مروري بر کتاب سرمايه(33)
در اينجا مقايسه با توليد سرمايهداري بسيار جالب است، چرا كه در بيگاري، كار اضافي داراي شكلي واضح و مستقل ميباشد.
"فرض كنيد كه يك روز كار شامل 6 ساعت كار لازم و 6 ساعت كار اضافي باشد، آنگاه كارگر در هفته 36 ساعت كار اضافه براي سرمايهدار انجام ميدهد. مانند اين كه 3 روز براي خود و 3 روز براي سرمايهدار كار كند2. اما اين مسئله به يكباره قابل مشاهده نيست. كار اضافي و كار لازم كم و بيش با هم مخلوط شدهاند. ممكن است اين رابطه را اينطور بيان كرد كه: در هر دقيقه كارگر 30 ثانيه براي خود كار ميكند و 30 ثانيه براي سرمايهدار. اما در رابطه با بيگاري سرفها، اين مسئله فرق ميكند. اين دو نوع كار در قضا از يكديگر تفكيك گشتهاند. مثلا" كاري را كه يك دهقان روسي براي خود انجام ميدهد روي زمين خودش است، و كاري كه براي اشرافزاده انجام ميدهد در مِلك اشرافزاده ميباشد. دو قسمت كار او از هم جدا و مستقل هستند. كار اضافي به صورت بيگاري كاملا" از كار لازم جداست."(p.236)
بايد از نقل مثالهاي جالب بيشتري از تاريخ اجتماعي جديد شاهزادهنشينهاي دانوبي خودداري كنيم. آقاي ماركس با استفاده از اين مثالها ثابت ميكند كه در آنجا اشرافزادهها به يُمنِ دخالت روسها، در به دست آوردن كار اضافي كاملا" به زيركي هر كارفرماي سرمايهدار ميباشند. اما آنچه را كه (مقررات سازماني كار) Organique reglement ، كه ژنرال كيسِلِف توسط آن تسلط نامحدود بر كار دهقانان را به اشرافزادهها تقديم نمود به بيان مثبت اظهار ميدارد، تصويبنامههاي كارخانه در انگليس به زبان منفي آن را بيان ميكنند.
"اين تصويبنامهها با تمايل درونيِ سرمايه به اسثتمار نامحدود نيروي كار مخالفت ميكنند- براي استفاده از اين اصطلاح فرانسوي پوزش ميطلبم، ولي معادلي در انگليسي براي آن وجود ندارد- يعني با اعمال زور و قدرت دولت حدودي براي طول يك روز كار تعيين مينمايند، آنهم دولتي كه به وسيلهي مالكان و سرمايهداران رهبري ميشود. بدون اشاره به جنبش طبقه كارگر كه هر روز ابعاد وسيعتري به خود ميگرفت، اين محدوديت كار در كارخانه به وسيله همان ضرورتي اعمال ميگرديد كه گوانوي پرويي1 را به مزارع انگليسي ميآورد. همان درندهخويي و غارتگري كه در يك مورد زمين را به نابودي ميكشيد، در مورد ديگر به ريشهي حيات ملت حملهور ميشد. اپيدميهاي متناوب در انگليس هم به روشني آلمان و فرانسه سخن ميگفت: لزوم پايين آوردن دائمي معيار قد سربازان." (p.239)
ادامه دارد
انگلس فردريک؛ درباره كاپيتال مارکس ترجمه ج. آزاده، ص42چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار
2 – سه روز کاري که کارگر، براي سرمايهدار بدون دريافت هيچگونه مزدي انجام ميدهد، عينا" مانند بيگاريي است که دهقان بدون دريافت هيچگونه مزدي براي فئودال انجام ميدهد. وبلاگ آموختن
1 – اهل پرو
نظرات شما عزیزان: