي ناهماهنگ و مشکلات اجتماعي فعال ميشود. به همين دليل آنها احتمال دادند، داروي استامينوفن (پاراستامول) که در تسکين بخشيدن درد جسماني کاربرد دارد را ميتوان براي تسکين تمامي حالتهاي روحي يادشده به کار برد.
آزمون يادشده بر ۳۲۸ نفر انجام شد. نيمي از آنان هزار گرم استامينوفن و نيم ديگر دارونما (پلاسبو) دريافت کردند.
به گروهي از افراد شرکتکننده در آزمون فيلمي سورئال نشان داده شد. برخي نيز بايد مينوشتند که بعد از مرگ چه اتفاقهايي براي بدنشان ميافتد. گروهي نيز بايد در مورد دندان درد مينوشت و گروه ديگر هم بايد به تماشاي فيلمي کمدي مينشست. در پايان از آنها خواسته شد که براي عقوبت يک زن تنفروش و اغتشاشگران بازي هاکي روي يخ، مجازاتهايي تعيين کنند.
نتايج آزمون
آزمونشوندگاني که راجع به مرگ خود فکر کرده بودند به طور متوسط مجازاتي ۴۴۰ دلاري براي زن روسپي در نظر گرفتند و در تعيين مجازات سختگيرتر از آنهايي بودند که به دنداندرد فکر کرده بودند. گروهي که راجع به دنداندرد نوشت به طور متوسط مجازاتي ۳۰۰ دلاري براي زنان روسپي تعيين کرده بود.
ترس عامل بسياري از ناراحتيهاي روحي است .اين آزمون در شرايطي صورت گرفت که آزمونشوندگان استامينوفن مصرف نکرده بودند.
اما گروهي که استامينوفن دريافت کرده بود واکنشي يکسان به اين قضيه نشان داد، چه آنهايي که به مرگ و چه آنهايي که به دنداندرد فکر کرده بودند.در مورد ديدن فيلم سورئال يا تعيين مجازات براي آشوبگران بازي هاکي روي يخ نيز وضع به همين ترتيب بود.
روانشناسان کانادايي نتيجه گرفتند که استامينوفن و احتمالا داروهاي مسکن ديگر که بر سيستم عصبي مرکزي تأثير ميگذارند، ميتوانند سيستم هشداردهندهي مغز را مهار کنند. بنا بر اين با مصرف اين دارو ميتوان احساس ناخوشايند و ناامني ناشي از تهديد يا تجربهاي ناهماهنگ را تسکين بخشيد.
در مورد موقعيتهاي ديگري که سبب ايجاد جرياني مشابه در مغز ميشود نيز وضع به همين ترتيب است.از اين ويژگي ميتوان در درمان ناراحتيهاي روحي مختلف، از جمله ترسهاي مزمن و اختلالات پردلهره (هجوم يکباره وحشت و هراس به بيمار) کمک گرفت.
يک هشدار
محققان هشدار ميدهند که اين بررسي نميتواند مجوزي براي مصرف بيرويه استامينوفن باشد.
اخيرا بدگماني راجع به عوارض جانبي اين دارو افزايش يافته است. کارشناسان احتمال ميدهند که مصرف اين دارو، حتي در مقياس اندک، ممکن است بر کبد تأثيرات سوء بگذارد.
منبع: دانش و فن فارسی DW.DE
شرایط امروز کارگران در سه دهه گذشته بیسابقه بوده است
از سال گذشته به این سو، ماه و فصلی در این مملکت نبوده است که هزینههای زندگی به چندین برابر افزایش پیدا نکرده باشد. با اینحال هنوز چند صباحی از آغاز سال جدید نگذشته است که بار دیگر قیمت گوشت و برخی دیگر از اقلام غذایی سر به فلک کشید و از هم اکنون طرح مربوط به افزایش قیمت نان و حاملهای انرژی و حذف ارز مرجع برای کالاهای وارداتی به عنوان سرآغازی دیگر برای چندین برابر شدن هزینههای زندگی است.
نویسندگان این بیانیه كه از اعضای اتحادیه آزاد كارگران هستند با انتقاد از تعیین مبلغ ۴۸۷ هزار تومان به عنوان حداقل مزد سال ۹۲ متذکر شدهاند: دولت همیشه و در هر حالی بهای هر کالایی را که اختیار قیمت گذاری آن بدستاش بوده افزایش داده است و به تبع آن بخش خصوصی و صاحبان سرمایه نیز قیمت کالاها و خدمات تولیدیشان را بالا بردهاند. اما زمانی که نوبت به زندگی و بقا ما کارگران در این مملکت رسیده است دولت نه تنها هیچ مسئولیتی برای تامین معاش میلیونها خانواده کارگری برای خود قائل نشده است بلکه با هر آنچه که در ید قدرتش بوده، تلاش نموده است تا هزینههای بحران اقتصادی موجود را به گرده ما کارگران بیاندازد، بطوریکه دولت خود راسا با اخذ ارزش افزوده شش درصدی از هر آن چیزی که با حداقل مزد کنونی بر سر سفرههای خالی کارگران قرار میگیرد هر روزه مشغول [...] از این حداقل مزد ناچیز و خفت بار ما کارگران است.
به اعتقاد این فعالان مستقل صنفی در شرایطی که حداقل مزد جدید حتی برای پراخت اجاره بهای محقرانهترین و دورافتادهترین مسکنها کافی نیست، دولت با تعیین مبلغ ۴۸۷ هزار تومان به عنوان حداقل مزد نشان داد که نه تنها هیچ ارزشی برای برخورداری کارگران از حق داشتن زندگی انسانی قائل نیست بلکه قصد دارد تا به منظور تامین منافع اقتصادی یک اقلیت ناچیز کل هزینههای مربوط به اشتباهات اقتصادی خود را بر دوش کارگران سرازیر کند.
نویسندگان این بیانیه با تاکید براینکه «برای ما کارگران هیچ مصلحتی بالاتر از تامین معیشتمان که عین شرافتمان است وجود ندارد». یادآور شدهاند: سال گذشته با جمع آوری طوماری اعتراضی در سطحی سراسری نشان دادیم که چون دیگر تحمل وضعیت موجود را نداریم و تمیتوانیم بیش از این شاهد فقر و فلاکت و تباهی زندگی خود و خانوادههایمان باشیم، درنتیجه دست در دست هم نسبت به وضعیت مشقت بارمان معترض شدیم.
این گروه از فعالان صنفی کارگری در ادامه بیانه خود بابیان اینکه بدون ذرهای تردید شرایط مصیبت بار کنونی کارگران در سه دهه گذشته بیسابقه بوده است آوردهاند: دولت و دست اندرکاران حکومتی باید بدانند که دیگر ذرهای تحمل برای ما کارگران جهت تداوم وضعیت مشقت بار کنونی باقی نمانده است.
این گروه كارگری در خاتمه بیانیه خود از روز جهانی کارگر به عنوان فرصتی مناسب برای اعلام اعتراض دوباره جامعه کارگری ایران به وضعیت معیشتی کنونی و طرح خواستههای قانونی خود یادکردهاند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=66540
۴۳ کارگر این مجتمع دامداری ۱۶ ماه است حقوق دریافت نکردهاند
مجتمع دامداری مهاباد از جمله مجموعههای تولیدی بحرانزده كردستان است كه كارگرانش با وجود سوابق كار ۱۷ تا ۲۶ ساله، ۱۶ ماه حقوق دریافت نكردهاند.۴۳ کارگر این مجتمع دامداری ۱۶ ماه است که به بهانه کمبود منابع مالی حقوق دریافت نکردهاند.
این معوقات مربوط به پنج ماهه اول سال ۹۰ و ۹۱ به همراه عیدی و پاداش بوده و در سال جاری نیز کارگران هنوز هیچ حقوقی دریافت نکردهاند.با واگذاری مجتمع بزرگ دامداری به بخش خصوصی، مشکلات کارگران این واحد تولیدی آغاز شد بطوری که اینك کارفرما بدون توجه به معیشت کارگران وخانوادههایشان از پرداخت ۱۶ ماه حقوق آنان کوتاهی میکند.
او با اشاره به سوابق ۱۷ تا ۲۶ ساله کارگران این مجتمع کشتارگاهی اظهار داشت: امنیت شغلی کارگران با افزایش مشکلات این مجتمع کشتارگاهی بیش از پیش به خطر افتاده است به طوری که دو نفر از کارگران با سوابق بیش از ۱۷ سال بدلیل اعتراض به افزایش مشکلات کارگران، با پایان قرار داد کاری اخراج شدهاند.
گفتنی است مجتمع دامداری مهاباد وابسته به شرکت غدیر سبز، داری زیر مجموعههای صنعتی همانند هما مرغ، سردخانه زمزم، و کشت صنعت مهاباد است که پس از سال ۸۶ با بروز برخی نوسانات در بازار و آغاز واردات گسترده گوشت، با واگذاری به بخش خصوصی، از نظر تامین منابع مالی با ۲۱۷ کارگر دچار مشکل شد که در نهایت این کارگران به مرور تعدیل و هم اکنون ۴۳ کارگر این مجتمع به علت عدم دریافت ۱۶ ماه حقوق معوقه با مشکلات معیشتی عدیده ای روبرو شدهاند.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=66386
مالكان كارخانه ویران شده در بنگلادش دستگیر شدند
در پی حادثه ریزش ساختمان یک کارخانه در پایتخت بنگلادش که تاکنون به مرگ دستکم ۳40 کارگر منجر شده است، پلیس بنگلادش دو مالک کارخانه را دستگیر کرد.
این کارخانه ۳۱۲۲ کارگر داشته است اما مشخص نیست در زمان وقوع حادثه چند نفر داخل ساختمان بودهاند.
منبع: http://ilna.ir/news/news.cfm?id=66450
كارفرمای چینی «الیاف نیشابور» قوانین كار ایران را اجرا نمیكند
کارفرمای خارجی کارخانه الیاف نیشابور بدون در نظر گرفتن شرایط تعیین شده در قانون کار ایران، از نیروی ۸۰۰ كارگر ایرانی استفاده میكند.
این فعال كارگری در نیشابور از جمله قوانین كار ایران كه توسط كارفرمای كارخانه الیاف نیشابور رعایت نمیشوند را حق مرخصی، عائلهمندی و اضافه کاری ذكر كرد و پرسید: چگونه یک کارفرمای خارجی در کشورمان بدور از چشم بازرسان کار اینگونه با کارگران خود برخورد میکند؟
۴۹ درصد از سهام این کارخانه، متعلق به کارفرمای چینی است، گفت: کارفرمای این کارخانه علاوه بر اینکه با درخواست مرخصی هیچ کارگری موافقت نمیکند، در صورت غیبت به ازاء هر روز ۳۰ هزار تومان از حقوق کارگر غایب کسر میکند.
این عمل کارفرما در حالی است که اگر تعداد ایام غیبت یک کارگر به سه روز در ماه برسد علاوه بر کسر ۹۰ هزار تومان از دستمزد، آن کارگر تهدید به اخراج نیز میشود.
۸۰۰ کارگر این کارخانه در سال فقط روز اول فروردین و روز عاشورا تعطیل هستند و مابقی ایام سال حتی جمعهها برای دریافت مرخصی با کارفرمای چینی خود دچار مشکل هستند.
وضعیت کارگران در این کارخانه بسیار غیر انسانی است، و مشکلات روحی و جسمی بسیاری را برای کارگران بوجود آورده است.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=66329
مرگ ۲۶ کارگر کردستانی بر اثر حوادث کار
در سال گذشته، ۲۶ مورد از حوادث منجر به فوت کارگر شده، ۲۱ مورد نقص عضو و ۱۴ مورد قطع عضو به وجود آمده که ۱۴۹ مورد از صدمات به بخش ساختمان مربوط است.
منبع: http://ilna.ir/news/news.cfm?id=66232
كوچكترین حركت كارگران هزاران نتیجه به همراه دارد
« کارگر هم میتواند مطالعه کند، وارد سیاست شود، جهان پیرامونش را تحلیل کند و نگاه جامعهشناسانه داشته باشد، چهبسا بهتر از من. چون کارگر در متن جامعه حضور دارد.»
«کارگران از دهه 40 برای گرفتن حق خود ایستادگی کردند و امروز یکی از ستونهای اجتماعی ما محسوب میشوند. این تاثیرگذاری در حدی است كه کوچکترین حرکت آنها هزاران نتیجه به همراه خواهد داشت. این كارگردان میپرسد چرا نباید امكانی فراهم شود تا هنرمندان تئاتر بتوانند مانند گذشته نمایشهای خود را در كارخانهها روی صحنه ببرند.»
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=66323
مادری دخترانش را خفه کرد و خودزنی کرد
همسر: در زندان
محل حادثه:یکی از محلات شهر رشت
دو کودک خردسال به قتل رسیده «آیلار» 2.5 ساله و «آیدا» پنج ساله.
مادر دو کودک:در منزل پدر شوهرش ابتدا زمانی که یکی از فرزندانش در خواب بوده با گذاشتن دستمالی به روی دهانش، وی را خفه کرده و پس از آن نیز فرزند دیگرش را که به خواب رفت؛ در اقدامی مشابه به قتل رسانده.
متهم، انگیزش از ارتکاب این جنایت را نارحتی روحی و روانی و مشکلات عنوان کرد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269310
کارمزد انتقال وجه در شبکه بانکی چقدر است
کارمزد خدمات کارت به کارت شبکه بانکی تا میزان یک میلیون تومان مبلغ ۵۰۰ تومان کارمزد و به میزان هر یک میلیون تومان بعدی ۲۰۰ تومان به صورت پلکانی اضافه میشود.
درصورتی که از یک حساب به حساب دیگر در همان بانک باشد هیچ کارمزدی پرداخت نمیکنند، به عنوان مثال اگر حساب مقصد بانک ملت باشد و حساب مبداء نیز بانک ملت باشد هیچ کارمزدی کسر نمیشود.
در زمانی که مشتری بخواهد از کارت خود به کارت دیگری که در بانک دیگری است مبلغی از طریق عابربانکها واریز کند، مبلغی هم برای کارمزد از حساب فرد واریز کننده به صورت همزمان کسر خواهد شد که این مبلغ براساس میزان جابهجایی پول متفاوت میشود.
براساس بخشنامه بانک مرکزی تا مبلغ یک میلیون تومان مبلغ ۵۰۰ تومان کارمزد کسر شده و به ازای هر یک میلیون تومان اضافه ۲۰۰ تومان به رقم فوق افزوده میشود، بنابراین برای مبلغ سه میلیون تومان مبلغ ۹۰۰ تومان از حساب فرد واریز کننده کسر خواهد شد.
منبع: http://www.asriran.com/fa/news/269375
حمله معترضان به یک معدن در فارس و به آتش کشیدن آن
بهدنبال مصوبه غیرکارشناسی هیئت دولت در جریان سفر استانی مبنی بر واگذاری معادن در اختیار یک مؤسسه بهرهبردار به بخش تعاون و مخالفت دیوان عدالت اداری با این تصمیم، عدهای از افراد سودجو با حمله به تأسیسات و تجهیزات و ماشینآلات معدن دهبید استان فارس آن را به آتش کشیدند و خسارات فراوانی به این معدن وارد کردند. بررسی کارشناسی میزان خسارت وارده را دهها میلیارد تومان ارزیابی کرد .
در این حمله که جمعه گذشته صورت گرفته صدها نفر بدون توجه به اخطارها و هشدارهای ماموران نیروی انتظامی و نظارتی وارد محوطه کارگاهی این معدن شدند و بعد از تخریب اماکن و ساختمان های محوطه اقدام به تخریب معدن و تجهیزات و ماشین آلات سنگین و باارزش مستقر در آن کردند و بسیاری از آن را به آتش کشیدند و مدیران و کارگران مستقر در معدن را مورد ضرب و شتم قرار دادند که با کمک نیروی انتظامی چند نفر از مرگ حتمی نجات یافتند.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269355
شهرستان دشتآزادگان
انتقال پسربچهای هفت ساله به هویت ف.ج به بیمارستان شهید چمران سوسنگرد این پسربچه از ناحیه سینه و قلب مورد اصابت ساچمه تفنگ بادی قرار گرفته بود که متاسفانه به رغم تلاش پزشکان، بر اثر شدت جراحات وارده درگذشت.
علت تیراندازی، شوخی برادر مقتول با وی بوده است که ناخواسته به سمت او شلیک کرده است.
کاغذ ديواري ضد زلزله
زماني که زلزله رخ ميدهد در اکثر موارد ريزش ديوار و سقف ساختمانها باعث تلفات انساني ميشود. اما يک کاغذ ديواري مخصوص که توسط پژوهشگران دانشگاه کارلسروهه آلمان اختراع شده، قادر به جلوگيري از ريزش ساختمان است.
دانشمندان انستيتو تکنولوژي کارلسروهه (KIT) کاغذ ديوارياي اختراع کردهاند که نيروي حاصل از زمينلرزه را به تمام ديوار يک ساختمان منتقل کرده و از اين طريق مانع از ريزش ديوار ميشود.
ويژگي کاغذ ديواري ضد زلزله
راز اصلي اين کاغذ ديواري آن است که هم بايد سفت و محکم و هم انعطافپذير باشد. به گفتهي موريتس اوربان، پژوهشگر علمي انستيتو تکنولوژي کارلسروهه، اين کاغذ حاوي دو عنصر مهم است: يکي الياف و رشتههاي سفت و محکم شيشه و ديگري مادهي مصنوعي پوليپروپيلين. الياف شيشه در ۴ جهت مختلف بافته ميشوند تا اينکه بتوانند نيروهاي حاصل از زمينلرزه را بر تمامي ديوار تقسيم کنند. اوربان ميگويد: «چنين ويژگياي از ايجاد درز و شکاف در ديوار جلوگيري ميکند، زيرا نيروهاي ناشي از زلزله بر سطح بزرگي تقسيم ميگردند و ديگر نميتوانند بخشهاي ضعيف ديوار را متاثر سازند».
پيوستگي سنگ و آجر
اگر شدت زلزله زياد باشد، ديوار شکاف بر ميدارد، اما اين الياف شيشهاي هستند که از فروپاشي ديوار جلوگيري ميکنند. مادهي مصنوعي پوليپروپيلين که در داخل اين کاغذ ديواري وجود دارد، دو طرف درز ديوار را به هم نگه ميدارد و از اين طريق از ريزش سنگ و آجر جلوگيري ميکند.
زماني که زلزله رخ ميدهد در اکثر مواقع اين فروريختن ساختمانهاست که باعث مرگ مردم ميشود. ديواري که در مقابل زمين لرزه مقاومت بيشتري داشته باشد، در هنگام زلزله به مردم امکان و زمان لازم براي گريختن از زير آوار و نجات پيدا کردن را ميدهد.
کاغذ ديواري ضد زلزله همانند کاغذ ديواريهاي معمولي ديگر بر روي سطح داخلي ديوار ساختمان کشيده ميشود. اين کاغذ ويژه را نيز ميتوان رنگ کرد يا بر روي آن يک کاغذ ديواري معمولي کشيد.
به گفتهي طراحان، اين کاغذ ديواري بهدليل داشتن روزنههاي مختلف از شکلگيري کپک نيز جلوگيري ميکند.
چسبي خاص براي استفاده از کاغذ ديواري ضد زلزله
اما براي چسباندن اين کاغذ ديواري بر روي ديوار استفاده از چسب معمولي کافي نيست. همانند خود کاغذ ديواري اين چسب هم بايد درعين حال سفت و انعطافپذير باشد.
اين چسب مخصوص که توسط شرکت باير (Bayer Material Science) توليد ميشود، داراي ماده شيميايي "پولي يورتان" است. با اين ماده، چسب مخصوص بههنگام تکانهاي زمين قابليت خاصي از خود بروز ميدهد. در چنين وضعيتي ترکيبات هيدروژني اين چسب از هم جدا شده و در جاي ديگر دوباره به هم ميپيوندند. اين امرسبب ميشود که از گيسختگي سنگها و آجرهاي ساختمان جلوگيري شود.
منبع: دانش و فن فارسیDW.DE
از شبکه تلویزیونی فرانس24 تصاویری از یکی از اتاق های دفتر اتحادیه قضات فرانسه منتشر شده است که در آن عکس های سیاستمداران جناح راست و نیز خبرنگاران و روسای مطبوعات راستگرا قرار گرفته است.
بالای این عکسها نوشته شده است«دیوار احمق ها». در این عکس ها می توان تصاویر شخصیت هایی چون نیکلا سارکوزی رئیس جمهور سابق، اریک ورت وزیر پیشین وی، اریک زمور خبرنگار راستگرا و ایو ترئار از لوفیگارو را مشاهده کرد. در کنار هر عکس نیز تفسیری منفی قرار گرفته است.
پخش این تصاویر خشم جناح راست فرانسه را برانگیخته است.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/315647
اولین روزنامهی جهان 408 ساله شد
408 سال پیش، زمانی که فرانسه هنوز حکومت مطلق «هانری چهارم» را تجربه می کرد، در استراسبورگ، یکی از شهرهای فرانسه و یک جمهوری آزاد در قرن شانزدهم میلادی، جایی که آن را به عنوان مرکز قانونگذاری اروپا نامیدهاند، مردی به نام «یوهان کارولوس» نشریهای با عنوان «مجموعهای از اخبار قابلتوجه و بهیادماندنی» را منتشر کرد.بعدها این نشریه با نام کوتاه شده «Relation» شناخته شد.
«ریلیشن» نخستین نشریهای بود که به صورت هفتگی منتشر شد و به مدت 70 سال در عرصه اطلاعرسانی فعالیت داشت.در آن دوران پستچیها نقش تعیینکنندهای در گردآوری اخبار داشتند، چون آنها بودند که خبرها را از دلیجانها یا پیکهای سواره میگرفتند و به عبارت دیگر آنها را میتوان خبرنگار و یا خبربیار نامید.
زمانهای که مردم اخبار شهرهای اطراف خود را طی چند هفته یا حتی چند ماه دریافت میکردند، استفاده از واژه روزنامه برای نشریهای که اخبار را به صورت هفتگی منتشر میکرده چندان هم دور از ذهن به شمار نمیرود.
اما شروع انتشار روزنامه به مفهوم امروزی را به رایمکوند زایتونگن (einkommende zeitungen) که در سال 1650 در لایپزیک آلمان 6 روز در هفته منتشر میشد نسبت میدهند.
شاید زمانیکه «یوهان کارولوس» به فکر انتشار اولین روزنامه افتاد، نمیدانست که تولد 408 سالگی روزنامهاش را در زمانی جشن میگیرند که روزنامههای کشورهای توسعه یافته در حال برچیدن انتشار کاغذی خود هستند و فضای آنلاین آنقدر دسترسی را راحت کرده است که نه دیگر نیاز به چاپار هست و نه دستگاه چاپ.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/315740
چینیها از کویر ایران میروند
مجوز اکتشاف نفت و گاز در کویر از سوی رییس جمهوری دوباره صادر شد اما به دلیل ممانعت سازمان محیط زیست پیمانکار چینی این طرح اکتشافی بدون اجرای کامل قرارداد قصد خروج از کویر را دارد و دستمزدش را طلب میکند.در حالی زمان قرارداد با شرکت چینی تمام شده است که سازمان محیط زیست اجازه هیچ گونه فعالیتی به آنها نداد و اکنون چینیها پولشان را میخواهند.
شرکت چینی اعلام کرده است که "پولمان را بدهید تا برویم" آنها دیگر حاضر به ادامه کار در کویر نیستند؛ چراکه شرکت چینی بیش از دو سال کار اکتشاف را تعطیل کرده است.پروژه مطالعات اکتشاف نفت در بلوک نفتی گرمسار منطقهای وسی از پارک ملی کویر تا نزدیکی آران و بیدگل را در برمیگیرد.
این پروژه با مبلغ 100 میلیون دلار در سال 1385 به شرکت چینی " ساینو پک" واگذارشد تا کلیهی مسائل مربوط به اکتشاف اولیه، مطالعات ژئوفیزیکی و لرزهنگاری ظرف مدت 2 سال در این بلوک انجام شود.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/315741
کوره آتش در بیایانهای ترکمنستان
در 260 کیلومتری شمال عشقآباد، جایی در صحرای کرکوم ترکمنستان ، دهانهای وجود دارد که از 40 سال پیش در آتش میسوزد و مردم محلی آنرا دروازه جهنم نامیدهاند. در سال 1971/1350، زمینشناسان شوروی سابق حفاری برای کشف گاز طبیعی را در این منطقه آغاز کردند. در حین حفاری زمینهای اطراف مته فروریخت و این گودال با قطر دهانه حدود 70 متر ایجاد شد.
تیم حفاری که نگران بود از این حفره گازهای سمی متصاعد شود، تصمیم گرفت با شعلهور کردن این گازها از خطر پیشگیری کند. کارشناسان حفاری این منطقه حدس میزدند آتش بعد از چند روز خاموش شود؛ اما هنوز این گودال با مصرف گاز طبیعی که منابع زیرزمینی به بالا نشت میکند شعلهور است و دارد میسوزد.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/315754
در این تصویر که در پست شماره 1601 هم میبینید منطقه سبز رنگ "محدوده قابل زندگی" در منظومه شمسی و در سامانه کپلر 62 مشخص شده است. در محدوده قابل زیست منظومه شمسی کره زمین و مریخ قرار دارد و در سامانه کپلر 62 دو سیاره 62ای و 62اف در محدوده قابل زیست قرار دارند که 1200 سال نوری با ما فاصله دارند. یک سال نوری مسافتی است که نور با سرعت سیصد هزار کیلومتر در یک ثانیه در مدت یک سال میپیماید.
رابطه سلامت مغز و ورزش
اين خبر مي تواند انگيزه مهم ديگري براي ورزش کردن در اختيار عموم بگذارد.محققان در دانشگاه ايالتي ايلينوي مي گويند که اولين و مهمترين راه حفظ توان مغزي ورزش کردن است.
آرت کريمر دانشمند علوم اعصاب و مدير موسسه علوم و فناوري پيشرفته بکمن در اين دانشگاه در مطالعه اي مغز ۱۲۰ فرد با سن نسبتا بالا را اسکن کرد. نيمي از اين افراد يک برنامه ورزشي را شروع کرده بودند.
اين برنامه شامل ۴۵ دقيقه پياده روي براي سه روز در هفته بود. بعد از گذشت يک سال، اسکن ام آر آي نشان داد که حجم مغز گروهي که ورزش مي کرد عملا بيشتر شده است.
همزمان حجم مغز افراد گروه ديگر ۱.۵ درصد کوچک شد که به اين ترتيب اختلاف حجم مغز دو گروه در اين مدت به ۳.۵ درصد رسيد.آزمايش هاي بيشتر نشان داد که افزايش حجم مغز به معني داشتن حافظه قوي تر است.
آقاي کريمر مي گويد مطالعات قبلي به روي حيوانات نشان داده بود که در آن گروه از جوندگاني که تحرک زياد داشتند تغييرات مطلوب فيزيولوژيکي مشاهده شد. مثلا تعداد سلول هاي عصبي آنها بيشتر بود، ارتباط ميان اين سلول ها قوي تر بود و جريان خون به بخش هايي از مغز آنها بيشتر.
البته کارشناسان مي گويند که مساله فقط ورزش کردن نيست، بلکه بايد فشار خون، ميزان کلسترول و وزن در يک حد مطلوب نگه داشته شود.به عبارت ديگر آنچه براي قلب خوب است براي مغز هم خوب است.
مغز تشنه بدعت است و بنابراين او کارهايي مثل ياد گرفتن يک زبان تازه يا يک آلت موسيقي را پيشنهاد مي کند. توصيه ديگر کارشناسان اين است که با دوستانتان وقت بگذرانيد.
مساله تغذيه هم هست.کارشناسان توصيه مي کنند که مواد آکنده از اسيدهاي چربي اومگا ۳ و اومگا ۶ که مثلا در ماهي يا هسته هاي روغني مثل گردو به وفور وجود دارد و همچنين ويتامين هايي که در ميوه و سبزيجات پيدا مي شود مي تواند به سلامت مغز کمک کند.
منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی
ماجرای دسترسی محدود به سرویسهای ایمیل
سرویس جیمیل ، پر کاربرترین سرویس ایمیل در ایران، باز هم از روز گذشته یا از دسترس خارج شده یا دسترسی به آن محدود شده است اما در این بین به کسب و کار کسانی که با این ایمیل امور خود را میگذرانند هیچ توجهی نشده است.
سرویس ایمیل این روزها به ابزار ضروری و کاربردی افراد در بخشهای مختلف فردی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است و بخش اعظمی از اطلاعات افراد در این ایمیلها ذخیره میشود، جلوگیری از دسترسی به آن قطعا میتواند خسارات مادی و معنوی فراوانی به بار آورد.
این اقدام شائبه نزدیکشدن به روزهای انتخابات ریاستجمهوری را تداعی میکند که در این بازه همانند دورههای مشابه چهار سال قبل دسترسی به سرویسهای ایمیل برای کاربران محدود شده است.
این اقدام مجرمانه است و طبق ماده 19 قانون جرایم رایانهای عنوان مجرمانه آن در قانون جرایم رایانهای «ممانعت از دسترسی به داده یا سامانه» ذکر شده است.
اگر دولت باشد باید خسارت وارده به کاربران را جبران کند و اگر مسئول این اقدام فرد باشد، محکومیت کیفری دارد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269092
بی احترامی میلیاردر معروف به رئیس جمهور!
در جریان دیدار "بیل گیتس"، بنیانگذار شرکت مایکروسافت با "پارک گئون هی"، رئیس جمهور زن کره جنوبی اقدام بی ادبانه گیتس باعث خشم مردم و جراید این کشور شد.
وی با لباسی نامرتب و دست به جیب با "پارک گئون هی" دیدار کرد و این اتفاق باعث شد تا خشم مردم کره جنوبی از این اتفاق رخ دهد.
منبع:http://www.tabnak.ir/fa/news/315546
ریزش اسکلت آهنی ساختمان چند طبقه در گرگان
اسکلت آهنی یک ساختمان چند طبقه در دست ساخت در گرگان براثر توفان کاملاً فرو ریخت.
شدت وزش باد در گرگان 72 کیلومتر بر ساعت گزارش شده است.
اسلکت این ساختمان بصورت پیچ مهره ای بوده و سه یا چهار طبقه بوده است.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269127
دختر 4 ساله زنده در آتش اتاق خوابش سوخت
وقوع حادثه حریق منزل مسکونی در ساعت 14:2
محل حادثه واقع در خیابان گرگان خیابان اقبالی
محل حادثه که طبقه سوم یک ساختمان مسکونی سه طبقه به مساحت 70 مترمربع بود، متوجه شدند اتاق خواب این واحد مسکونی کاملا شعلهور شده و دود ناشی از آن تمام فضا را در برگرفته است.
آتشنشانان حین اطفای حریق، با جسم بیجان دختر بچهای چهار ساله مواجه شدهاند.
مادر این دختربچه نیز هنگام وقوع حادثه در واحد مسکونی خواب بود و پس از اطلاع از آتشسوزی، بیرون از ساختمان رفته بود، گفت: آسیب چندانی به این زن وارد نشد.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/268920
داروها چگونه نامگذاری میشوند؟
برای نامگذاری داروها، شیمی کلید اصلی است و داروسازان نامهای عمومی داروها را بر اساس مواد شیمیایی تشکیلدهنده ترکیب آنها نامگذاری میکنند.
در حالی که فرمول شیمیایی داروها، دارو را تعریف میکند، ریشه آنها، ساختار، کارکرد و اهداف مولکولیشان را تشریح میکند.به طور مثال، واژه Tofacitinib citrate شامل یک گیرنده عامل رشد اپیدرمی (nib-) است که توضیح میدهد دارو چگونه عمل میکند.
داروهای با پایان mab- مانند بسیاری از داروهای سرطان، آنتیبادیهای مونوکلونال هستند. آنها سلولها، ویروسها یا باکتریهای ویژهای را هدف قرار میدهند و میتوان این اهداف را با مابقی نام دارو دریافت. همچنین دارویی با آخر vir- یک آنتیویروس است.
منبع:http://www.asriran.com/fa/news/269088
تاخیر در پرداخت حقوق کارگران ۶۰ واحد تولیدی در قزوین
پرداخت حقوق و دستمزد کارگران ۶۰ واحد تولیدی استان قزوین از ۲ تا ۲۴ ماه به تعویق افتاده است.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=66030
تلفات ریزش ساختمان کارخانه در بنگلادش به 250 تن رسید
این ساختمان در حدود ۳۰ کیلومتری پایتخت بنگلادش واقع شده و گفته میشود که چندین کارگاه دوزندگی با حدود دو هزار کارگر در آن مستقر بودهاند.
تلفات آتش سوزی و ریزش ساختمان هشت طبقه یک کارگاه دوزندگی و مرکز خرید، در نزدیکی «داکا» پایتخت بنگلادش، به 250 تن رسید و مقامهای مسئول اعلام کردهاند که بیش از هزار تن نیز در این حادثه زخمی شدهاند.
ریزش این ساختمان یادآور آتشسوزی در یک کارخانه لباسدوزی در ماه نوامبر سال گذشته است که بیش از ۱۰۰ تن را کشت و باعث انتقاد از بیتوجهی به شرایط ایمنی در کارگاههای این کشور شد.
در بنگلادش، چند هزار کارگاه بزرگ و کوچک دوزندگی فعالیت دارند که بسیاری از آنها، تولید کننده اقلامی هستند که به سفارش شرکتهای خارجی و برای فروش در بازارهای این کشورها تولید میشود.
کارگاههای بنگلادش اغلب دچار فرسودگی هستند و اصول ایمنی کار در آنها رعایت نمیشود.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=65986
چهار قلوی چینی در مدرسه این چنین شماره گذاری شدهاند تا شناسایی آنان آسان شود
اختراع يک باتري قدرتمند
دانشمندان در دانشگاه ايالتي ايلينوي موفق به اختراع يک باتري شده اند که مي گويند مي تواند انقلابي در شيوه تامين نيروي مورد نياز وسايل الکترونيکي و حتي وسايل نقليه به وجود آورد.
تيم محققان با استفاده از الکترودهاي سه بعدي موفق به ساختن باتري هاي ريزي شد که بسيار کوچکتر از ساير باتري هاي موجود در بازار است يا همان اندازه آنها اما بسيار قوي تر است.به علاوه سرعت شارژ کردن آن هزار بار سريعتر از باتري هاي موجود فعلي است.
اين محققان گفتند که هرچند پيشرفت هاي الکترونيکي به پيدايش تلفن هاي هوشمند و ساير وسايل الکترونيکي پيشرفته منجر شده اما فناوري ساخت باتري به اين اندازه سريع نبوده است.و اينجاست که اختراع آنها مي تواند وضع را عوض کند.
آنها مي گويند که مثلا مي توان باتري اتومبيل را با يکي از باتري هاي ساخت آنها که ده بار کوچکتر و ده بار قوي تر است جايگزين کرد. يعني مي شود موتور ماشين را با باتري اي که به اندازه يک تلفن دستي است روشن کرد.
البته کارشناساني هستند که مي گويند هرچند اين اختراع مهيج است اما به بازار آوردن آن مي تواند بسيار دشوار باشد.پروفسور ويليام کينگ مدير اين پروژه مي گويد که ساخت اين باتري در مقياس کوچک صورت گرفته و بايد راهي براي توليد انبوه آن پيدا کرد.
مساله ايمني در اين مسير بزرگترين مانع جلوه مي کند.پروفسور کينگ مي گويد که او اکنون مشغول تلاش براي حل اين مساله است.او اظهار اميدواري مي کند که بتواند تا پايان سال يک باتري آزمايشي براي تامين نيروي وسايل الکترونيکي عرضه کرده باشد.
منبع: دانش و فن بی بی سی فارسی
روز كارگر فرمایشی نیست
روز اعتراض كارگران به دستمزد ناعادلانه
یك فعال كارگری در طبس از مقاومت بسیاری از كارفرمایان در مقابل تعطیلی رسمی كارگران در روز جهانی كارگر انتقاد كرد.
«غلامرضا محمدی» با اشاره به اینکه روز کارگر مناسبتی فرمایشی نیست، به ایلنا گفت: این روز ثمره قرنها تلاش و مجاهدت كارگران در سراسر دنیاست و آنان طبق قانون كار حق دارند در این روز با شركت در تجمعات و راهپیمایی، همبستگیشان را تقویت كنند.
روز کارگر فرصت مناسبی برای کارگران است تا بتوانند مشکلات و مسائل خود را به گوش سایر اقشار جامعه و مسئولان كشور برسانند.
كارگران در این روز میتوانند اعتراض خود را به مصوبه ناعادلانه دستمزد که تناسبی با نرخ تورم ندارد مطرح کنند.
مقام کارگر به جهت مولد بودن ستودنی است و جامعه به ویژه مسئولان باید قدردان آنان باشند.
منبع: http://ilna.ir/news/news.cfm?id=65413
تعداد قربانیان ریزش ساختمان كارخانه در بنگلادش به 110 نفر رسید
ریزش یک کارخانه ۸ طبقه تولید پوشاک و یک مرکز تجاری در حومه داکا پایتخت این کشور حداقل 110 کشته و بیش از ۵۰۰ مجروح برجا گذاشت.» این کارخانه در ۳۰ کیلومتری داکا قرار دارد.
مالک این کارخانه هشدارهای ایمنی را جدی نگرفته و مانع از ورود کارگران به این ساختمان ترک خورده نشده است.کارخانهها و تولیدیهای بنگلادش معمولا با وقوع حوادثی نظیر آتش سوزی و ریزش ساختمان به علت ایمنی پایین آن مواجه میشوند.
در نوامبر سال ۲۰۱۲ نیز بر اثر آتش سوزی در یک کارخانه تولید پوشاک در داکا ۱۱۲ نفر کشته شدند
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=65771
واكنش كارگران و كشاورزان به حضور احمدینژاد در اصفهان
جمعی از كارگران صنعتی و كشاورزان اصفهانی در میدان امام خبر میدهد كه با در دست داشتن پلاکاردهایی خواستار رسیدگی به وضعیت خود هستند.» از جمله آنها کشاورزانی بودند که با در دست داشتن دستنوشته و پلاکارد اعلام میکردند؛ «ما دیگر توان معیشت نداریم به داد ما برسید.»
کارگران موقت و پیمانی شرکت فولاد مبارکه اصفهان نیز با در دست داشتن پلاكاردهایی از رئیس دولت تقاضا کردند تا موضوع استخدام آنها در فولاد مبارکه را پیگری کند.
با اینكه تعداد جمعیت حاضر در میدان امام کمتر از دورههای قبلی سفرهای استانی دولت بود و حتی نیمی از مکان آماده شده برای جمعیت هم پر نشده بود، شعارهایی در هنگام سخنرانی شنیده میشد که حکایت از گلایه مردم از گرانی و وضعیت بیکاری داشت.
منبع:http://ilna.ir/news/news.cfm?id=65780
۱۰ كارگر شرکت هواپیمایی نصر آسمان بیكار شدند
شرکت خدماتی نصر آسمان وابسته به هواپیمایی آسمان قرار داد ۱۰ نفر از نیروهای شرکتی خود را با سوابق ۷ تا ۱۳ سال بعد از اتمام قرارداد کاریشان تمدید نکرد.
سابقه کار این نیروهای خدماتی حداقل ۷ و حداکثر ۱۳ سال بصورت مستمر بوده و این شرکت در طول سالهای خدمت كارگران تنها دو بار قرارداد منعقد کرده و باقی سالها بطور یکسویه با دریافت برگههای قرارداد سفید امضاء كارگران را به كار میگرفته است.با توجه به اینکه قراردادهای نیروهای خدماتی در این شرکت یکسویه و سفید امضاء است، ما اطلاعی از پایان قرار دادکاریمان نداشتیم.
منبع: http://ilna.ir/news/news.cfm?id=65689
درخواست پرداخت طلب ۵۰ هزارتومانی کارگران پتروشیمی
مسئولان منطقهٔ ویژه بندر امام، پولی را که کارگران به حساب تعاونی ریختند و بعدها به دلایلی این تعاونیها کنسل شد باز نمیگردانند.از خردادماه سال ۹۱ تعاونی تشکیل دادیم. بیش از ۲۵۰ کارگر جمع شدیم و نفری ۵۰ هزار تومان به حساب تعاونی ریختیم.
یک سال است نامه نگاری میکنیم که اگر نمیخواهید تعاونیها باشند پول کارگران را بازگردانید اما توجهی به این خواست منطقی نمیكنند.
مروري بر کتاب سرمايه(58)
4.روز-کار
زمان کار لازم مشخص است. کار اضافي متغير بوده، اما تغييرات آن در حدود معيني رخ ميدهد. کار اضافي هرگز به صفر کاهش نمييابد، چون که به دنبال آن توليد سرمايهداري متوقف ميگردد. به دلايل عملي، کار اضافي هيچ وقت تا ميزان 24 ساعت بالا نميرود، و به علاوه، حد بالاي آن همواره تحت تاثير زمينههاي اخلاقي قرار دارد. اما اين حدود بسيار انعطافپذيرند. ضرورت اقتصادي ايجاب ميکند که روز کار، بيشتر از حد متوسط فرسودگي کارگر نباشد اما حد متوسط چيست؟ تناقضي به وجود ميآيد و تنها زور ميتواند ميزان آن را تعيين کند. لذا مبارزه ميان طبقه کارگر و طبقه سرمايهدار بر سر روز کار متوسط آغاز ميگردد. ([231-235]صص198-202)
کار اضافي در اعصار اجتماعي سابق. تا موقعي که ارزش مبادله اهميت بيشتري نسبت به ارزش مصرفي ندارد، کار اضافي معتدلتر است، به عنوان مثال در ميان اقوام ابتدايي؛ تنها در نقاطي که ارزش قابل مبادله بيواسطه – طلا و نقره- توليد ميشد، کار اضافي وحشتناک بود. در دولتهاي بردهداري آمريکا، تا هنگامي که توليد انبوه پنبه جهت صادرات آغاز گرديد، وضع به همين منوال بود. همينطور کار بيگاري (corvee) مثلا" در روماني.
کار بيگاري بهترين وسيله مقايسه با استثمار سرمايهداري است، زيرا اين شيوه کار اضافي را به عنوان يک زمان کار ويژه که ميبايست انجام پذيرد، تثبيت نموده و نمايش ميدهد Reglement organique (مقررات سازماني) (wallachia) ([235-236]صص204-206).
به همان نسبت که شيوههاي فوق (مقررات سازماني) آزمندي براي کار اضافي را به زبان مثبت بيان ميدارد.تصويبنامههاي مربوط به کارخانه در انگلستان، بيان منفي آن است.
تصويبنامههاي مربوط به کارخانه. تصويبنامه 1850-([239]ص207) ده و نيم ساعت کار روزانه و 5/7 ساعت در روزهاي شنبه = 60 ساعت در هفته. کارخانهداران از راه حيله گري سود ميبرند.([240-243]صص208-211)
استثمار در بخشهاي مهار نشده و يا تنها بعدا" مهار شده: صنعت توري سازي، سفالگري، کبريت سازي، کاغذ ديواري، نانوايي، مستخدمين راهآهن، دوزندگان زن، آهنگران، کارگران شب کار و روزکار به صورت نوبتي: (الف)فلز کاري و صنايع فلزي.([256-263]صص227-235)
اين حقايق ثابت ميکند که سرمايه، کارگر را چيزي بجز نيروي کار به حساب نميآورد، نيروي کاري که، تا آنجا که در يک لحظه معين به طور کلي امکانپذير باشد، تمام اوقاتش زمان کار است، و اين که طول عمر نيروي کار براي سرمايهداران بي اهميت است.([264-295]صص236-238) اما آيا اين امر بر خلاف منافع سرمايهدار نيست؟ چه چيزي ميبايد جاي عاملي را که به سرعت فرسوده ميشود پر کند؟ تجارت برده سازمان يافته در داخل آمريکا، فرسودگي سريع بردگان را به عنوان يک اصل اقتصادي در آورده است، يعني دقيقا" مانند تامين کارگر از مناطق روستايي در اروپا، و غيره.([267]ص239) عرضه (کار) دارالمساکين (نيروي کاري که به وسيله نوانخانه فراهم ميشود.)([267]ص240) سرمايهدار، تنها به جمعيت اضافي که به طور مداوم در دسترس ميباشد چشم داشته و آن را فرسوده مينمايد. اين که نسل انسانها نابود گردد- apres moi le deluge . سرمايه براي سلامتي و يا عمر کارگر اهميتي قائل نيست، مگر اين که از طرف جامعه تحت فشار قرار گيرد... و رقابت آزاد قوانين ذاتي توليد سرمايهداري را، به صورت قوانين جبري خارجي که بر هر فرد سرمايهدار حاکم باشد، ظاهر گرداند. ([270]ص243)
استقرار يک روز کار متوسط- نتيجه قرنها مبارزه ميان سرمايهدار و کارگر.
مروري بر کتاب سرمايه(57)
3.نرخ ارزش اضافي
v90+c410= 500پوند= C . در انتهاي پروسه کار، که در آن v به نيروي کار تبديل گرديده، خواهيم داشت: 590=s90+v90+c410 فرض کنيم که c شامل 312 مواد خام، 44 مواد کمکي، و 54 استهلاک ماشين آلات باشد که در مجموع ميشود 410 . و فرض کنيم که ارزش تمام ماشينآلات 1054 باشد. هرگاه اين رقم يکجا وارد محاسبه گردد، براي c در دو طرف معادله خواهيم داشت 1410؛ ارزش اضافي مانند سابق 90 باقي ميماند.([212]ص179)
از آنجا که که ارزش c صرفا" به طور مکرر در محصول ظاهر ميشود، ارزش محصولي که به دست ميآيد با ارزشي که در پروسه خلق گرديده تفاوت مينمايد؛ بنابراين، مقدار ارزش ايجاد شده نه s+v+c بلکه s+v خواهد بود. از اينرو مقدار c براي پروسه توليد ارزش اضافي فاقد اهميت است، يعني 0=c ([213]ص180) در عمل، اين موضوع در حسابداري تجاري هم اتفاق ميافتد، به عنوان مثال، در محاسبه سود يک کشور از صنايع آن، مواد خام وارداتي کسر ميشود.([215]ص181) براي نسبت ارزش اضافي بر سرمايه کل، به جلد سوم مراجعه نماييد.
بنابراين: نرخ ارزش اضافي عبارت است از s تقسيم بر v ،(ارزش اضافی تقسيم بر سرمايه متغير، عدد حاصل را در 100 ضرب میکنيم.) در مثال فوق 90 تقسيم بر 90 مساوي است با 100% .
زمان کاري که کارگر در طول آن ارزش نيروي کارش را باز توليد مينمايد- در شرايط سرمايهداري يا شرايط ديگر- عبارت از کار لازم است؛ آنچه که بعد از اين (زمان) انجام ميگيرد، يعني توليد ارزش اضافي براي سرمايهدار، کار اضافي است.([215-217]صص183-184) ارزش اضافي، کار اضافي متبلور شده است و تنها شکل اخاذي (بهرهکشي) از يک مقوله واحد، شکلبنديها (فرماسيونهاي) گوناگون اجتماعي را مشتق ميسازد.
مثال براي نادرست بودن درج c (در رابطه نرخ ارزش اضافي):([217-229] senior صص185-196)
مجموع کار لازم و کار اضافي، مساوي روز – کار خواهد بود.
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص78 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
مروري بر کتاب سرمايه(54)
بخش سوم
توليد ارزش اضافي مطلق
1.پروسه کار و پروسه توليد ارزش اضافي
"خريدار نيروي کار، به وسيله به کار گماردن فروشندهاش، آن را به مصرف ميرساند. اين کار، براي توليد کالا، در وهله نخست ارزشهاي مصرفي را ظاهر ميگرداند (به صورت محصولات)، و در اين وجه مستقل از رابطه خاص بين سرمايهدار و کارگر ميباشد ... وصف پروسه کار هم بر همين منوال است.([177-85]صص141-49)
پروسه کار بر مبناي سرمايهداري، داراي دو ويژگي است. 1. کارگر تحت نظارت سرمايهدار کار ميکند. 2. از آنجايي که پروسه کار حالا تنها پروسهاي ميان دو چيز است که به وسيله سرمايهدار خريداري شده: يعني نيروي کار و وسايل توليد، محصول کار به سرمايهدار تعلق ميگيرد.([184-85]ص150)
اما سرمايهدار ارزش مصرفي توليد شده را براي خودش نميخواهد، بلکه فقط آن را به عنوان منبعي براي ارزش مبادله و بخصوص ارزش اضافي در نظر ميگيرد. تحت اين شرايط- جايي که کالا وحدتي از ارزش مصرفي و ارزش مبادله بود- کار به وحدتي از پروسه توليد و پروسه ايجاد ارزش تبديل ميگردد.([186]ص151)
بنابراين مقدار کار نهفته شده در محصول ميبايستي بررسي شود.
به عنوان مثال نخ تابيده. فرض کنيد که 10 پوند1 پنبه براي تابيدن نخ لازم باشد، و فرض کنيد به قيمت 10 شيلينگ، و ابزار کار، که استهلاک آن در اثر چرخش اجتنابناپذير است- در اينجا به طور خلاصه به صورت سهم دوک (نخريسي) مشخص شده- فرض کنيد 2 شيلينگ- بنابراين، ارزش وسايل توليد در محصول 12 شيلينگ است، البته تا آنجا که 1. محصول، يک ارزش مصرفي واقعي گشته است، در اين مورد نخ تابيده؛ و 2. سهم ابزار کار فقط به صورت زمان کار اجتماعا" لازم نشان داده شده است. چه مقدار ارزش به وسيله کار چرخانيدن (دوک) به محصول افزوده ميگردد؟
در اينجا پروسه کار از زاويه به طور کلي متفاوتي مجسم گرديده است. در ارزش محصول، کار پنبهکار، دوکساز و غيره، و کار ريسنده، قسمت قابل مقايسه و از لحاظ کيفي مساوي کار لازم و ارزش ساز عمومي بشر ميباشند، و بنابراين تنها از لحاظ کمّي قابل تميزند، و به خاطر همين دليل بخصوص به وسيله مدتي از زمان، به طور کمّي قابل مقايسه ميگردند، با اين فرض که اين مدت شامل زمان کار اجتماعا" لازم خواهد بود، زيرا فقط اين آخري است که ارزشساز ميباشد."
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص74-75 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 – پوند، واحد وزن انگليسي معادل 6/453گرم است.
مروري بر کتاب سرمايه(47)
ج.پول
(I) احتکار
با پيدايش اوليه گردش کالا، نياز و تمايل شهوتآلود به چنگ آوردن محصول C-M يعني پول ظاهر ميگردد. صرفا" از نظر موضوع دگرگوني ماده، اين تغيير شکل نقطه پاياني در خود است. پول در يک اندوخته، بيجان شده و گردشش متوقف ميگردد؛ فروشنده کالا تبديل به محتکر پول ميشود. ([130]ص91)
اين شکل دقيقا" در ابتداي گردش کالا حکمفرما بود. مثلا" در آسيا. با توسعه بيشتر گردش کالايي، هر توليد کننده کالا ميبايستي براي خود the nexus rerum ، وثيقه اجتماعي- يا پول را تامين نمايد. بنابراين، اندوختهها در همه جا انباشته ميشوند. توسعه گردش کالايي قدرت پول را افزايش ميدهد، يعني شکل مطلقا" اجتماعي ثروت که هميشه براي مصرف آماده است.([131]ص92) ميل به احتکار طبيعتا" مرزي نميشناسد. از نظر کيفي، يا نسبت به شکل آن، پول فاقد محدوديت است، پول يعني نمايشگر عمومي ثروت مادي، زيرا که پول مستقيما" قابل تبديل به هر کالايي است. اما از نظر کمّي، هر مجموعه واقعي از پول محدود است، و بنابراين به عنوان يک وسيله خريد تنها داراي اثر محدودي است. اين تضاد هميشه محتکر را دوباره و دوباره به کار سيزيف1 مانند (بيهوده) انباشت ميراند.
بهعلاوه، انباشت طلا و نقره به صورت ورقه، هم بازار تازهاي براي اين فلزات به وجود ميآورد و هم يک منبع پنهان پول ايجاد ميکند.
احتکار به عنوان کانالي براي تغذيه و زهکشي پول در گردش و همراه با نوسانات مداوم درجه اشباع گردش عمل ميکند.([134]ص95)
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص62 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 – سيزيف: پادشاه خسيس و مکار "کُرنت" فرزند "اوليوس" که در عالم اسفل محکوم به غلتانيدن سنگ بزرگي به بالاي کوه بوده در حالي که سنگ مزبور دوباره غلتيده و به دامنه کوه ميافتاد و او ميبايستي عمل خود را تکرار کند. (م)
مروري بر کتاب سرمايه(48)
ج.پول
(II) وسيله پرداخت
با توسعه گردش کالايي شرايط نويني ظاهر ميگردد: بيگانگي يک کالا از تجسم قيمت آن به تدريج شکل ميگيرد. کالاها به مدت زمانهاي متفاوتي براي براي توليدشان نيازمندند؛ آنها در فصلهاي مختلفي توليد ميشوند، برخي از آنها بايستي به بازارهاي دوري فرستاده شوند و غيره. از اينرو ممکن است شخص A قبل از اينکه خريدار B قادر به پرداخت گردد، فروشنده باشد. عمل، شرايط پرداخت را به اين طريق تنظيم ميکند: A يک اعتبار دهنده ميشود B يک مديون، و پول به عنوان وسيله پرداخت تعيين ميگردد. بنابراين رابطه اعتباردهنده و مديون از قبل خصومتآميز ميشود.(اين امر ميتواند مستقل از گردش کالايي هم اتفاق بيفتد، براي مثال، در دوران قديم و قرون وسطا.) ([135]ص97)
در اين رابطه، پول با اين عنوانها عمل ميکند: (1) به عنوان معيار ارزش در تعيين قيمت کالاي فروخته شده؛ (2) به عنوان يک وسيله ايدهآل براي خريد. با احتکار، پول از گردش خارج ميشد، در اينجا به عنوان وسيله پرداخت، وارد جريان گردش ميشود، اما اين عمل فقط بعد از آنکه کالا از جريان گردش خارج شد صورت ميگيرد. خريدار مقروض، به اين خاطر فروش ميکند تا بتواند دين خود را پرداخت نمايد؛ در غير اين صورت اجناس او را به حراج خواهند گذارد. بنابراين، اکنون از طريق يک ضرورت اجتماعي که مستقل از روابط مربوط به گردش ظهور مينمايد، پول در شکل خودش، تبديل به نقطه پايان فروش ميگردد.([136]صص97-98)
عدم همزماني خريد و فروش، که باعث ظهور نقش پول به عنوان وسيله پرداخت ميگردد، در عين حال بر اقتصاد حوزه گردش تاثير ميگذارد، پرداختها در يک نقطه مشخص متمرکز ميگردند. وايرمنت virements (تاديه پول از حساب خود به حساب يکنفر ديگر به وسيله حواله) در قرون وسطا در ليونز1 (Lyons)، تنها ماندهي خالص موازنه پرداختهاي ادعايي از دو طرف بود.([137]ص98)
تا آنجا که پرداختها متوازن باشند، پول تنها به طور ايدهآل به عنوان پول محاسباتي يا معيار ارزشها عمل ميکند. تا آنجا که پرداختهاي واقعي بايستي صورت گيرد، پول به عنوان يک واسطه گردش و يا تنها به عنوان شکل وساطتگر و محو شونده متابوليسم ظاهر نميشود، بلکه به عنوان تجسم کار اجتماعي، به عنوان وجود مستقل ارزش مبادله و به عنوان کالاي مطلق نمايان ميگردد. اين تضاد مستقيم در آن مرحلهاي از توليد و بحرانهاي تجاري بيرون ميريزد که بحران پولي ناميده ميشود. اين بحران فقط در جايي اتفاق ميافتد که سلسله گسترش يابنده پرداختها، و يک سيستم ساختگي برقراري آنها، به طور کامل توسعه يافته باشد. با اختلالات عموميتري در اين مکانيسم، سواي اين که منشاء آنها کجا باشد، پول فورا" و به طور ناگهاني از شکل ايدهآل خود به عنوان پول محاسباتي به نقدينه بيارزشي تبديل ميشود؛ کالاهاي ناسپاس ديگر به هيچوجه نميتوانند با آن مبادله گردند.([138]ص99)
پول اعتباري از عملکرد پول به عنوان وسيله پرداخت ناشي ميگردد. اسناد ديون نيز به نوبه خود گردش ميکنند تا اين ديون را به ديگران منتقل نمايند. با سيستم اعتباري، نقش پول به عنوان وسيله پرداخت مجددا" گسترش مييابد؛ در اين مقياس پول شکلهاي وجودي خود را پيدا ميکند، که در اين اشکال دنياي معاملات تجاري بزرگ را اشغال مينمايد، در حالي که سکه عمدتا" به دنياي تجارت خُرد تبعيد ميشود.([40-139]ص101)
در مرحله مشخص و حجم معيني از توليد کالايي، نقش پول به عنوان وسيله پرداخت به ماوراء حوزه گردش کالاها گسترش مييابد؛ پول تبديل به کالاي عمومي قراردادها ميگردد. اجارهها، مالياتها و امثال آن از پرداختهاي جنسي به پرداختهاي پولي تبديل ميگردند. مقايسه نماييد با فرانسه عهد لويي چهاردهم (بواگيلبرت و و و بان)، از جهت ديگر، آسيا، ترکيه، ژاپن و غيره.([41-140]ص102)
تبديل پول به يک وسيله پرداخت، انباشت آنرا نسبت به تاريخي که پرداخت انجام ميگردد ضروري ميسازد. احتکار، که با رشد بيشتر جامعه، به عنوان يک شکل بارز کسب ثروت از ميان رفت، مجددا" به عنوان ذخيره مالي وسايل پرداخت ظاهر ميگردد.([142]ص103)
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص62-63-64 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 – نوعي موسسه که در آن چکهاي بانکها و اشخاص مختلف را مبادله مينمودند – تصفيه ميکردند.
مروري بر کتاب سرمايه(41)
کالا و پول
1.کالا، آنطور که هست
. . .
"از اين رو ماده متشکله ارزش مبادله کار مطلق است و مقدار آن، مدت زمان کار مطلق. حال براي اينکه به شکل ارزش مبادله توجه کنيم.
(1) y کالاي ب = x کالاي الف؛ ارزش يک کالا در برابر ارزش مصرفي کالاي ديگر ارزش نسبي آن است. عبارت تساوي دو کالا، صورت ساده ارزش نسبي است. در معادله بالا y کالاي ب همان معادل است. در آن x کالاي الف ارزش خود را متمايز از شکل طبيعي خويش (شکل طبيعي کالا) به دست ميآورد، در حالي که y کالاي ب در همان زمان قابليت مبادله مستقيم را حتا در شکل طبيعي خودش کسب مينمايد. ارزش مبادله يک کالا به وسيله روابط مشخص تاريخي بر ارزش مصرفي آن نقش ميبندد. از اينرو، کالا نميتواند ارزش مبادله خود را با ارزش مصرفي خودش معين سازد، بلکه فقط آن را در ارزش مصرفي کالاي ديگري بيان ميکند. تنها در معادل قرار دادن دو محصول واقعي کار است که خاصيت کار واقعي متراکم شده در آن دو به عنوان کار مطلق انساني متجلي ميگردد، يعني نميتوان به عنوان تنها شکل تجسم کار مطلق، يک کالا را به کار واقعي تراکم يافته در خودش نسبت داد، بلکه به همين طريق ممکن است به کار واقعي متراکم شده در کالاهاي نوع ديگر نسبت داده شود. معادله y کالاي ب = x کالاي الف لزوما" بر اين امر دلالت ميکند که x کالاي الف همچنين ميتواند با ارزش مصرفي کالاهاي ديگري نيز بيان شود، بنابراين:
(2) x کالاي الف = y کالاي ب= z کالاي ج = v کالاي د = u کالاي ز= غيره و غيره. اين صورت بسط داده شده فرم نسبي ارزش است. در اينجا x کالاي الف ديگر به هيچوجه به يک کالاي قابل مبادله اشاره نميکند، بلکه به همه آن کالاها به عنوان تنها شکلهاي مجسم و محسوس کاري که در آن عرضه شده رجوع مينمايد. اما عکس ساده قضاياي فوق منجر ميشود به
(3) صورت دوم و معکوس ارزش نسبي:
x کالاي الف = y کالاي ب
x کالاي الف = z کالاي ج
x کالاي الف = v کالاي د
x کالاي الف = u کالاي ز
و غيره و غيره.
در اينجا به کالاها صورت عمومي نسبي ارزش1 داده شده که در آن همه کالاها از ارزش مصرفي خود مجزا گرديده و معادل x کالاي الف به عنوان تجسم مادي کار مطلق قرار گرفتهاند؛ x کالاي الف شکل عام معادل براي تمام کالاهاي ديگر است؛ اين کالا، معادل عمومي آنهاست؛ کاري که در آن صورت مادي به خود گرفته نمايشگر تجلي کار مطلق، يعني کار به مفهوم کلي در خود آن است. حال به هر صورت،
(4) هر کدام از کالاهاي مجموعه بالا ميتواند نقش معادل عمومي را ايفا نمايد، اما در يک زمان مشخص فقط يکي از آنها ميتواند چنين نقشي داشته باشد، چرا که اگر تمام کالاها معادل عمومي بودند، هريک از آنها به نوبه خود ديگران را از اجراي چنين نقشي معاف ميداشت. از لحاظ منطقي شکل (3) به وسيله x کالاي الف فراهم نگرديده، بلکه به وسيله کالاهاي ديگر صورت يافته است. لذا يک کالاي مشخص بايستي براي مدتي نقش معادل را ايفا کند- در يک زمان ديگر ممکن است اين کالا جاي خود را به کالاي ديگري بدهد- و تنها از اين طريق است که يک کالا، کاملا" تبديل به کالا ميشود. اين کالاي بخصوص که با شکل طبيعي خودش به عنوان معادل عمومي شناخته ميشود، پول است."
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص 54 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 – general relative form of value
مروري بر کتاب سرمايه(33)
در اينجا مقايسه با توليد سرمايهداري بسيار جالب است، چرا كه در بيگاري، كار اضافي داراي شكلي واضح و مستقل ميباشد.
"فرض كنيد كه يك روز كار شامل 6 ساعت كار لازم و 6 ساعت كار اضافي باشد، آنگاه كارگر در هفته 36 ساعت كار اضافه براي سرمايهدار انجام ميدهد. مانند اين كه 3 روز براي خود و 3 روز براي سرمايهدار كار كند2. اما اين مسئله به يكباره قابل مشاهده نيست. كار اضافي و كار لازم كم و بيش با هم مخلوط شدهاند. ممكن است اين رابطه را اينطور بيان كرد كه: در هر دقيقه كارگر 30 ثانيه براي خود كار ميكند و 30 ثانيه براي سرمايهدار. اما در رابطه با بيگاري سرفها، اين مسئله فرق ميكند. اين دو نوع كار در قضا از يكديگر تفكيك گشتهاند. مثلا" كاري را كه يك دهقان روسي براي خود انجام ميدهد روي زمين خودش است، و كاري كه براي اشرافزاده انجام ميدهد در مِلك اشرافزاده ميباشد. دو قسمت كار او از هم جدا و مستقل هستند. كار اضافي به صورت بيگاري كاملا" از كار لازم جداست."(p.236)
بايد از نقل مثالهاي جالب بيشتري از تاريخ اجتماعي جديد شاهزادهنشينهاي دانوبي خودداري كنيم. آقاي ماركس با استفاده از اين مثالها ثابت ميكند كه در آنجا اشرافزادهها به يُمنِ دخالت روسها، در به دست آوردن كار اضافي كاملا" به زيركي هر كارفرماي سرمايهدار ميباشند. اما آنچه را كه (مقررات سازماني كار) Organique reglement ، كه ژنرال كيسِلِف توسط آن تسلط نامحدود بر كار دهقانان را به اشرافزادهها تقديم نمود به بيان مثبت اظهار ميدارد، تصويبنامههاي كارخانه در انگليس به زبان منفي آن را بيان ميكنند.
"اين تصويبنامهها با تمايل درونيِ سرمايه به اسثتمار نامحدود نيروي كار مخالفت ميكنند- براي استفاده از اين اصطلاح فرانسوي پوزش ميطلبم، ولي معادلي در انگليسي براي آن وجود ندارد- يعني با اعمال زور و قدرت دولت حدودي براي طول يك روز كار تعيين مينمايند، آنهم دولتي كه به وسيلهي مالكان و سرمايهداران رهبري ميشود. بدون اشاره به جنبش طبقه كارگر كه هر روز ابعاد وسيعتري به خود ميگرفت، اين محدوديت كار در كارخانه به وسيله همان ضرورتي اعمال ميگرديد كه گوانوي پرويي1 را به مزارع انگليسي ميآورد. همان درندهخويي و غارتگري كه در يك مورد زمين را به نابودي ميكشيد، در مورد ديگر به ريشهي حيات ملت حملهور ميشد. اپيدميهاي متناوب در انگليس هم به روشني آلمان و فرانسه سخن ميگفت: لزوم پايين آوردن دائمي معيار قد سربازان." (p.239)
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص42چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
2 – سه روز کاري که کارگر، براي سرمايهدار بدون دريافت هيچگونه مزدي انجام ميدهد، عينا" مانند بيگاريي است که دهقان بدون دريافت هيچگونه مزدي براي فئودال انجام ميدهد. وبلاگ آموختن
1 – اهل پرو
مروري بر کتاب سرمايه(34)
"روز كار چيست؟ مدت زماني كه ميتوان به سرمايه اجازه داد تا در طي آن از نيروي كار در ازاي پرداخت بهاي روزانه آن استفاده بَرد، چقدر است؟ تا چه حدّ ممكن است روز كار را به ماوراء زماني كه براي بازتوليد خود نيروي كار لازم ميباشد، بسط داد؟ همانطور كه مشاهده كرديم، سرمايه پاسخ ميگويد: روز كار 24 ساعت تمام به حساب ميآيد، بجز آن چند ساعت استراحتي كه بدون آن نيروي كار مطلقا" قادر به تجديد خدماتش نميباشد. اين يك واقعيت است كه كارگر، در طي ساعات طولاني كار روزانه كه به درازاي يك عمر ميماند، چيزي بجز نيروي كار به حساب نميآيد و اين كه تمام اوقات قابل عرضهي او زمان كار بوده و متعلق به سرمايه موجد ارزش ميباشد ... اما در اين مسابقه سرسامآور و كوركورانه به دنبال كار اضافي، سرمايه نه فقط از لحاظ اخلاقي بلكه از لحاظ جسماني نيز از حد نهايي روز- كار تجاوز ميكند. ... سرمايه اهميتي براي مدت زندگاني نيروي كار قائل نيست. ... و فرسايش و مرگ زودرس آن را به دنبال ميآورد. سرمايه در يك مدت زمان محدود، زمان كار را با پايين آوردن طول عمر كارگر افزايش ميدهد. (pp.264-65)
ولي آيا اين امر مغاير با منافع سرمايه نيست؟ آيا سرمايه مجبور نيست كه در درازمدت هزينهي اين فرسايش بيش از حد را جبران كند؟ ممكن است كه از لحاظ نظري اين چنين باشد. عملا"، تجارت سازمان يافته بردگان در داخل ايالات جنوبي امريكا از كار افتادن نيروي كار بردگان را در 7 سال به صورت يك اصل اقتصادي تاييد شده در آورده بود. سرمايهدار انگليسي عملا" متكي به تامين كارگر از مناطق روستايي ميباشد. "او در مقايسه با گنجايش سرمايه براي جذب نيروي كار شاهد يك جمعيت اضافي مداوم است، ولو اينكه اين جمعيت اضافي از يك جريان مداوم از افراد زمينگير و نسلهاي ميرندهاي از انسانها كه بر دوش پيشينيان خود فشار آورده و قبل از بلوغ از بين ميروند، تشكيل شده باشد. از طرف ديگر مطمئنا"، تجربه به يك ناظر بيعلاقه نشان خواهد داد كه چگونه توليد سرمايهداري، كه از لحاظ تاريخي ميتوان گفت بيش از يك روز از عمرش نميگذرد، ريشهي حيات قدرت ملي را مورد حمله قرار داده است، چگونه تباهي جمعيت كارگر صنعتي فقط توسط جذب مداوم عناصر كار كشاورزي به تعويق ميافتد و چطور حتا اين كارگران زراعي، عليرغم زندگي در هواي آزاد و انتخاب طبيعي كه به ويژه تا آن حد در ميانشان قدرتمند است رو به زوال گذاردهاند. سرمايه، كه داراي چنين انگيزههاي مهمي براي انكار رنجي كه طبقه كارگر در ميان آن زندگي ميكند، ميباشد، در فعاليتهاي عملي خود به همان اندازه از نابودي نسل انسان و انهدام نهايي و حتمي جمعيت مضطرب است كه از افتادن احتمالي زمين به درون خورشيد. در هر كلاهبرداري به نام شركت سهامي محدود، هر صاحب سهم ميداند كه دير يا زود صاعقهاي طنين خواهد افكند ولي هر يك انتظار دارد كه رعد و برق آن بر سر همسايهاش خواهد كوفت، و بعد از آن خود او وقت خواهد داشت كه باران طلايي را جمعآوري كرده و به طور امني انبارش كند. پس از من هرچه باداباد1، نعره جنگي هر سرمايهدار و هر كشور سرمايهداريست. بنابراين سرمايه به سلامتي و جان كارگران بياعتناست، مگر اين كه جامعه وادارش كند كه بجز اين عمل نمايد. و روي همرفته اين بياعتنايي نسبت به كارگران بستگي به نيت فردي خوب يا بد يك سرمايهدار ندارد. رقابت آزاد، قوانين ذاتي توليد سرمايهداري را به شكل قوانين اجباري بروني بر هر فرد سرمايهدار تحميل ميكند." (pp.269-70)
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص43چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 – A pres mois le deluge
مروري بر کتاب سرمايه(35)
"تعيين روز كار متوسط نتيجهي قرنها مبارزه بين سرمايهدار و كارگر است. و مشاهدهي دو جريان مخالف در اين مبارزه جالب ميباشد. در آغاز ميبايستي كه قوانين به خاطر هدف وجودي خود كارگران را به انجام ساعات بيشتري كار مجبور كنند، از اولين قانون كارگري (در 23 ماه سوم سال 1349 به تقويم ادواردين2) تا قرن هجدهم، طبقات حاكم هيچگاه موفق به اخذ مقدار كامل كار ممكن از كارگران نشدند، ولي با رواج ماشين بخار و ماشينآلات مدرن، ورق برگشت. رواج كار زنان و كودكان آنچنان به سرعت تمام محدوديتهاي سنتي ساعات كار روزانه را درهم شكست كه قرن نوزدهم با يك سيستم زيادهكاري آغاز گشت كه در تاريخ جهان بيسابقه بود، و اين مسئله بود كه از سال 1803 ميلادي، قانونگذاران را مجبور به قائل شدن حدودي براي ساعات كار گرداند. آقاي ماركس شرح جامعي از تاريخ تدوين قانون كارخانه در انگليس تا قانون كارگاهها در سال 1867 را به دست ميدهد و از آن به شرح زير نتيجهگيري ميكند:
1) در آغاز، ماشينآلات و ماشين بخار، در آن بخشهايي از صنعت كه به كار گرفته ميشوند باعث اضافهكاري ميگردند، و بنابراين محدوديتهاي قانوني ابتدا در اين بخشها اجرا ميگردند ولي سرانجام مشاهده مينماييم كه اين سيستم اضافهكاري تقريبا" به تمام بخشها نيز گسترش مييابد، حتا در جايي كه هيچگونه ماشينآلاتي مورد استفاده قرار نگيرد و يا در جايي كه ابتداييترين شيوههاي توليد هنوز وجود داشته باشد. (از گزارش كميسيون استخدام كودكان vide.)
2) با رواج كار زنان و كودكان در كارخانهها، يك كارگر منفرد و آزاد قدرت مقاومت خود را در مقابل تجاوز سرمايه از دست ميدهد و مجبور به تسليم بدون قيد و شرط ميگردد. بنابراين مجبور به مقاومت جمعي ميشود: مبارزه طبقه بر عليه طبقه، مبارزهي جمعي كارگران بر عليه جمع سرمايهداران آغاز ميگردد.
حال نگاهي به عقب بيافكنيم، يعني به زماني كه فرض بر اين بود كه كارگرِ "آزاد" و "مساوي"، قراردادي با سرمايهدار ميبندد، مشاهده مينماييم كه تحت پروسه توليد، چيزهاي زيادي به طور قابل ملاحظه تغيير كردهاند. آن قرارداد تا آنجا كه به كارگر مربوط ميشود يك قرارداد آزادانه نيست. مدت روزانهاي كه در طي آن، او در فروش نيروي كار خود آزاد است، زماني است كه او در طي آن مجبور به فروش نيروي كار خود است. و فقط مخالفت كارگران به شكل تودهاي آن است كه قهرا" تصويب يك قانون عمومي را، كه آنها را از فروش خود و كودكانشان توسط يك قرارداد "آزادانه" به مرگ و بردگي ممانعت مينمايد، حاصل ميگرداند. "به جاي فهرست گزافهوار حقوق غيرقابل واگذاري بشر، حال كارگر قانون اساسي3 متين مقررات كارخانه را در اختيار دارد."(p.302)
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص45چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
مروري بر کتاب سرمايه(23)
"مبادلهي كالاها فينفسه شامل روابط وابستگي ديگري بجز آنها كه از طبيعت خود اين مبادله پديدار ميشوند، نميگردد. با اين فرض نيروي كار فقط وقتي ميتواند به عنوان كالا در بازار پديدار گردد كه توسط صاحبش، يعني شخصي كه اين نيروي كار به او تعلق دارد، براي فروش ارائه شود و يا فروخته شده باشد. براي اين كه صاحب اين نيروي كار قادر به فروش كارش به عنوان يك كالا باشد ميبايست كه بتواند آن را عرضه كند و بتواند مالك آزاد نيروي كار خود و شخص خودش باشد. او و صاحب پول در بازار ملاقات ميكنند و به طور مساوي و به عنوان صاحبان آزاد و مستقل كالا وارد معامله ميشوند. فرق آنها تا بدينجا فقط در اين است كه يكي خريدار و ديگري فروشنده است. اين رابطهي برابر ميبايست در مقابل قانون ادامه يابد."
"بنابراين صاحب نيروي كار ميتواند كارش را تنها براي مدت محدودي بفروشد. اگر او كارش را دربست و يكباره براي هميشه ميفروخت، خودش را هم فروخته بود و از يك انسان آزاد به يك برده، يعني از صاحب يك كالا به كالا تبديل ميشد. ... دومين شرط لازم براي اين كه صاحب پول بتواند در بازار با نيروي كار به عنوان يك كالا برخورد نمايد اين است كه: صاحب نيروي كار به جاي فروختن كالاهايي كه كارش را در بر ميگيرد مجبور به فروختن خود نيروي كارش، به همان گونه كه در شخصيتش وجود دارد، گردد.1"
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص34-33چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
ادامه دارد
1 – در اين مقاله همهي نقل قولها، از کتاب سرمايه جلد يکم، به وسيلهي انگلس به انگليسي ترجمه شدهاند.
مروري بر کتاب سرمايه(24)
"هيچ توليد كنندهاي نميتواند كالايي را بجز نيروي كارش به فروش رساند، مگر اين كه صاحب وسايل توليد، مواد اوليه، ابزار كار و غيره باشد. مثلا" او نميتواند بدون داشتن چرم، پوتين بسازد. به علاوه به وسايل امرار معاش نيز نيازمند است. هيچكس نميتواند از محصولاتي كه در آينده توليد خواهد كرد و ارزشهاي سودمندي را كه توليدشان هنوز به اتمام نرسيده است استفاده كند. انسان مجبور است كه قبل از توليد و در حين آن مصرف كند، همانطور كه از اولين روز پيدايشش در صحنهي جهاني اين چنين بوده است. اگر محصولات او به عنوان كالا توليد گردند بايد بعد از توليد فروخته شوند، و فقط بعد از فروش ميتوانند جوابگوي خواستههايش باشند. مدت توليد به واسطهي زماني كه براي فروش لازم است طولانيتر ميگردد.
"بنابراين تبديل پول به سرمايه، نيازمند ملاقات صاحب پول و كارگر آزاد در بازار ميباشد، آزاد به دو معني، كه او به عنوان انساني آزاد بتواند ترتيب فروش (نيروي)كارش را بدهد و اينكه از طرف ديگر هيچگونه كالاي ديگري براي فروش نداشته باشد و به هيچوجه وسايلي را كه بتواند نيروي كارش را به فعاليت وا دارد، در دست نداشته باشد."
"اين پرسش که چرا کارگر آزاد در قلمرو گردش با صاحب پول روبرو ميشود علاقهي صاحب پول را بر نميانگيزد زيرا وي بازار کار را شاخهي ويژهاي از بازار کالا ميداند. و در حال حاضر، اين موضوع نيز زياد مورد علاقهي ما نيست. همانطور که صاحب پول عملا" خود را به اين واقعيت محدود ميکند، ما نيز از لحاظ نظري خود را به آن محدود ميکنيم. با اين همه، يک چيز روشن است: طبيعت صاحبان پول يا کالاها را از يک سو، و کساني را که فقط مالک نيروي کار خويش هستند، نيافريده است. اين رابطه هيچ بنيادي در تاريخ طبيعي ندارد و همچنين بنياد اجتماعي مشترک در تمامي دورههاي تاريخ بشر نيست. اين رابطه آشکارا نتيجهي يک تکامل تاريخي گذشته و محصول بسياري از انقلابهاي اقتصادي و انقراض مجموعههاي کاملي از صورتبنديهاي قديميتر توليد اجتماعي است2."
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص34چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
2 – مارکس. کارل؛ کاپيتال جلد يکم ص 199 ترجمه حسن مرتضوي، چاپ يکم سال 1386 انتشارات آگاه
مروري بر کتاب سرمايه(25)
"مقولات اقتصادي كه قبلا" تحليل كردهايم نيز به همان شكل مُهر و نشان منشاء تاريخ خود را در بر دارند. وجود يك فرآورده به شكل يك كالا شامل شرايط تاريخي خاصي ميباشد. براي اينكه يك فرآورده(وبلاگ آموختن: منظور از فرآورده کالایی است که فقط جهت امرار معاش تولید میشود نه برای فروش) تبديل به يك كالا(وبلاگ آموختن: منظور از کالا به تولیداتی اطلاق میگردد که هدف اصلی آن فروش است تا وارد چرخه مبادله گردد، نه برای امرار معاش تولید کنندهاش.) گردد، ميبايست كه اين فرآورده به منظور وسيلهي فوري امرار معاش توليد كنندهي آن توليد نشده باشد. حال اگر سوال نموده بوديم كه: چطور و در چه شرايطي همه يا اقلا" اكثريت عظيمي از توليدات شكل كالاها را به خود ميگيرند؟ در مييافتيم كه اين صرفا" براساس يك سيستم خاص توليدي يعني شيوهي توليد سرمايهداري به وقوع ميپيوندد. ولي اين تحقيق كاملا" با تحليل كالا بيگانه بود. توليد و گردش كالاها ممكن است صورت پذيرد، در حالي كه اكثريت توليدات- كه براي استفادههاي خانگي و شخصي توليد شدهاند- هيچگاه تبديل به كالا نگردند. بنابراين پروسهي توليد اجتماعي در تمامي ابعادش هنوز راه درازي را در پيش دارد تا به وسيلهي ارزش در مبادله تعيين گردد... يا در تحليل پول، در مييابيم كه وجود آن سطح معيني از توسعهي گردش كالايي را ايجاب ميكند. اشكال وجودي ويژه پول، مانند شكل معادل ساده، وسيله گردش، وسيله پرداخت، اندوخته و يا پول جهاني، در هر شكل كه باشد نمايانگر مراحل كاملا" مختلفي در پروسهي توليد اجتماعي ميباشند. معذالك تجربه نشان ميدهد كه يك مرحلهي نسبتا" ابتدايي گردش كالاها براي ظاهر نمودن تمام اين اشكال و فرمهاي مختلف پول كفايت ميكند. اما در رابطهي با سرمايه مسئلهي كاملا" متفاوت است. شرايط لازم تاريخي براي وجود سرمايه كاملا" از به وجود آمدن همزمان آن با گردش صِرفِ پول و كالاها مجزا ميباشد. سرمايه ميتواند هنگامي كه صاحب وسايل توليد و معاش با كارگرِ آزادي كه نيروي كارش را در بازار براي فروش ارائه ميدهد ملاقات ميكند، ناشي شود. و اين يك شرط به تنهايي ساليان درازي از توسعهي تاريخي را در بر ميگيرد. بنابراين سرمايه يك مرتبه خود را به عنوان عصر خاصي از پروسهي توليد اجتماعي اعلام مينمايد."
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص35چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
مروري بر کتاب سرمايه(9)
"مارکس اين توضيح را دارد: معما در صورتي حل ميشود که ما بتوانيم در بازار کالايي با خصوصياتي کاملا" ويژه بيابيم. کالايي که ارزش مصرفي آن عبارت از توليد ارزش مبادله باشد. چنين کالايي وجود ارد- اين کالا نيروي کار است. سرمايهدار نيروي کار را در بازار ميخرد و آن را وادار مينمايد که برايش کار کند تا در عوض توليدش را بفروشد. لذا ما بايد قبل از هر چيز نيروي کار را مورد بررسي قرار دهيم.
ارزش نيروي کار چيست؟ بر طبق قانون رايج مشهور، ارزش نيروي کار عبارت است از ارزش وسايل معيشتي لازم براي ادامهي بقا و تداوم نسل کارگر به طريقي که در يک کشور معين و در يک عصر تاريخي مشخص معمول ميباشد1. ما اينطور فرض ميکنيم که کارگر ارزش کامل نيروي کارش را دريافت مينمايد. و علاوه بر آن ما فرض ميکنيم که اين ارزش نمايشگر 6 ساعت کار روزانه يا نصف يک روز کار است. ولي صاحبکار اظهار ميدارد که او نيروي کار را براي يک روز کار کامل خريداري نموده است و کارگر را وادار مينمايد که دوازده ساعت يا بيشتر کار کند. بنابراين با يک روز کار 12 ساعته او محصول شش ساعت کار را بدون آنکه پولي در برابر آن پرداخت کرده باشد به چنگ ميآورد. از اينجا مارکس نتيجه ميگيرد: تمام ارزش اضافي، بدون آنکه تقسيمبندي آن اهميتي داشته باشد، به عنوان سود سرمايهدار، اجحاره زمين، ماليات و غيره، همهي اينها کار بيمزد است."
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص 22-23 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
1 - وبلاگ آموختن: نيروي کار کالاست. چون قيمت هر کالايي برابر با هزينهي توليدش است بنابراين هزينهي توليد نيروي کار؛ شامل خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت، آموزش و کارگر جديد(توليد مثل) است. که مجموع اين هزينهها را قيمت نيروي کار يا دستمزد ميگويند.
مروري بر کتاب سرمايه(10)
"از تمايل کارخانهدار به استخراج حداکثر ممکن کار بيمزد روزانه و عکس اين تمايل از طرف کارگر، مبارزه بر سر طول روزکار در ميگيرد. در شرحي که حدود صد صفحه را در بر ميگيرد و بسيار خواندني است مارکس پيدايش اين مبارزه را در صنايع جديد انگليس شرح ميدهد که عليرغم اعتراضات توليدکنندگان(کارخانهداران) مربوط به تجارت آزاد در بهار گذشته نه تنها در صنايع کارخانهاي بلکه در تمام موسسات کوچک و حتا در تمام صنايع خانگي که مشمول تصويبنامه کارخانه قرار گرفتهاند و بر طبق آن حداکثر روز کار براي زنان و کودکان زير هجده سال- که بدين وسيله اين قانون مردها را نيز در مهمترين شعب صنعتي به طور غيرمستقيم در بر ميگرفت- در حدود 5/10 ساعت تثبيت گرديد. و در عين حال او شرح ميدهد که چرا صنايع انگليس زياد دچار دردسر نشدند، بلکه برعکس با اين اوصاف سود نيز عايدشان ميشد، چون کار هر فرد در مقابل کاهش مدت، شدت(فشردگي)بيشتري يافت.
ولي براي توليد ارزش اضافي علاوه بر طولاني ساختن روز کار به مدتي بيش از زمان لازم براي توليد وسايل معيشتي ضروري يا ارزش آنها، راه ديگري نيز وجود دارد. بر طبق مفروضات قبلي يک روز کار معين مثلا" 12 ساعته شامل شش ساعت کار لازم و 6 ساعت براي توليد ارزش اضافي است. اگر وسيلهاي يافت شود که زمان کار لازم را به مدت 5 ساعت تقليل دهد 7 ساعت باقي ميماند که در طول آن ارزش اضافي توليد خواهد شد. اين امر با کاهش زمان کار لازم براي توليد وسايل معاش حياتي فراهم ميآيد، به عبارت ديگر با کاهش قيمت لوازم معيشت، و اين به نوبهي خود فقط با بهبود توليد امکانپذير است. در اينجا نيز مارکس با بررسي و توضيح سه اهرم اصلي که به وسيلهي آنها اين بهبود فراهم ميآيد شرح مفصلي ميدهد."
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص 23 چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
مروري بر کتاب سرمايه(11)
وبلاگ آموختن: سه راهی که سبب میشود مدت زمان کار لازم کاهش یابد و در نتیجه زمان کار اضافی افزایش یابد:
1")تعاون يا مضاعف نمودن نيرو. که از کار جمعي همزمان و منظم (سيستماتيک) تعدادي از کارگران نتيجه ميشود.
2)تقسيم کار، همانطور که در دوران سلطهي کارگاه(مانوفاکتور) به وقوع پيوست يعني (تا حدود سال 1770) و بالاخره.
3)ماشيني کردن که با کمک آن صنايع مدرن از آن زمان توسعه يافتهاند. اين توضيحات همچنين بسيار جالب توجهاند و دانش اعجابانگيزش را در مورد موضوع حتا در زمينهي جزئيات تکنولوژيکي نشان ميدهند. ما نميتوانيم دربارهي ارزش اضافي و مزد وارد جزئيات بيشتري بشويم، فقط براي جلوگيري از سوءتفاهم اشاره مينماييم که همانطور که مارکس با ارائه چند نقلقول ثابت ميکند. اقتصاددانان متعصب (ارتدکس)از اين واقعيت که مبلغ دستمزدها از کل محصول کار کمتر است بياطلاع نيستند. اميد است که اين کتاب براي آقايان اقتصاددانان متعصب فرصتي فراهم آورد تا توضيحات دقيقتري راجع به اين نکتهي واقعا" اعجابانگيز در اختيار ما قرار دهند. اين قابل تقدير است که تمام استدلال واقعي که مارکس ارائه ميدهد از بهترين منابع و اکثرا" گزارشهاي رسمي پارلماني استخراج شده است. ما از اين فرصت استفاده ميکنيم تا از نظري که به طور غيرمستقيم به وسيلهي مولف در مقدمهي کتاب عنوان شده است جانبداري نماييم. اين عقيده اشعار ميدارد که در آلمان نيز اطلاعات دقيقي از وضع کارگران در کارخانهها و صنايع مختلف توسط کارمندان دولتي تهيه شده- که به هر حال آنها نميبايستي بوروکراتهاي مغرضي باشند- و اين گزارشات به رايشتاگ و مردم تقديم گرديده است.
اولين جلد با مطالعهاي بر انباشت سرمايه پايان ميپذيرد. دربارهي اين نکته نيز بسيار نوشته شده است، گرچه بايد تصديق نماييم که در اينجا نيز مقدار زيادي از چيزهايي که نوشته شده است بديع و تازه است و اينکه اين پرتو از زواياي تازهاي بر کهنهگيها تابيده است. مهمترين اصل، اثبات تحقق يافتهاي است که بر اساس آن تمرکز و انباشت سرمايه پهلو به پهلو و پا به پاي تراکم يک جمعيت کار اضافي (بيکار) در جريان است و اين دو در نهايت با هم، يک انفجار اجتماعی را از يک طرف ضروري و از طرف ديگر ممکن ميسازند.
هر نظري که خواننده راجع به بينش اجتماعي نويسنده داشته باشد، ما فکر ميکنيم که به او نشان ميدهيم که در برابر اثري قرار گرفته است که مافوق تمام آثاري است که تاکنون از طرف سوسيالدمکراتها نوشته شده است. به استثناء 40 صفحهي اول که در مورد نکات عميقا" ديالکتيکي بحث شده است، کتاب عليرغم تمام دقت علمي که در آن به کار رفته، بسيار ساده و قابل درک است و به خاطر لحن شوخ و نيشدار نويسنده، که هيچکس را در امان نميگذارد، حتا بسيار خواندني نيز هست.
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، صص 24-25چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار